در سال 1936، فردی به نام کورت لِوین معادله سادهای نوشت که طرز فکر ما را راجع به شکل گیری عادت ها و رفتارهایمان تغییر داد.
معادله این است:
رفتار، عملکرد یک فرد در شرایط و محیط اطرافش است….
امروزه این عبارت را به عنوان معادله لوین میشناسند. همین ادعای کوچک شامل تمام چیزهایی میشود که برای شکل دهی به یک عادت، ترک آن و پیشرفت در زندگی نیازشان داریم.
حالا وقتش است ببینم این عبارت چه چیزهایی به ما یاد میدهد و چطور میتوانیم این ایدهها را در زندگی خود استفاده کنیم، عادتهای خود را تحت کنترل بگیریم و به سلامتی و شادی کافی در زندگی برسیم.
چه چیزی رفتار ما را شکل میدهد؟
قبل از اینکه معادله لوین معروف شود، بیشتر متخصصان باور داشتند که عادتها و عملهای ما نتیجه شخصیت انسانهاست و اینکه چگونه فردی هستیم، نه محیط و زمان موجود!
شما هنوز هم در نمونه رویدادهای امروزی میتوانید مثالهای آن را ببینید. به عنوان مثال، وقتی میخواهید رژیم بگیرید می گویید: «نه من ارادهاش رو ندارم!»
یا زمانی که نمیتوانیم پروژه بزرگی مثل کتاب نوشتن را تمام کنیم، می گوییم: «من شروع کننده خوبیام اما کارهارو نصفه و نیمه رها میکنم!»
این مثالها نشان دهندهی یک عادت و عملکرد ما هستند که پیشتر گفته میشد از شخصیت ما نشات میگیرد و با آن به دنیا آمدیم. انگار ما ذاتاً بی اراده، بی عرضه، یا بی حوصله بودهایم.
نه! عادتهای ما براساس کسی که هستیم شکل نمیگیرند….
اما لوین چیزی گفت که کاملاً با تفکرات همگانی فرق داشت. او گفت که عادتها نه تنها از شخصیت ما نشات نمیگیرند بلکه کاملاً به محیط ما بستگی دارند. این محیط است که باعث میشود اینطور فکر کنیم و به عادتهای خاصی روی بیاوریم. شما نمیتوانید رژیم بگیرید چون دور و برتان پر شده از گزینهها و انتخابات اشتباه، افراد ناسالم، نه چون شما ذاتاً بی اراده هستید.
بیایید این دو مورد را بطور جدا بررسی کنیم: شخصیت و محیط. میخواهیم ببینیم چطور میتوانیم آنها را در راه رسیدن به ترک عادتهای بد اصلاح کنیم تا عادتهای جدید و درستی شکل دهیم.
1- شخصیت
اولین عاملی که در معادله لوین از آن صحبت میشود، شخصیت آدمهاست. امروزه ما بیشتر درباره شخصیت آدمها و خودمان می دانیم تا آن زمان که لوین چنین عبارتی را بیان کرد. شاید بهتر باشد بگوییم تواناییهای ما انعطاف پذیر شدند و میتوانیم آنها را بهتر کنیم.
البته ما باید باور کنیم که میتوانیم. کارول دوک، پروفسور دانشگاه استنفورد بخاطر کارهایش در رابطه با ذهن ثابت و ذهن در حال رشد به شهرت رسیده است. وقتی ما ذهن ایستایی داریم، باور میکنیم که تواناهایی ما از یک جا به بعد دیگه رشد نمیکنند. وقتی ذهن در حال رشد داریم باور میکنیم که میتوانیم مهارتهای خود را بهبود دهیم و یاد بگیریم.
وقتی من داشتم کتاب پرفروش کارول دوک به نام «ذهن» را میخواندم به این نتیجه رسیدم که یک نفر میتواند در یک محیط ذهن در حال رشدی داشته باشد درحالیکه همان فرد در محیط دیگر ممکن است دارای ذهن ایستا شود.
به عبارت دیگر، شخصیت و باورهای شما نقش مهمی در عادتهایتان دارند و اگر میخواهید شخصیت جدیدی برای خود بسازید باید دست به کار شوید. بهترین روش برای اصلاح یا بهبود مهارتها و تواناییهای شما، تمرین است و تمرین!
2- محیط
دومین عاملی که عبارت لوین به آن اشاره دارد، محیط است. محیط مهمترین عامل در شکل گیری عادت ها است و اصولا به اتفاقاتی می گوییم که اطراف ما رخ می دهند. پس میتوان گفت چیزهایی هستند که ما روی آنها کنترلی نداریم. شما به سختی میتوانید جایی که در آن کار میکنید را تغییر دهید، یا از کسانی که با آنها زندگی میکنید دور شوید یا محل زندگی خود را ترک کنید.
3 روش برای سازگاری با محیط
درست است! ما گفتیم محیط عامل مهمی در شکل گیری عادت ها است و تحت کنترل ما نیست اما این دلیل نمیشود که روشهایی برای وفق دادن خودمان با آن محیط وجود نداشته باشد.
در کتاب «قله» از اندرس اریکسن و ترجمه «پیام بهرام پور»، از تحقیقات شگفت انگیز پیرامون موفقیت و تخصص در هر کاری، رمزگشایی شده است:
1- طرح تنبلها
اول، شما میتوانید کاری را که بی جی فاگ گفت انجام دهید: طرحی برای تنبلها! فاگ میخواست کمتر ذرت بوداده بخورد برای همین ظرف ذرتها را در کیفی گذاشت و بعد نردبانی در گاراژ گذاشت و آن را در بالاترین طبقه قفسههایی که داشت قرار داد. پس اگر واقعاً میخواست ذرت بوداده بخورد مجبور بود به گاراژ برود، نردبان را بردارد، از آن بالا برود، کیسه را باز کند و بعد ذرتها را بخورد؛ اما وقتی چنین چیزی میخواست و در کنارش حوصله رفتن این همه راه را نداشت فکر دیگری به ذهنش میرسید و دیگر ذرت بوداده را بیخیال میشد. وقتی محیطش را طوری درست کرد که مخصوص حس تنبلیاش بود، عادتهایش هم سالمتر شد.
2- تغییر عوامل محیطی تا حد ممکن
دوم، فضایی که در آن زندگی میکنید و برنامه ریزیهایی که دارید ممکن است رفتار شما را تغییر دهند. مثلاً ریچارد تالر در کتاب خود به نام سُقُلمه میگوید چطور محصولات یک مغازه در طبقاتی که رو به روی چشم خریدار هستند زودتر و بیشتر به فروش میروند تا آنها که در طبقات پایینتر قرار دارند.
بعنوان مثال بیمارستان عمومی ماساچوست در بوستون فهمید که میتواند میزان آبی که مردم مینوشند را افزایش داده و مقدار نوشیدنیهای گازدار را کم کنند. این کار را فقط با سفارشها و منوهایی که در کافی شاپ ها وجود دارد میتوان انجام داد.
این یعنی عادتهای ما به عواملی که در اطراف ما هستند بستگی دارد. یک نفر میتواند آب بخورد وقتی در بیشتر کافی شاپ ها، آب یا آبمیوه باشد و یک عدهای در شهری میتوانند فقط نوشابه گازدار بخورند چون در محل آنها بیشتر نوشابه گازدار به فروش میرسد.
چرا عادت های کوچک شگفت انگیزند؟
3- محرکهای دیجیتالی
ما یک محیط دیجیتالی داریم. محرکهای دیجیتالی بسیاری در اطرافمان هستند که بر رفتارمان اثر میگذارند یا رفتارهای ما را تحریک میکنند. همانطور که نیر ایال میگوید، وقتی صدای پیام های تلگرام به شما اعلام میکند خبر جدیدی شده است و کسی با شما کار دارد، شما وسوسه میشوید که به سراغ آن برنامه رفته و ببینید چه شده است.
وقتی کسی به شما ایمیل می زند، شما وسوسه میشوید که جواب بدهید. این محرکهای دیجیتالی به سادگی ما را به سمت عادتها میکشانند. من ترجیح میدهم تمام چیزهایی که باعث حواس پرتیام هست را از بین ببرم. چیزهای غیرضروری مثل صدای پیامها و …
اگر میخواهید به «فیلم کامل سمینار انگیزه»، از پیام بهرام پور دسترسی داشته باشید، روی لینک زیر کلیک کنید.