در سطح وب فارسی، مقاله‌ای که در مورد کوچینگ سازمانی باشد و این موضوع را به خوبی تفهیم کند، خیلی کم پیدا می‌شود. در حالی که موضوع مهمی مثل کوچینگ سازمانی، می‌تواند نقشی کلیدی در موفقیت سازمان ایفا کند. در ادامه با این مفهوم، بیشتر آشنا خواهید شد و نقش آن را در سازمان، بهتر متوجه می‌شوید. گفتنی است مقاله حاضر از مطالعه حدود 10 مقاله خارجی در زمینه کوچینگ سازمانی تهیه شده است.

 

کوچینگ سازمانی چیست؟

اگر دیگر مقالات کوچینگ که در سایت بیشتر از یک نفر منتشر کردیم را خوانده باشید؛ (کمی پایین تر لینک مقالات هست) می‌دانید که کوچینگ فردی تمرکز روی بهبود زندگی یک شخص در زوایای مختلف دارد. همینطور کوچینگ کسب و کار روی بهبود کسب و کار یک شخص تمرکز می‌کند. در کوچینگ سازمانی اما، کل یک شرکت یا سازمان به عنوان شخص در نظر گرفته شده و هدف جلسات کوچ نسبت به نیاز تعیین می‌شود. بهتر است اینطور بگویم:

لینک مقالات کوچینگ که می‌تواند نگاه شما به کوچینگ را شکل دهد:

کوچینگ چیست؟ شامل چه مهارت هایی است؟

بیزینس کوچینگ چیست؟ کمک‌کننده به میلیاردرها!

کوچینگ فردی چیست؟ (+فیلم) | دروغ‌هایی در مورد Personal coaching

اگر هنوز اطلاعات زیادی در مورد کوچینگ ندارید، بد نیست این ویدئو را هم در مورد کوچینگ ببینید.

حالا برویم سراغ یک ‌مثال برای درک بهتر موضوع:

مثال از کوچینگ سازمانی ؛ نمونه موردی!

تصور کنید نمایندگی فروش محصولات سامسونگ در شهر اصفهان با مشکل بازدهی پایین نیروها روبرو شده است. مدیر مجموعه با یک شرکت کوچینگ تماس گرفته و با توجه به اینکه تعداد اعضای شرکت سامسونگ زیاد است، یک گروه مربی یا همان کوچ به شرکت فرستاده می‌شوند.

این گروه مربی‌ها بعد از ورود به شرکت و یک آشنایی کلی با اعضا، به سراغ تک‌تک آنها می‌روند. از خود مدیر مجموعه گرفته تا مدیران ارشد، میانی و نیرو‌های فروش و…

در این جلساتِ تک به تک، کوچ با پرسیدن سوال‌های مناسب و بقیه تکنیک‌های مخصوص، سعی می‌کند دلیل بازدهی پایین هر نیرو را متوجه شود. مثلا یکی از کوچ‌ها می‌فهمد که بازدهی نیروی “الف” به دلیل مشکلات خانوادگی یا اصلا مشکلات کم‌خوابی، پایین آمده. خب مطمئنا کاهش بازدهی این نیروی روی بازدهی کل مجموعه تاثیر دارد. در ادامه کوچ سعی می‌کند با پرسیدن سوال‌های خوب، ارائه راهکار و… به خود آقای “الف”  کمک کند تا مشکلات موجود را حل کرده و به بازدهی مورد نظر سازمان برسد.

 

این خلاصه فرآیندی بود که در کوچینگ سازمانی یا coaching organization طی می‌شود. خب بهتر است الان به سراغ ادامه مقاله رفته و بهتر جزئیات این مفهوم را درک کنیم:

چه اهدافی در کوچینگ سازمانی دنبال می‌شود؟

همانطور که در ابتدا هم گفتم؛ همیشه کوچینگ سازمانی با یک هدف مشترک انجام می‌شود. اما این هدف چه چیزهایی می‌تواند باشد؟ در ادامه اشاره‌ای به انواع این اهداف می‌کنم:

• افزایش بازدهی نیروهای سازمان،
• افزایش فروش سازمان،
• افزایش سطح ارتباطات میان نیروها،
• افزایش حس اعتماد در سازمان،
• کاهش تنش‌های سازمانی،
• افزایش انگیزه نیروها،
• افزایش وفاداری و نگهداشت نیرو،
• تعیین اهداف یا همسو کردن ارزش‌ها،
• و…

 

کوچ سازمانی کیست؟

خب در جواب این سوال اول باید ببینیم که کوچ کیست! در واقع کوچ یا مربی فردی است که به کمک دانش اختصاصی به دست آمده، می‌تواند با مطرح کردن سوالات خوب به مخاطبان یک دید بزرگتر از خودشان داده و آنها را در مسیرِ رسیدن به هدف راهنمایی کند.

کوچ مشاور یا منتور نیست. در واقع مشاوران افرادی هستند که برای سوالات شما در زمینه‌های مختلفی مثل ارتقا، رضایت شغلی و… جواب‌های خوبی دارند؛ اما کوچ‌ها افرادی هستند که با پرسیدن سوالات خوب، دید بهتری از خودتان به شما داده و مسیر رسیدن به هدف را در اختیارتان می‌گذارند.

دیدگاه کلی کوچینگ این است که اگر مشکلی برای فردی به وجود بیاید، راه حل آن مشکل در خود اوست. پس کوچ‌ها سعی می‌کنند با باز کردن چشمان شما، راهکار مشکلات را از درون خودتان بیرون بکشند.

در مورد کوچ سازمانی هم شرایط به همین صورت است. یک کوچ سازمانی به جای کوچ کردن فرد در همه زمینه‌ها، سعی می‌کند برای رسیدن به هدف مشترک سازمان او را کوچ کند. مثلا ممکن است هدف مشترک، رسیدن به فروش بیشتر باشد؛ پس کوچ در جلسات سعی می‌کند به شما در مسیر رسیدن به این خواسته کمک کند.

علاوه بر این، کوچ سازمانی روی مهارت‌های افراد تمرکز زیادی می‌کند. با توجه به اینکه اغلب مهارت‌های فرد می‌تواند برای سازمان مفید باشد؛ آنها سعی می‌کنند نیروها را در مسیر به مهارت و دانش رسیدن، همراهی کنند. همینطور، با توجه به نقش ارتباطات در سازمان‌ها، کوچ‌ها سعی می‌کنند روی بهبود ارتباطات فردی و سازمانی هم کار کنند.

آیا واقعا کوچینگ سازمانی اهمیت دارد؟

بارها شده زمانی که با مدیران در جلسات کوچینگ فردی یا کوچینگ کسب و کار هستم؛ از من این سوال را بپرسند: «آیا واقعا کوچینگ سازمانی اهمیت و بازخورد دارد؟»

خب به نظر من برای جواب دادن به این سوال باید به یک پله بالاتر برگشته و این سوال را بپرسیم: آیا واقعا کوچینگ فایده دارد؟ در جواب این سوال هم اول یک جمله از بیل گیتس را بیان می‌کنم:

 

علاوه بر این، در مورد اهمیت خود موضوع کوچینگ صحبت‌هایی در مقالات کوچینگ سازمانی و کوچینگ فردی شد. در این مقالات گفته شده که حتی افرادی مثل استیو جابز، بیل گیتس، اریک اشمیت (مدیر سابق گوگل) و… هم از کوچ استفاده می‌کردند.

حالا به سراغ سوال اصلی خودمان برمی‌گردیم: واقعا کوچینگ سازمانی فایده دارد؟

در واقع کوچینگ سازمانی چیزی مثل همان کوچینگ فردی است که با هدف مشخص‌تری انجام می‌شود. مثلا اگر در کوچینگ فردی، هدف بهبود زندگی در همه زوایاست، اغلب جلسات کوچینگ با هدف خصوصی سازی‌تر شده‌ای مثل کاهش تنش‌ها برگذار می‌شوند. بنابراین شاید بتوان گفت حتی این جلسات بازخورد بیشتری هم در جهت رسیدن به هدف داشته باشند.

همانطور که قبلا هم گفتیم، طبق آخرین تحقیقات انجام شده از حدود 500 شرکت برتر آمریکایی، حدود 40 درصد این شرکت‌ها برای سازمان خود از خدمات کوچینگ استفاده می‌کنند. بنابراین نمی‌توان در بازخورد کوچینگ سازمانی شک کرد.

چرا باید از کوچینگ سازمانی استفاده کنیم؟

در ادامه مقاله می‌خواهم چند دلیل محکم برای شما بیاورم تا متوجه شوید واقعا چرا باید از جلسات کوچ سازمانی استفاده کنیم؟ با من و این مطلب جذاب همراه باشید:

1_ افزایش انگیزه نیروها و بازدهی سازمان

پرسش و پاسخ‌ها و راهکارهایی که در جلسات کوچینگ سازمانی ارائه می‌شود، می‌تواند خیلی از مشکلات نیروها را حل کند. مشکلاتی که بعضی از آنها به خود سازمان مربوط است و بعضی دیگر در زندگی افراد ریشه دارد. بنابراین با حل شدن این مشکلات و تنش‌ و تعارض‌ها، میانگین انگیزه نیروهای سازمان افزایش پیدا کرده و در نهایت بازدهی کل سازمان هم رشد می‌کند.

بخوانید:راههای افزایش انگیزه کارکنان در محیط کار

2_ افزایش سرعت رشد

با افزایش انگیزه و افزایش بازدهی سازمان، شرکت با سرعت بیشتری به سمت اهداف مورد نظرش حرکت می‌کند. این رشد، سرعت خودش را علاوه بر انگیزه افزایش یافته کارمندان، در مرحله دوم از تعارضاتی که نسبت به قبل کاهش یافته‌اند، می‌گیرد.

3_ کاهش هدر رفت منابع مالی

قسمت زیادی از منابع مالی یک سازمان به دلایل ریز و جزئی از بین می‌رود. مثلا نبود دانش کافی در نیروها باعث می‌شود آنها در جذب مشتری و… کوتاهی کرده و بخش زیادی از منابع و همینطور سود را از بین ببرند. همینطور بازدهی پایین افراد، مسیر دیگری برای هدررفت منابع مالی شرکت است. با برگزاری جلسات کوچینگ سازمانی و از بین رفتن این مسیرهای هدردهنده منابع، بودجه و درآمد شرکت به شدت افزایش پیدا می‌کند.

4_ نگهداری از کارکنان فعلی و افزایش تعهد

اگر در یک شرکت فعال باشید، خودتان بهتر می‌دانید که استخدام یک نیرو، آموزش او، جبران آزمون و خطاها و… چقدر برای مجموعه هزینه‌بر است. یکی از مشکلات بزرگ هر سازمان که مدیران با آن روبرو هستند؛ همین از دست رفتن نیروهای قبلی و چالش پر کردن جای خالی آنهاست.

اگر سازمان بتواند جلسات کوچینگ را در شرکت برگزار کرده و مشکلات را از بین ببرد؛ از شر مشکل خروج منابع انسانی هم تا حد زیادی راحت می‌شود. خود این موضوع به معنی ذخیره کردن مقدار زیادی از منابع مالی شرکت است.

5_ افزایش خلاقیت

اگر اهل مطالعه مقالات خارجی در زمینه رشد کسب و کار باشید؛ می‌دانید که در فضای بیزینس خارج از کشور به موضوع خلاقیت اهمیت زیادی داده می‌شود. در واقع خلاقیت همان چیزی است که باعث می‌شود شرکت بتواند یک مشکل را با یک‌دَهم منابع مورد نیاز حل کند، همینطور خلاقیت، آن ایده جذابی است که از طرف نیروی شرکت مطرح شده و باعث افزایش چند ده درصدی درآمد مجموعه می‌شود.

چیزهایی که در حال حاضر باعث کاهش خلاقیت در سازمان‌ها می‌شود، اینها هستند:

• رفتار غلط مدیران،
• تنش‌های بین اعضا،
• انگیزه پایین،
• شرایط بد نیروها
• و…

با توجه به اینکه جلسات کوچ سازمانی می‌تواند اغلب این مشکلات را تا حد زیادی کنترل کند؛ می‌توان گفت بعد از آن باید منتظر افزایش خلاقیت کارمندان و در نهایت افزایش سود مجموعه بود.

6_ افزایش اعتماد به نفس کارمندان

هر چه اعتماد به نفس اعضای یک مجموعه بیشتر باشد؛ بازخوردهای نهایی هم بیشتر می‌شوند. اصلا اگر بخواهیم کمی از هم دیدگاه سازمانی بیرون بیاییم؛ افزایش اعتماد به نفس افراد تاثیر به شدت زیادی روی زندگی کاری و غیر کاری آنها در زمان حال و آینده دارد. مطمئنا این خواسته هر مدیر موفقی است که نیرو چه در شرکت خودش چه در موقعیت‌های دیگر شغلی، انسان‌ توانمندی باشد.

 

سازمان چه زمانی به کوچینگ نیاز دارد؟

اگر مدیر یا عضوی از یک سازمان باشید؛ احتمالا این سوال برایتان پیش آمده که شرکت ما چه زمانی به کوچینگ سازمانی نیاز دارد؟ خب به شکل خلاصه جواب این است:

وقتی بخواهید بازدهی انرژی سازمان را بالا ببرید،

وقتی هدف افزایش بازدهی مالی سازمان است،

زمانی که قصد تیم‌سازی هدفمند را داشته باشید،

هر موقع بخواهید جلو هدر رفت‌های سازمانی را بگیرید،

وقتی بخواهید یک یا چند هدف سازمانی تعیین کنید،

زمانی که قصد کاهش تنش‌ها را داشته باشید،

وقتی بخواهید مهارت‌های مدیران یا افراد را بهبود بدهید،

و در نهایت وقتی که بخواهید همه چیز خوب پیش برود!

 

سخن پایانی مقاله کوچینگ سازمانی (یا کوچینگ شغلی)

در نهایت به انتهای مقاله کوچینگ سازمانی رسیدیم. در این مقاله سعی کردم به ساده‌ترین شکل ممکن شما عزیزان را با موضوع کوچینگ سازمانی آشنا کرده و اطلاعاتی را در مورد آن در اختیارتان بگذارم. امیدوارم از مطالعه این مطلب لذت برده باشید. اگر هنوز سوالی در مورد آن دارید، در بخش نظرات آن را مطرح کنید.

چطور سبک زندگی حرفه‌ای داشته باشیم تا موفق شویم؟

دوره‌ای واقعاً منحصر به فرد برایتان تدارک دیده‌ایم که در آن، هرچیزی که برای داشتن یک سبک زندگی موفق به آن نیاز دارید، وجود دارد. روی تصویر زیر کلیک کنید: