به گزارش وبسایت Ddiworld فقط ۲۳ درصد از کارمندان در انجام فعالیتهای کاری واقعاً مشارکت دارند؛ یعنی تقریباً از هر ۴ کارمند، ۳ نفر خودشان را کاملاً وقف کارشان نمیکنند؛ این میتواند بهدلیل عدم علاقه آنها نسبت به کارشان باشد. خیلیها نمیدانند که چطور نسبت به فعالیتهای کاری علاقهمند شوند و برخی هم کاملاً نسبت به شغلشان ناراضی هستند. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، میتوانید از برخی راهکارها برای افزایش علاقه به کار خود استفاده کنید. ما در این مقاله میخواهیم درباره علاقه به کار بیشتر حرف بزنیم.

چطور عاشق کارمان شویم؟
در اینجا، چند راهکار کاربردی میگوییم که با استفاده از آنها میتوانید عاشق کارتان شوید:
1. ارتباط وظایف با اهداف بزرگتر
هر روز زمانی بگذارید و به این فکر کنید که کار شما چطور به اهدافی بزرگتر مثل رشد جامعه یا بهبود زندگی مشتریها کمک میکند؛ این کار باعث میشود شغلتان برایتان معنادارتر شود.
ارزشهای شخصی شما چه هستند؟ کمک به دیگران؟ بهبود سلامت جامعه؟ شما باید بین آنها و کار خود پیوند ایجاد کنید.
اگر احساس میکنید کاری بیمعنا انجام میدهید، درباره تأثیرات کار خود بر جامعه تحقیق کنید یا لیستی از پیامدهای منفی را که در صورت عدم حضور شما در محل کار بهوجود میآیند، بنویسید.
2. شخصیسازی محیط کار
استفاده از عکسهای زیبا، گیاهان یا یادگاریهای معنادار باعث شخصیسازی محیط کارتان میشود. وسایلی که انتخاب میکنید، باید با علایقتان همخوانی داشته باشند. با انجام این کار، انگیزه و آرامش درونی خود را نسبت به محیط کار افزایش میدهید.
در صورت داشتن محدودیت سازمانی، راهکارهایی مثل استفاده از تصاویر دیجیتالی هم کاربردی است. این کار باعث افزایش احساس تعلق نسبت به کار شده و در بلندمدت بهرهوری را بهشکل قاب توجهی بالا میبرد.
هر هفته یک تغییر کوچک در محیط کار خود بهوجود آورید تا محیط از یکنواختی خارج شود و به ایدهآلهای خود نزدیکتر شوید.
3. تمرکز بر نقاط قوت
برای افزایش علاقه به کار ابتدا لازم است شما را با مفهومی بهعنوان رویکرد مبتنی بر قدرت آشنا کنیم. رویکرد مبتنی بر قدرت به افراد کمک میکند تا ارزشها، نقاط قوت و ظرفیتهای خود را بشناسند.
وبسایت positivepsychology در این زمینه نقل میکند:
The strength-based approach allows a person to see themselves at their best – the value they bring by just being themselves. They are encouraged to capitalize on their strengths rather than focus on negative characteristics.
رویکرد مبتنی بر نقاط قوت به فرد این امکان را میدهد که خود را در بهترین حالت ببیند (یعنی ارزشی که صرفاً با خودِ واقعیاش بودن به جهان اضافه میکند). در این رویکرد، فرد تشویق میشود تا بهجای تمرکز بر ویژگیهای منفی، بر نقاط قوت خود تکیه کرده و آنها را تقویت کند. positivepsychology
شما میتوانید نقاط قوت خود را بشناسید و در فعالیتهای روزمره از آنها بهرهمند شوید. این کار باعث افزایش احساس توانمندی و اشتیاق میشود. برای انجام این کار، ابتدا فهرستی از توانمندیهای خود را بنویسید و سپس با خود فکر کنید که چطور میتوانید بین آنها و وظایف روزمره خود پیوندی بهوجود آورید.
4. ایجاد روابط مثبت با همکاران
با ایجاد روابط مثبت بین خود و همکاران میتوانید احساس تعلق اجتماعیتان را افزایش دهید و لذت بیشتری از کار کردن ببرید. روزانه، با توجه به ساعت استراحت بین کارتان، با همکاران حرف بزنید؛ مثلاً درباره علایق مشترکتان صحبت کنید.
اگر خجالتی یا درونگرا هستید، از صحبتهای کوتاه شروع کنید تا بهمرور استرستان از بین برود؛ البته منظور این نیست که با همه همکاران ارتباط داشته باشید! در واقع، کافیست با افرادی ارتباط بگیرید که انرژی مثبتی از آنها میگیرید.
با شناخت افراد مثبت و ارتباط با آنها، روی ارزشهای مشترک تأکید کنید تا روابطتان تقویت شوند.
اگر در ارتباط گرفتن مشکل دارید، توصیه میکنیم که در دوره ارتباط واقعاً موثر و رضایت بیشتر از زندگی شرکت کنید.
5. تعیین اهداف کوچک و قابلاجرا
برای ایجاد حس پیشرفت و افزایش علاقهمندی به کار، هر روز اهدافی کوچک برای خود تعیین کنید تا انگیزهتان بالا برود. این کار در بلندمدت احساس اعتماد به نفستان را نیز افزایش میدهد؛ چون قدمهای کوچک بهمرور شما را به اهداف بزرگ نزدیکتر میکنند.
اهداف بهتر است که همگام با علایقتان باشند. اگر کاری وجود دارد که تمایلی به انجام آن ندارید، اما باید انجام دهید، با خود فکر کنید که چطور میتوانید علایقتان را با آن پیوند دهید تا بیشترین بهرهوری را داشته باشید؟
بعد از هر بار تعیین اهداف کوچک، برای خود پاداشی مثل استراحت چند دقیقهای یا نوشیدن قهوه در نظر بگیرید.
6. یادگیری مستمر در کار
برای افزایش علاقه به کار، سعی کنید مهارتهای مرتبط با کارتان را یاد بگیرید. این کار باعث افزایش مهارت و اشتیاقتان نسبت به کار میشود و در بلندمدت نیز پیشرفت شغلی را برایتان به ارمغان میآورد.
برای یادگیری مستمر در کار، ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. حالا برای هر نقطه ضعف، یک منبع آموزشی مناسب پیدا کنید؛ سپس برنامهریزی انجام دهید و طی هر هفته/ماه/سال از منابع آموزشی کمک بگیرید تا نقاط ضعفتان تبدیل به نقاط قوت شوند.
سعی کنید فناوریهای جدید در حوزه کسبوکار خود را هم بشناسید و کار با آنها را یاد بگیرید؛ مثلاً کسانی که با اینترنت سر و کار دارند، بهتر است با ابزار هوش مصنوعی آشنا شوند.
7. استراحتهای کوتاه
وقتی از کار کردن صحبت میکنیم، منظور کار مداوم و طاقتفرسا نیست! شما باید استراحتهایی کوتاه بین فعالیتهای کاری برای خود در نظر بگیرید تا بازدهیتان افزایش پیدا کند.
با توجه به نوع کار خود، یک بازه زمانی در نظر بگیرید و با گذشت مدت زمانی مشخص، استراحت کنید. در این مدت میتوانید یک قهوه بنوشید، به پیادهروی بروید یا تمرینات تنفسی انجام دهید. حتی امکان گنجاندن فعالیتهای مورد علاقهتان مثل انجام بازیهای موبایلی یا تلفن زدن را بین ساعات استراحتتان دارید.
برای تعیین حرفهایتر بازههای استراحت، میتوانید از تکنیک پومودورو استفاده کنید:
- کاری را انتخاب کنید.
- تایمر را روی ۲۵ دقیقه تنظیم کنید.
- روی آن کار متمرکز شوید تا تایمر تمام شود.
- ۵ دقیقه استراحت کنید.
- دوباره تایمر را روی ۲۵ دقیقه تنظیم کنید.
- این کار را ۴ دور انجام دهید و سپس استراحت بلندمدتتر مثل ۱۵ تا ۳۰ دقیقه داشته باشید.
8. تبدیل چالشها به فرصت
چالشهای کاری را مانند یک دیوار بزرگ بین خود و احساس خوشحالی تصور نکنید، بلکه آنها را بهعنوان پلهای برای رسیدن به دستاوردهای بیشتر ببینید.
اگر از شکست خوردن میترسید، دیدگاهتان را نسبت به شکست تغییر دهید و آن را بهعنوان بخشی از مسیر رشد خود ببینید. در این زمینه میتوانید سری به مقاله «شکست در زندگی افراد موفق» بزنید تا متوجه شوید که موفقترین افراد، چطور با چالشها و شکستهای خود مواجه شدهاند.
با تغییر دیدگاه نسبت به چالشها، انگیزهتان افزایش پیدا میکند و شهامت بیشتری برای رویارویی با آنها بهدست میآورید. برای غلبه بر چالشها، ابتدا نقاط قوت خود را بشناسید؛ حالا مشخص کنید که چطور با تکیه بر نقاط قوت میتوانید چالشها را از بین ببرید.
در این جدول، برخی چالشهای کاری را که میتوان به آنها بهعنوان فرصت نگاه کرد، بررسی میکنیم:
| چالشها | تغییر زاویه دید و تبدیل چالش به فرصت |
| بازخورد منفی از مدیر | فرصتی برای بهبود عملکرد |
| پروژه سخت و پیچیده | فرصتی برای تقویت مهارتهای خود |
| تغییر ناگهانی در برنامهها | افزایش قابلیت انعطافپذیری |
| اشتباه در انجام یک کار | افزایش دقت و کسب تجربه |
9_ تعیین انتظارات واقعبینانه
برای افزایش علاقه به کار، از خود، همکاران یا مدیران انتظارات واقعبینانه داشته باشید تا فشار کاری کمتری را تحمل کنید.
شما باید کمالگرایی را کنار بگذارید و روی پیشرفت تمرکز کنید. انجام این کار باعث کاهش استرس و افزایش انگیزه میشود و در بلندمدت نیز احساس کنترلتان را نسبت به کار افزایش میدهد.
برای انجام این کار، ظرفیت کاری خود و میزان مهارتهایتان را مشخص کنید. حالا انتظاراتی را که از خود دارید روی کاغذ بنویسید. فاصله ظرفیت کاری با انتظاراتتان هر چقدر بیشتر باشد، یعنی شما کمالگراتر هستید؛ بنابراین، باید این فاصله را کاهش دهید.
اگر میخواهید اطلاعات کاملتری درباره غلبه بر کمال گرایی بدانید، به مقالهای که در این مورد منتشر کردهایم، مراجعه کنید:
10_ تنوع بخشیدن به وظایف
در صورت امکان، پروژه یا وظیفهای جدید بر عهده بگیرید. اگر امکان انجام این کار وجود ندارید، وظایف کوچک خود را بهشیوه خلاقانهتری انجام دهید.
برای انجام این کار، ابتدا لیستی از وظایف یا پروژههای جدید که میتوانید بر عهده بگیرید، بنویسید. اگر تعداد وظایف و پروژهها بالاست، به هر کدام امتیازی (بر اساس شدت علاقه) اختصاص دهید. حالا پروژهها یا وظایفی را انتخاب کنید که امتیاز بیشتری دارند و به علاقهمندیهایتان نزدیکتر هستند.
اگر امکان انجام این کار وجود ندارد، لیستی از فعالیتهای کاری خود ایجاد کنید. حالا جلوی هر فعالیت، ایدههایی را که باعث تنوع بخشیدن به روش انجام آن میشوند، بنویسید.
11_ تمرکز بر فرآیند، نه نتیجه
بهجای تمرکز بر نتایج (مثل فروش بالا)، به فرآیند لذت بردن از کار (مثل ارتباط با مشتری) توجه کنید. با انجام این کار، استرستان از بین میرود و انگیزهتان نسبت به ادامه دادن فعالیت حفظ میشود. در واقع، شاید فاصلهتان تا نتایج نهایی زیاد باشد؛ برای همین با تمرکز بر آنها، انگیزهتان کاهش پیدا میکند.
برای انجام این کار، باید جنبههایی از کارتان را که به شما احساس خوبی میدهند، پیدا کنید. حالا هر روز به شوق انجام همین وظایف به محل کار بروید. با انجام همین کار، بهمرور به نتایج بزرگتر نزدیکتر میشوید.
12_ بازتاب موفقیتهای روزانه
هر روز دقایقی زمان بگذارید و دستاوردهای مثبت کاریتان را ثبت کنید. این کار باعث معنا بخشیدن به کار و همسو شدن با ارزشهای شخصی مثل رشد یا خلاقیت میشود. این کار روزانه شاید ۲ تا ۳ دقیقه از شما زمان بگیرد، اما نتایج فوقالعادهای برای افزایش علاقه به کار دارد.
در این زمینه، میتوانید جدولی مانند این داشته باشید و هر روز دستاوردهای خود را در آن لیست کنید:
| تاریخ | دستاورد 1 | دستاورد 2 | دستاورد 3 |
13_ ایجاد تعادل بین کار و زندگی
بین کار و زندگی شخصی خود حد و مرزهایی در نظر بگیرید و از آنها عبور نکنید؛ مثلا هر روز تا یک ساعت مشخص کار کنید. حالا از این ساعت به بعد، فعالیتهای کاری انجام ندهید! انجام این کار باعث کاهش استرس میشود و در بلندمدت، سلامت روان و اشتیاقتان را افزایش میدهد.
البته، گاهی اوقات نیاز است که زمانی بیشتری برای فعالیتهای کاری در نظر بگیرید؛ بنابراین، با توجه به شرایط، زمان بیشتری از روز را به کارتان اختصاص دهید؛ اما برای جبران، طی روزهای کاری سبکتر، زمان بیشتری برای استراحت بگذارید.
ما در مقاله تعادل بین کار و زندگی، راهکارهای بیشتری میگوییم که میتوانید از آنها استفاده کنید.
عامل اصلی بیزاری از کار چیست؟
واقعیت این است که «یافتن علت دقیق تنفر از کار» به ما کمک میکند تا در صورت امکان این حس ناخوشایند را برطرف کنیم و در نتیجه ایجاد علاقه به کار کنیم. تا لااقل اگر ناچاریم در همان شغل بمانیم، وضعیت را قابل تحمل تر و لذت بخش تر کنیم.
تحقیقات چه میگویند؟
تحقیقات علمی پیرامون رضایت شغلی نشان میدهد این شاخص وشعیت جالبی ندارد
۸۵ درصد مردم دنیا و ۵۳ درصد آمریکاییها از شغل خود راضی نیستند
در کشور ایران سطح رضایت شغلی با توجه به شاخصهایی نظیر درآمد، سختی کار و سایر شاخصها، رضایت قلبی شغلی را در بازهای بین 17 تا 30 درصد نشان میدهد (به نقل از همشهری آنلاین و باشگاه خبرنگاران جوان)؛ این یعنی اغلب افراد شاغل در ایران که حدود 30 میلیون نفر هستند، از شغلشان رضایت قلبی ندارند و خوشحال نیستند.

برای ریشه یابی علت عدم رضایت از شغل، توصیه میکنیم به 3 سوالی که در اینجا مطرح میشود پاسخ دهید تا بفهمید چرا از شغلتان متنفرید و چطور میتوانید به شغلتان علاقمند شوید:
سؤال اول: آیا تنها بر چیزهای منفی تمرکز دارید؟
هر شغلی بدیها و خوبیهایی دارد. تمرکز صرف بر روی موضوعات منفی، به تدریج باعث «تنفر از شغل» میشود. ممکن است مدیر نالایق اما همکاران خوبی داشته باشید. یا نوع کار را دوست نداشته باشید اما محیط کاری بسیار سالمی نصیب شما شده باشد.
وقتی به زندگی کارآفرینان موفق نگاهی میاندازیم، اشتیاق بالای آنها را در شغلهایشان میبینیم. اگر کمی دقیقتر شویم، میبینیم که آنها چگونه بر نقاط مثبت و قابلبهبود کارشان توجه میکردهاند و به جای منفی بافی، مثبت فکر میکردهاند. آنها معمولا به جای گوش دادن به اخبار و توجه به جنبههای منفی زندگی، تنها و تنها بر پیشرفت شغلی و بهبود روابطشان با دیگران تمرکز میکردهاند.
مقایسه را بریزید دور؛ وقتی دستاوردها و احساسات دیگران را میبینیم، بلافاصله آن با زندگی خودمان مقایسه میکنیم. وقتی فردی را میبینیم که به تعطیلات رفته، ماشین و امکانات جدیدی خریده یا تشکیل خانواده داده، ممکن است احساس نارضایتی کنیم. در هر صورت اگر میخواهیم به کارمان علاقمند شویم، باید بر چیزهایی تمرکز کنیم که به آنها علاقه داریم و برایمان خوشایند هستند و بپذیریم که هرکاری سخیها و چالشهای خودش را دارد.
توصیه ما به شما برای مثبت اندیشی و رهایی از منفی بافی مطالعه این مقالات مفید است:
چگونه افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنیم؟
9 عادت ساده برای خوش بینی و مثبت ماندن در زندگی
چطور بفهمیم که در شغلمان منفی باف هستیم و به ویژگیهای منفی آن فکر میکنیم؟
اگر سؤالات زیر و یا سؤالاتی نظیر آن به ذهنتان میرسد، یعنی شما دچار منفی بافی و در شغل هستید:
- آیا واقعاً باید این کارهای مزخرف را انجام بدهم؟
- چرا در این شغل ماندهام؟
- چرا در شغلم پیشرفت نمیکنم و درجا میزنم؟
- چرا بدترین افراد، ترقی میکنند و ترفیع میگیرند؟
معمولاً پاسخ این پرسشها این است که «ما در یک دور باطل گیر افتادهایم و چون احساس میکنیم به شکلی گرفتار شدهایم و گیر کردهایم، مجبوریم به کار کردن در این شغل ادامه دهیم.»
حالا چرا باید بر ویژگیهای مثبت شغلمان تمرکز کنیم؟
تمرکز بر ویژگیهای مثبت باعث میشود به یاد بیاوریم که چرا اصلاً به سراغ این شغل آمدهایم و انتخابش کردهایم.

اگر دلیل انتخاب شغل کنونیمان صرفاً 10 درصد زیادتر بودن حقوق بوده، بهتر است در شرایط سخت این موضوع مثبت را به خود یادآوری کنیم. توجه به سایر ویژگیهای مثبت مانند نزدیکی به محل زندگی، شاد بودن محیط کار و روابط سالم با همکاران میتواند بسیار کمک کننده باشد.
سؤال دوم: آیا از کارفرمای بی تفاوت خودمان ناراضی هستیم؟
کار کردن برای مدیرانی که نه پیشرفت ما را میبینند نه انگیزهها و اشتیاق ما را، نقشی مهم در عدم رضایت شغلی دارد و ایجاد علاقه به شغل را کم میکند.
نتایج مطالعات نشان میدهد بیش از 90 درصد کارکنان تمایل دارند برای کارفرمایی دلسوز و همدل کار کنند و این ویژگی حتی از میزان حقوق برایشان مهمتر است.
- بیشتر بخوانید: تنفر از شغل
- بیشتر بخوانید: 7 نکته ضروری برای تغییر شغل که باید بدانید
- بیشتر بخوانید: شغل دوم
چطور همدلی ایجاد کنیم؟
همدلی یعنی توانایی مدیر برای درک احساسات کارکنان خود و شریک شدن در آن احساسات. این ویژگی یکی از نیازهای اساسی هر انسانی است؛ بنابراین یک راه دیگر برای ایجاد رضایت شغلی و ایجاد علاقه شغلی میتواند این باشد که با رئیس خود درباره رؤیاها، احساسات و آرزوهایتان گفتوگو کنید. وقتی نگرانیها یا مشکلات خود را بیان میکنیم و فردی (به ویژه فردی با جایگاه شغلی بالاتر) علاقمند است که در برطرف کردن آنها به ما کمک کند، احساس خوبی پیدا میکنیم.
ما دوست داریم مورد توجه افراد بالادستی قرار بگیریم. حتی اگر نتواند در راستای رسیدن ما به آرزوهایمان کاری کند. همین که بدانیم این رؤیاها برای او جذاب و با اهمیت است، به شدت بر میزان رضایت شغلیمان تأثیر مثبت دارد.

موسسه نظرسنجی گالوپ در یک بررسی نشان داد که بیش از 35 درصد کارکنان اگر بتوانند در شغل جدیدی بهصورت پارهوقت و دورکاری مشغول به کار شوند، شغل فعلی خود را رها میکنند. البته که تمایل به دورکاری علل متعددی دارد اما یکی از دقیقترین علتها برای چنین وضعیتی میتواند همین عدم رضایت از نوع برخورد مدیران باشد.
یادمان باشد، نتیجه نهایی همیشه مهم نیست. همین که بدانیم کسی به ما اهمیت میدهد و حال ما را میپرسد، ارزش زیادی دارد. احساس ارزشمند بودن و اهمیت داشتن مسئله مهمی است که موجب میشود از کار خود لذت ببریم و علاقه به کار را تجریه کنیم.
اگر خبری از همدلی در کار نبود باید چه کار کنیم؟
اگر در محیط و شرایطی کار میکنید که در آن همدلی مدیران وجود ندارد، پس خودتان دست به کار شوید. چگونه؟
در کمک به دیگران داوطلب باشید
کمک به دیگران راه بسیار خوبی برای جلوگیری از تنفر از کار است و منجر به رضایت شغلی بیشتر کارکنان میشود. اگر برای مشارکت در طرحهایی که در سازمان اجرا میشود داوطلب شویم، میتوانیم با همکارانمان ارتباط موثرتری برقرار کنیم. این روابط میتواند کاری کند که ایجاد علاقه به شغل بیشتر شود. اگر در شرکت و محل کارتان هیچ فرصتی برای انجام کارهای داوطلبانه نمیبینید، پس وقت آن است که خودتان چنین فرصتی را ایجاد کنید.
به این ترتیب علاوه بر اینکه در پروژهای که نسبت به آن اشتیاق بالایی دارید پیش قدم میشوید، فرصت بسیار خوبی به دست میآورید که تواناییهای رهبری خود را به مدیرانتان نشان دهید و برای موقیعیتهای احتمالی بعدی یک برگ برنده به دست آورید.
- بیشتر بخوانید: ایجاد انگیزه در کارکنان در محیط کار
- بیشتر بخوانید: رمز موفقیت در کار
سؤال سوم: آیا کاری که انجام میدهیم چیزی نیست که واقعاً به آن علاقه داریم؟
برای تغییر جمله «از شغلم متنفرم» به جمله «عاشق کارم هستم» یک اصل اساسی وجود دارد:
| کارهایی را انجام دهیم که به آنها علاقه داریم + کارهایی که از انجام آنها متنفر هستیم را مجبور نشویم انجام دهیم |
البته فهمیدن اینکه چه چیزی دوست داریم، کار آسانی نیست. در دوره گذر از کودکی و نوجوانی و رسیدن به بزرگسالی، فهمیدیم که باید همه تصمیمهایمان بر این اساس باشد که فردی بالغ و مسئول هستیم. گرچه این مسئله برای بسیاری از مردم خوب است، ولی در نهایت این همان عاملی است که باعث میشود بسیاری از مردم از کار کردن متنفر شوند.

لیستی از ویژگیهای مشترک بین شغل کنونی و شغل رؤیاییتان تهیه کنید
اگر میخواهیم نتایجی که گفتیم را تغییر دهیم، باید برایش وقت بگذاریم و در مورد شغلی که همیشه عاشقش هستیم فکر کنیم. بنابراین تا جایی که میتوانید ویژگیهای شغل رؤیاییتان را بنویسید.
این ویژگیها میتواند هر چیزی باشد؛
- موقعیت محل کار
- میزان حقوق
- وظایف شغلی
- و یا حتی نوع تأثیرگذاری آن بر مردم.
حالا نوبت این است که لیستی از تمام ویژگیهای مشترک بین شغل فعلی و شغل رؤیاییتان تهیه کنید.
شاید فکر کنید انجام این کار خیلی سخت است؛ اما با تهیه این فهرست میفهمید که شغل فعلی شما ویژگیهای مشترک زیادی با شغل رؤیاییتان دارد.
آنگاه به این فکر خواهید کرد که چطور میتوانید شغل فعلیتان را به شغل رؤیاییتان پیوند بزنید یا دست کم کارهای بیشتری را که به آنها علاقه دارید انجام دهید.
این کارها میتواند شامل هر چیزی باشد:
- وارد گروههای دیگر شدن
- تغییر بخش و قسمت و یا ادارهای که در آن کار میکنید
- تغییر تمرکز در نقش و مسئولیتی که بر عهده شماست
- و …
فرض کنید اگر کارهایی که در شغل کنونیتان میکنید شامل تعامل با مشتری (60 درصد) و کارهای اداری (40 درصد) است.
اما شما اصلاً تمایلی به تعامل با مشتری ندارید.
باید بگردیم و ببینیم میتوانیم این نسبت را برعکس کنیم (40 درصد تعامل و 60 درصد کار اداری) یا نه.
با کمک سرپرست یا شبکه ارتباطی خود، نقش خود را در سازمان ارتقا دهید.
در کتاب «قله» از اندرس اریکسن و ترجمه «پیام بهرام پور»، از تحقیقات شگفت انگیز پیرامون موفقیت و تخصص در هر کاری، رمزگشایی شده است:

بسیار حیاتی است که درباره شغل رؤیاییتان با سرپرست خود صحبت کنید و جویا شوید که آیا میتواند به شما در رسیدن به رؤیاهایتان کمک کند یا خیر.
اگر متوجه شدید که برای قبول برخی از مسئولیتها شایستگی ندارید، برنامهای بریزید که با استفاده از آن بتوانید در این مسیر پیشرفت کنید.
اگر احساس میکنید مدیرتان بهترین فردی نیست که بتواند در رشد مهارتها و تواناییهایتان به شما کمک کند، سراغ فرد دیگری بروید. این فرد میتواند دوستتان یا همکارتان باشد یا دوستی قدیمی در شرکت قبلی شما باشد.
یک نسخه کلی برای افزایش علاقهمندی به کار
عدم علاقهمندی به کار علل متفاوتی دارد. شاید صرفا برای پول کار میکنید یا همکاران و مدیرتان را دوست ندارید. شاید هم تواناییهایتان به رسمیت شناخته نمیشود و بابت آن حقوق کافی دریافت نمیکنید. در هر صورت با چند توصیه کلی میتوانید کارکردن را برای خود جذابتر کنید. منظور ما موقعیت شغلی خاص در یک سازمان مشخص نیست؛ بلکه جنبه کلی شاغل بودن را در نظر گرفتهایم. در ادامه نگاهی گذرا به این راهکارها خواهیم داشت.
- با کار فعلیتان میتوانید به چه اهدافی برسید؟
- کار چه منافی برای شما دارد؟ (ابعاد مالی، جسمی، روانی، ذهنی و خانوادگی)
- کار شما چه منافعی برای دیگران دارد؟ چگونه دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد؟
- آیا تمرین شکرگزاری کردید؟
- دیدگاهتان را نسبت کار و تواناییهای بالقوه و بالفعل خود تغییر دهید.
- لیستی از جملاث مثبت مرتبط با کار تهیه کرده و هر روز آن را تکرار کنید.
- کنجکاو و علاقهمند شوید. این کار اکتسابی است؛ به کار خود با زوایای جدیدی نگاه کنید.
با آلن دوباتن عاشق کارکردن شوید
مطالعه کنید، بدانید و یاد بگیرید! بسیاری از افراد شاغل چالشهایی مشابه شما دارند. پس منابع خوبی در این زمینه در اختیار شماست. کتابهایی که در این حوزه میتوانند به دادتان برسند:
- کتاب مصائب شاغل بودن از آلن دوباتن
- کتاب شغل مورد علاقه از آلن دوباتن
- کتاب چگونه با همکاران خود کنار بیاییم از آلن دوباتن
- کتاب هوش عاطفی در محیط کار نوشته دوباتن
- کتاب میخواهم چه کاره شوم از آلن دوباتن
آلن دوباتن بنیانگذار مدرسه زندگی کتابهای کمککنندهای در این زمینه تالیف کرده است.
سخن نهایی
هدف از این نوشته این بود که تلاش کنید شغل فعلی خود را به شغل رؤیایی خود تبدیل کنید تا بتوانید از کار کردن دوباره لذت ببرید. در حالی که این کار ممکن است یک شبه انجام نشود، با عمل به این تغییرات کوچک در طرز تفکر و عمل، احساس تنفر از کار را با ایجاد علاقه به کار جا به جا کنید.






1 دیدگاه دربارهٔ «چگونه عاشق کارمان شویم؟ راهکارهایی برای ایجاد علاقه به کار»
جوووووون