4 دلیل اصلی ترس از سخنرانی

سرفصل های مهم این مقاله

پیام بهرامپور

دوره رایگان گپ و گفت کسب و کاری با پیام بهرام پور

گفتگوهایی عمیق برای نجات کسب و کارتان!!

وقتی درک درستی از ریشه‌ی ترس از سخنرانی داشته باشیم، بهتر می‌توانیم با آن مقابله کنیم.

صحبت و نظردهی واضح در مورد ایده‌هایتان در جمع یکی از ضروری‌ترین عوامل موفقیت در زندگی است. وقتی یک سخنران خوب باشید می‌توانید در شغل خود به مقام‌های برتری برسید، تجارت خود را گسترده کنید و همکاری‌های قوی‌تری با شرکت‌های دیگر داشته باشید. سخنرانی برای تبلیغ ایده‌ها و کالاهای شما مفید است و همچنین می‌توانید بوسیله ی آن مخاطب و مشتری جذب کنید.

برای مقابله با ترس از سخنرانی ابتدا باید ریشه وجودش را بدانیم.

اما برای انجام تمام این کارها باید توانایی این را داشته باشید که جلوی جمعی بایستید، از کالای خود تعریف کنید و دیگران را از اهمیت آن مطلع سازید. فواید ایده‌ها و کاری که می‌کنید را بازگو کرده و مردم را به خرید و استفاده از خلاقیت و کالای خود تشویف کنید. تنها چیزی که بین شما و مخاطبانتان و این سخنرانی قرار دارد، ترس است.

ترس از سخنرانی وقتی سراغتان می‌آید که در حال صحبت در جمع هستید. ترس از سخنرانی همیشه هست اما به اشتباه در افکار ما نهادینه شده.

ترس از سخنرانی واقعاً چیزی نیست که مردم از همه بیشتر از آن می‌ترسند. خیلی موارد دیگر هست که ترس بیشتری به همراه دارد: مرگ، از دست دادن عزیزان، تصادف، بیماری، خواب‌های وهم آور و….

پس ترس از سخنرانی خیلی عادی است. تقریباً می‌توان گفت که 25% مردم پس از تجربه‌ای که دارند چنین ادعایی می‌کنند: ترس معمولی‌ای بود، خیلی چیزهای دیگه ای هست که بیشتر از این برام ترس و اضطراب داره!

وقتی مردم ترس از سخنرانی را تجربه می‌کنند، هرچند کم، تأثیر فضاحت بار آن را خواهند دید. خیلی اوقات هست که بخاطر ترس از سخنرانی پیشنهادهای خوب را رد می‌کنیم، نمی‌توانیم درباره کار خود حرف بزنیم، از خود دفاع کنیم یا ایده خلاقانه و خاصی که داریم را به اشتراک بگذاریم. درنتیجه این تأثیر موجب سرخوردگی ما می‌شود، در زندگی شخصی خود هم دچار مشل شده و احساس کمبود عزت نفس می‌کنیم.

در عین حال، تجربه‌های بد برای شما خوب است چرا که وقتی ترس از سخنرانی را تجربه می‌کنیم به سرعت به دنبال راه حل آن می‌رویم چون می‌خواهیم خودمان را از این مخمصه نجات دهیم تا بتوانیم به خواسته‌ها، شرایط ریسکی و هدف‌هایمان برسیم.

چرا از سخنرانی می‌ترسیم؟

 

یکی از دلایل ترس از سخنرانی، سیستم عصبی و واکنش ما به خطرات است.

ترس از سخنرانی بیشتر به این ربط دارد که شخص سخنران چه حسی دارد، به چه فکر می‌کند و چه کارهایی انجام می‌دهد تا به کیفیت سخنرانی. دلایل زیادی برای ترس از سخنرانی وجود دارد اما فرضیه‌های آزمایش شده به چهار عامل اصلی ختم شده‌اند:

1- فیزیولوژیکی 

ترس و اضطراب، هیجان سیستم عصبی در جواب شرایط تهدیدآمیز هستند. بدن، به هنگام رویارویی با خطر، آماده‌ی جنگ می‌شود. این هیجان بیش از حد موجب احساسی به اسم ترس می‌شود. این ترس هم در توانایی ما برای سخنرانی در مقابل دیگران اختلال ایجاد می‌کند. سرانجام هم نمی‌گذارد مردم در کل سخنرانی داشته باشند.

تعدادی از تحقیقات نشان داده‌اند که بعضی مردم در شرایط مختلف به میزان متفاوتی مضطرب می‌شوند و می‌ترسند. درست مثل کسی که با دیدن سوسک می‌ترسد، یا با دیدن شیر بزرگی که قرار است او را بخورد!

کسانی که می‌دانند می‌ترسند، برای مقابله با ترس از سخنرانی با چالش بیشتری رو به هستند. از طرفی عده‌ای دیگر هستند که این اضطراب را فقط برای سخنرانی می‌دانند اما نشانه‌های ترسی که دارند برای قبل از سخنرانی، یعنی آماده شدن تا لحظه اجرا، مشابه همان موقعی است که در سخنرانی هستند.

این گونه افراد دو برابر ترس از سخنرانی را احساس می کنند و باید برای مقابله هم تلاش بیشتری داشته باشند.

اگر بخواهم واضح و ساده توضیح دهم باید بگویم که بعضی از سخنرانی می‌ترسند وبعضی دیگر می‌ترسند که ترس از سخنرانی‌شان باعث می‌شود همه چیز را خراب کنند. دسته‌ی دوم راه سختتری را برای مقابله با ترس پیش رو دارند چرا که انگار دو برابرِ ترس را تجربه می‌کنند. محققان به این قضیه حساسیت اضطراب می گویند به این معنی که علاوه بر اضطراب سخنرانی، نگرانِ این اضطراب و عواقبی که به همراه خواهد داشت هم هستند.

با یک مثال ساده قضیه را برایتان شفاف می‌کنم. فرض کنید کسی سازی می‌نوازد. او می‌خواهد توسط استاد خود به کنسرتی برود و با گروه ساز بنوازد. این فرد در ابتدا از ساز زدن جلوی جمع می‌ترسد. کم کم این ترس عمق بیشتری پیدا می‌کند چون او مدام در این فکر است که اگر ترس از ساز زدن جلوی جمع باعث شود همه چیز را خراب کند و نظم گروه را بر هم بزند، چه بر سر کنسرت دسته جمعی خواهد آمد؟؟؟

می‌توانم مثال دیگری در رابطه با سخنرانی بزنم. فرض می‌کنیم کارمند شرکتی باید برای شرکت شریک کارفرمای خود ایده‌ای را شکافته و توضیح دهد. بنابراین برای یک گروه 10 الی 15 نفره باید سخنرانی کند. می‌داند که اعتبار شرکتشان به این سخنرانی بستگی دارد و حتی ممکن است با خراب کردن کار، بطور جدی مواخذه شود.

در این حالت می‌توان گفت که او کلاً از سخنرانی می‌ترسد اما از طرفی می‌ترسد که نکند این ترس، موجب از دست رفتن شغلش و بی اعتباری شرکت کارفرمایش شود. در اینجا او دو ترس را تجربه می‌کند که به این شرایط حساسیت اضطراب می گویند: او به اضطراب خود هم حساسیت دارد!!!

2- افکار 

عامل دیگر، باورهای مردم درباره سخنرانی و خودشان بعنوان یک سخنران است.

ترس اصولاً زمانی بوجود می‌آید که مردم حس کند به اشتراک گذاری ایده‌هایشان در مقابل دیگران خطر بزرگی برای اعتبارشان دارد، ممکن است آنها در مورد او بد فکر کنند یا شانس خود برای داشتن مخاطب را از دست بدهد.

با داشتن افکار منفی، ترس از سخنرانی در ما بیشتر می شود.

افکار منفی یک سخنران می‌تواند موجب ترس بیشتر شود. مثل وقتی که یک نفر مدام در ذهن خود می‌گوید: “من سخنران خوبی نیستم، من نمی تونم جلوی جمع حرف بزنم، من خسته کننده‌ام، همه از گوش دادن به حرفهای من خسته می شن!”

بین سخنرانی و صحبت کردن تفاوتی وجود دارد. اجرا کردن یعنی سخنرانی را چیزی می‌بینید که نیاز به مهارت‌های سخنرانی دارد و مخاطبان دارند شما را قضاوت می‌کنند و می‌سنجند طوری که انگار می خوهند ببینند بقول معروف چند مَرده حلاج هستید. برعکس، صحبت کردن یعنی شما باید نظر و ایده خود را به بقیه بگویید و اطلاعاتی در اختیارشان قرار دهید یا حتی داستان خود را بازگو کنید. اینجا حسی که یک سخنران دارد مثل حسی است که در حین حرف زدن با مردم طی کارهای روزانه خود دارد پس برایش عادی‌تر است.

حالا این دو را برعکس کنید. اگر صحبت کردن با شخص دیگری را مثل سخنرانی در جمع می‌دیدید، به اندازه کافی اطلاعات داشتید که مؤثر حرف بزنید و رابطه خوبی برقرار کنید. پس همین روش را در سنرانی جلوی جمع هم به کار می‌گرفتید یعنی مثل وقتی که اطلاعاتی می‌خواهید به اشتراک بگذارید و نظرتان را ساده بیان کنید.

البته این را هم می دانم که وقتی حس کنید دارید قضاوت می‌شوید، اضطراب شما بیشتر از زمانی می‌شود که فقط کافیست حرف‌هایتان را گوش دهند و درک کنند.


3- شرایط 

در این زمینه، مردم دو دسته‌اند: یکی آنهایی که ذاتاً مضطرب هستند و دیگری مردمی که فکر می‌کنند در سخنرانی خوب نیستند. با این حال شرایطی هم وجود دارد که در آن حین سخنرانی مضطرب می‌شویم.

– نداشتن تجربه

درست مثل هر چیز دیگری، تجربه هم موجب اعتماد به نفس بیشتر است. وقتی تا به حال ساعت‌ها روی استیج نبودید و تحت فشار قرار نگرفتید، بیشتر در حین اولین سخنرانی خود مضطرب می‌شوید.

– میزان سنجش

وقتی می دانید این سخنرانی برای سنجش شماست (مثل کارمندی که باید ایده‌ای را بازگو کند و همه چیز به آن سخنرانی بستگی دارد)، ترس قوی‌تر می‌شود. اگر جلوی عده‌ای سخنرانی می‌کنید که دفترچه‌هایشان باز است و خودکار به دست می‌خواهند قضاوتشان در مورد شما را یادداشت کنند، بیشتر مضطرب شده و می‌ترسید.

– جایگاه‌های مختلف

اگر قرار باشد جلوی عده‌ای سخنرانی کنید که مقام بالاتری از شما دارند (و در شرکت شما کار می‌کنند یا کسانی که در زمینه کاری شما متخصص و استاد هستند)، ترستان چندین برابر می‌شود.

وقتی جلوی دوستان حرف می زنیم، ترس از سخنرانی برای ما بی معنی است.

– ایده‌های جدید

اگر درباره ایده‌ای از خودتان حرف می‌زنید که تا به حال جایی بازگویش نکرده بودید، مضطرب می‌شوید که مردم چه فکری درباره این ایده و خلاقیت خواهند کرد. آیا می گویند مفید است یا بیهوده و بی ربط؟ وقتی در جمع، راجع به موضوع جدیدی حرف می‌زنید احساس راحتی نمی‌کنید چون هر لحظه ممکن است حضار سوالهایی بپرسند که نمی‌توانید جواب دهید و دست روی نقاطی بگذارند که نشان دهنده اشتباهات شما در بازگویی این ایده جدید است.

– مخاطب جدید

شاید تا به حال پیش آمده که جلوی جمع خانواده یا فامیل یا دوستان و در دانشگاه چند دقیقه‌ای حرف زده باشید. مثلاً جلوی جمعی می‌خواستید درباره تحصیلاتتان توضیح دهید. وقتی مخاطبان تغییر کنند، ترس هم بیشتر می‌شود. اگر جلوی مخاطبی مشغول به حرف هستید که دیگر دوستان و آشنایان شما نیستند، اعتماد به نفس به شدت افت می‌کند.

4- مهارت 

دلیل دیگر برای ترس از سخنرانی میزان مهارت شما در آن زمینه است. وقتی همه خود را سخنران‌های عالی تصور می‌کنند، پس شما هم می‌توانید یاد بگیرید. کسانی که روی مهارت‌هایشان بیشتر کار می‌کنند و فقط تکیه بر هوش ذاتی خود ندارند، سخنران‌های برجسته‌تر و موثرتری هستند. آن‌ها می‌درخشند.

علی شمس

علی شمس

امتیاز (4/5)
4/5
به اشتراک بگذاریم
دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا