چطور با ترس از آینده مقابله کنیم؟
هیچ کدام ازم ما نمیدانیم حتی یک هفته بعد چه پیش میآید. دیگر چه برسد به چند سال آینده. هر چه قدر هم سعی کنیم برنامهریزی داشته باشیم، امکان اینکه همه چیز را در دست بگیریم وجود ندارد.
طی این ماههای اخیر همگی تجربه کردیم که یک ویروس چه طور کل جهان را دگرگون کرد. در جهانی زندگی میکنیم که یکی از قانونمندیهایش تغییرات و ابهامات است. باید ابهام را دو دستی بپذیریم تا زندگی و کار ما فلج نشود. تا بتوانیم تهدیدهای پیش آمده را به فرصت تبدیل کنیم.
چطور با ترس از آینده مقابله کنیم؟
به قول آقای روری سیمپسون (Rory Simpson) مدیر ارشد تلفونیکا شرکت عظیم مخابراتی در اروپا:
ما در درنیای VUCA زندگی میکنیم.
حالا دنیای ووکا یعنی چی؟
یعنی دنیایی که volatility است یعنی دنیای پر از تغییر.
دنیای Uncertainty یعنی دنیای پر از عدم قطعیت.
دنیایی پر از complexity یعنی دنیای پر از پیچیدگی.
دنیای پر از ambiguity یعنی پر از ابهام.
حالا با چنین دنیایی و ترس از آینده چه راهکارهایی را باید اجرایی کنیم. در مطلب امروز میخواهیم اول از ترس از آینده و علائم آن صحبت کنیم، سپس راهکارهایی برای مقابله با ترس از آینده را پیشنهاد میکنیم.
علائم ترس از آینده
ترس از آینده در زندگی هر فردی به یک شکل در میآید. یک نسخه کلی وجود ندارد. شاید بتوان گفت این ترس حتی برای اغلب انسانها هم است ولی برخی آموزش دیدند که چطور این ترس را کنترل کنند. برخی از علائم ترس از آینده عبارتند از:
اضطراب بیش از حد هنگام فکر کردن به آینده و ظاهر شدن یک سری علائم مثل افزایش ضربان قلب.
برونریزی بیش از حد احساسات، افسردگی و پرخاشگری بیش از حد.
منفعل شدن و ریسک نکردن
افکار منفی و ناامید کننده از آینده
و …
لطفا این فیلم را تماشا کنید:
راهکارهای مقابله با ترس از آینده
ترس از آینده را بپذیریم
قدم زیر صفر این است که بپذیریم دنیا پر از ابهام است. پذیرش شرایط مثل زمانی است که وارد یک اتاق تاریک شلوغ پلوغ میشویم. تا زمانی که چراغ را روشن نکنیم، نمیتوانیم آن اتاق را مرتب کنیم. اگر بدون چراغ وارد اتاق بشویم هر لحظه ممکن است پایمان به چیزی بخورد. تصور کنیم با خود بگوییم چرا دائم پای من باید به چیزی گیر کند؟ در حالی که یک چراغ روشن باعث میشود ببینیم کجا قدم برداریم و کجا را مرتب کنیم.
دقیقا این مثال در زندگی است. اگر هدف رشد و پیشرفت داریم با یک خودآگاهی از دنیای بیثبات اطرافمان، باید پذیرای تغییرات باشیم. همه ما سال 98 سختترین معلم را داشتیم. باید از سال 98 بزرگترین درسها را گرفته باشیم. هر لحظه باید خود را برای تغییرات و مدیریت بحران پیش آمده آماده کنیم. حواسمان باشد تا با زندگی در لحظه حال، تجربه از دیروز و امید به آینده زندگی کنیم. در هر بخشی که احساس کردیم نیاز به آموزش داریم آموزش ببینیم.
با دید حل مسئله در دل ترسها برویم
یک نکته خیلی مهم. به جای اینکه دنبال قطعیت باشیم دنبال استراتژی سهگانه بدترین، بهترین و محتملترین حالت باشیم. یعنی برای هر موقعیتی که ترسیدیم این سه مورد را بررسی کنیم. ته تهش بدترین حالت آن را ببینیم. بهترین حالت موقعیت را ببینیم. همچنین محتملترین حالت را هم ببینیم.
درست است که آینده کاملا مبهم است. هر لحظه در حال تغییر است. ولی یک لحظه به یاد بیاوریم چند بار پیش آمده که از مسئلهای ترسیدیم و وقتی انجامش دادیم گفتیم همین بود. چه قدر الکی ترسیدم. اغلب مواقع ذهنمان را درگیر چیزهایی میکنیم که احتمال رخ دادنشان یک در هزار است.
تر سهای ما در ذهنمان بزرگتر است تا در واقعیت. اگر در مسئلهای گیر کردیم به جای پوشیدن لباس قربانیها لباس افراد عامل را بپوشیم. فکر کنیم ته ته ماجرا بدترین وضعیتی که میتواند پیش بیاید چیست؟ حتی شاید بعد از چند دقیقه میبینیم که خدا رو شکر حتی اگر یک درصد هم بدترین وضعیت پیش بیاید دنیا به آخر نرسیده است.
فراموش نکنیم در شرایط عدم قطعیت عمل گرا باشیم. همچنین سرعت عمل بالا داشته باشیم. اصل چابکی و اجایل را فراموش نکنیم.
به واکنش مغز نسبت به عدم قطعیت هوشیار باشیم
درست است که فشار و مشکلات بخشی از زندگی است که باعث رشد میشود. ولی وقتی شرایط پرفشار میشود سیستم داغ مغز کنترل امور را در دست میگیرد. سیستم داغ غیر منطقی است. هیچکس جز خودمان نمیتواند سیستم داغ مغز را آرام کند. ما خودمان باید به خودمان آرامش، شهامت و جسارت بدهیم!
مراقبه به طرز چشمگیری این سیستم داغ مغز را سرد میکند. مدیتیشن از اضطراب و ترس از آینده کم میکند. اگر تا به حال مدیتیشن و مراقبه انجام ندادید، شاید در ابتدا به نظرتان بسیار مسخره هم بیاید. طبیعی است! اغلب در ابتدا نشستن با تمرینات تنفسی را بیهوده میدانند. ولی به مرور تأثیرات شگرف مراقبه را که ببینید متوجه خواهید شد.
تمرکزمان را ببریم روی مسائلی که تحت کنترل ما است و دست از توجه به دایره نگرانی برداریم. رفتار، نگرشها، باورها، اقدامات، عادتها، با وقتمان چه کار میکنیم، با چه افرادی در ارتباط باشیم، از کی مشاوره بخواهیم همگی دست خودمان است. در حالی که اخبار، رفتار مردم، اتفاقات آینده، مرگ و زندگی و … در دست ما نیست.
به اعمال خود واقع بینانه نگاه کنیم
هر از چند گاهی نگاهی صادقانه به خود و اعمالمان داشته باشیم. آیا طبق هدفها، ارزشهایمان پیش میرویم. آیا اعمالمان با حرفهایمان یکی است. از آن دسته افرادی نباشیم که توهم دانش داریم. فقط به اصطلاح خودمانی دادار دودور میکنیم و حرفهای قشنگ قشنگ میزنیم. ببینیم با توجه به دنیای بیثبات اطراف آیا در جهت درست حرکت میکنیم؟ آیا روی خودمان سرمایهگذاری کردیم؟ چند ساعت در طول هفته مطالعه میکنیم؟ آیا مهارتهایمان را تقویت کردیم؟ آیا به فکر سلامت خود هستیم؟ آیا به زندگی اطرافیانمان ارزش اضافه کردیم؟ آیا حداقل 10 درصد از درآمدمان را پسانداز و 10 درصد را صرف امور خیریه کردیم؟
بعد از یک پرسش و پاسخ از خود و رفتارمان بخش هایی که لازم میدانیم را بیشتر کار کنیم. بدین شکل راحتتر به سمت آینده قدم برمیداریم.
هر روز صبح بگوییم امروز چه تغییری باید بکنیم؟ هر ماه چه تغییری باید بکنیم؟ هر سال چه تغییری باید بکنیم؟ یک نکته هم در نظر داشته باشیم، در ضمن دانستن اینکه نمیدانم و پر از ابهابیم آسوده باشیم و پیش برویم.
پیشنهاد سه مقاله کاربردی درجه یک دیگر …
چرا باید امید به آینده را فراموش نکنیم؟
10 مهارت حیاتی و ضروری که برای آینده نیاز داریم!
احساس میکنید عزت نفس و باورهایتان ضعیف هستند؟
با این محصول، به یک عزت نفس و خودباوری عالی دست خواهید یافت…
بسته جامع و غیرحضوری افزایش اعتماد به نفس