چطور از عذاب وجدان و احساس گناه رها شویم؟ (یک سوال از پیام)
آیا شما هم در طول روز احساس گناه زیادی میکنید؟
آیا شده است که دچار عذاب وجدان شوید؟
آیا دائما خود را سرزنش می کنید و عذاب وجدان رهایتان نمیکند؟
در گفتگویزیر با دکتر کاظم زاده همراه شما هستیم تا به این پرسش بسیار مهم به صورت کاملاً علمی و دقیق پاسخ دهیم. ابتدا به شما توصیه میکنم ویدیوی زیر را دقیقاً تماشا کنید و 50 دقیقه برای آموزش این مهارت مهم یعنی بخشیدن خود و احساس گناه نداشتن وقت بگذارید و آن را یاد بگیرید. مطمئناً پشیمان نخواهید شد. سپس نکات بسیار مهم این ویدیو را در زیر برایتان به صورت یک مقاله کاربردی و عالی در آوردم. آنها را مطالعه کنید و لذت ببرید…
ویدئوی بالا آموزشی کاست که در مبنای آن، سوال یکی از کاربران عزیز سایت بوده است.
حتماً میدانید که «یک سوال از پیام» جمعهها منتشر میشود و تاکنون این قسمت ها از آن منتشر شده:
اصلا تا وقتی سوال هست، چرا انتقاد؟
نکته اولی که میخواهم به شما یاد بدهم این است که اصلاً چه اصراری به انتقاد کردن است؟ بهتر نیست به جای انتقاد کردن سوالات خوبی بپرسیم؟ بهتر نیست مهارت سوال پرسیدن را به خوبی یاد بگیریم؟ مثلاً دوست عزیزمان در این سوال میتوانست به جای اینکه به سراغ انتقاد برود ابتدا از آن استاد بپرسد: «دلیل اینکه کلاس ها طبق وعدههای داده شده انجام و تشکیل نشده است چه بوده ؟»
در ادامه مقاله با استاد دکتر کاظم زاده همراه شدیم تا پاسخی علمی، دقیق و مبتنی بر پژوهش های تازه روانشناسی به این سوال مهم بدهد که «چطور از عذاب وجدان و احساس گناه نداشته باشیم».
عذاب وجدان از آن دست فکرهای منفی است که عموما در برخی مواقع دچار آن می شویم جالب این و جالب اینجاست که هر وقت برای ما اتفاق میافتد احساس میکنیم که یک چیز کاملاً طبیعی است و بدون اینکه مهارت کنترل و مدیریت آن را یاد بگیریم از آن عبور میکنیم.
خیلی مواقع اتفاق میافتد که ما به خاطر رفتارهای بد و ناشایستی که خودمان فکر میکنیم انجام دادهایم احساس می کنیم که عذاب وجدان و احساس گناه حقمان است اما بیایید یک بار هم که شده به این فکر کنیم که چطور تمام افکار منفی و احساس گناه و عذاب وجدان خود را با آموزش دیدن و یاد گرفتن دلایل و راهکارهای آن آموزش ببینیم و یاد بگیریم.
چطور از عذاب وجدان و احساس گناه رها شویم؟
از بچگی یاد نگرفتهایم…
اغلب ما از کودکی آموزش درستی در این زمینه ندیده ایم و اکنون سعی می کنیم چنین رفتارهایی و ناهنجاری های خودمان را درمان کنیم و یکبار برای همیشه با آن کنار بیاییم این را بدانیم که عموم مردم در مقابله با افکار منفی مثل عذاب وجدان از مکانیسمی به نام ایگنور استفاده میکنند. ایگنور یا نادیه گرفتن. یعنی فراموش کردن.
از نظر علمی ثابت شده است که هر یک بار که به عذاب وجدان بیتوجهی کنیم درصدی از توانمندی روانشناختی خودمان را از دست میدهیم… عذاب وجدان می تواند یکی از بزرگترین دلایل فرسایش روح و روان ما باشد.
عذاب وجدان یا احساس گناه؟
ما در اصل چیزی به اسم عذاب وجدان درروانشناسی نداریم. بهتر است به این احساس بگوییم «احساس گناه». ولی ولی به طور عامیانه آن را عذاب وجدان هم می نامیم. در هر صورت فرق زیادی بین احساس گناه و عذاب وجدان نیست. این یک احساس است که باعث فرسایش روح و روان ما می شود، بنابراین باید به فکر درمان آن باشیم…
اما احساس گناه چیست؟
من در اینجا سه تعریف مختلف به شما ارائه می دهم خوب دقت کنید.
احساس گناه از نظر علمی یعنی عواطف درونی منفی و تخریب کننده که منجر به سرزنش خود و میل به مجازات می شود.
یک تعریف درست از احساس گناه و عذاب وجدان حتماً باید شامل این چهار ویژگی باشد. “عواطف درونی منفی” یعنی من سرخوش نیستم. “تخریب کننده” یعنی نه فقط در این موضوع بلکه در موارد دیگر هم به سراغم می آید. مثلاً فرض کنید یک احساس گناه در مورد فرزندتان دارید ولی در موقعیت های دیگر هم حالتان بد میشود. “سرزنش کردن خود” یعنی بدگویی کردن از خود مثل واگویه های فلسفی مثل «این چه طرز صحبت کردن است؟ تو مگر آدم نیستی؟»، «نفرین کردن»، «فحش دادن به خود» و غیره. در نهایت “میل به مجازات” .
احساس گناه و عذاب وجدان چرا در ما ایجاد می شود؟
احساس گناه به صورت جدی در بحث های روانشناسی بسیار سنگین و متناقض است.
اما بیایید با هم تعارف دیگر احساس گناه را از زوایای دیگر روانشناسی بررسی کنیم. در انتها یک رویکرد التقاطی میگویم که برای همه قابل استفاده باشد.
در روانکاوی می گویند:
« جنگ میان فراخود و نهاد و آن حس اخلاق مدارانه و مطلوبی که در درون هر انسانی موجود است و ما اسم آن را وجدان میگذاریم.» جنگ این دو احساس گناه ایجاد می کند.
در رویکرد شناختی میگویند:
«بروز یک رفتار آسیب زننده قابل مشاهده یا قابل تخمین». در هر دو موقعیت انسان احساس گناه میکند..
وجودگراها می گویند:
«عدم کنار آمدن با اضطراب های ناشی از زیستن»
اگر همه این تعریف ها را ببوسیم و کنار بگذاریم در نظریه التقاطی می گوییم:
«انسان در فرآیند اجتماعی شدن قوانینی برای خود کد گذاری می کند، این قوانین می توانند جلوه های دینی باشند، مسائل علمی باشند یا دستاوردهای عقلی، فرقی ندارد! هر آدمی برای خود استراکچری دارد، عدول از این قوانین و قالب ها و شکستن آنها احساس گناه می آورد…»
مثلاً فرض کنید پدربزرگ شما پدر شما را کتک می زده است. هیچ احساس عذاب وجدان هم از این بابت نداشته است. اما پدر شما شما را کتک می زده و از این کار بعد ها حسابی عذاب وجدان می گرفته است. چرا چون قالب پدربزرگ شما با پدر شما متفاوت است!
از کجا بفهمیم احساس گناه داریم؟
نکته اول این است که خیلی از اوقات ما نمی دانیم عذاب وجدان داریم. این ناآگاهی متاسفانه به دلیل آموزش ندیدن در این زمینه است، در حالی که در کشورهای جهان اول و توسعه یافته این آموزش ها جزو آموزش های قبل از دوران ابتدایی است. یعنی قبل از اینکه تفکر انتزاعی در انسان شکل بگیرد.
فکرهای غیر اختیاری آزاردهنده که وقتی مهمان دل و ذهن ما می شود بعد از آن تقلیل انرژی صورت میگیرد و تجربه میکنیم بی حوصلگی و کلافگی را تجربه میکنیم مهمترین نشانه عذاب وجدان و احساس گناه است.
دقت کنید اول باید غیر اختیاری باشد (یعنی تلاش نمی کنیم که عذاب وجدان داشته باشیم) مثل وقتی که در حال موزیک گوش کردن هستیم، در حال بازی با کودکمان هستیم، در حال دیدن فیلم هستیم یا داریم دوش میگیریم! در این حال ناگهان بعد از چند دقیقه هوشیار میشویم و میبینیم که دقایقی در حال فکر کردن به یک موضوع آزاد دهنده هستیم.
معمولاً بعد از عذاب وجدان تا دقایق زیادی انگیزهای برای زندگی کردن یا انرژی زیادی برای ادامه دادن نداریم. تحقیقات علمی نشان می دهد اگر ما طی دو هفته بیش از پنج بار چنین طرز فکری داشته باشیم به عذاب وجدان یا احساس گناه دچار شده ایم
عذاب وجدان و احساس گناه واقعا چیز بدی است؟
فرض کنید حدود 20 سال است رانندگی می کنید، اما وقتی کسی از شما میپرسد که رانندگی بلد هستید یا نه می گویید: «ای بدک نیست!»
چرا اینگونه جواب می دهیم؟ چون از داشته ها و دانسته هایمان لذت نمی بریم. داشته ها و دانسته ها وقتی در کنار هم قرار بگیرند یک منِ یکپارچه تشکیل میدهند به نام هویت! یک احساس کلی نسبت به این هویت درونی در درون ما وجود دارد که نام آن را از عزت نفس می گذاریم. بعضی از آدمها آن هویت یکپارچه وجودیشان را دوست دارند و بعضی دیگر دوست ندارند. یکی از بزرگترین دلایلی که آدمها خودشان را با تمام داشته ها و دانسته ها دوست ندارند، احساس گناه و عذاب وجدان است
بنابراین عذاب وجدان یا احساس گناه به شدت میزان عزت نفس ما را پایین می آورد…
یک برنامه عملی بسیار کاربردی برای اینکه احساس گناه یا عذاب وجدان نداشته باشیم
برای تدوین یک برنامه عملی دو مرحله ای (که مرحله دوم شامل 7 گام مهم است) ابتدا می خواهم توجه شما را به یک مثال مهم جلب کنم.
فرض کنید شما یک ورزشکار حرفهای هستید و شما را بگیرند و روزی سه ساعت به مدت یک ماه به میله ای آویزان کنند. به نظر شما بعد از یک ماه چه اتفاقی برای شما می افتد؟ احتمالاً به شدت آسیب خواهید دید یا حتی خواهید مرد.
حال فرض کنید شما یک ورزشکار حرفهای هستید که به مدت یک ماه هر روز 3 ساعت تمرین میکنید و وزنه میزنید و از آن میله بهعنوان بارفیکس استفاده میکنید. تفاوت این دو مثال در اختیار است. شما کار اول را بدون اینکه اختیار داشته باشید انجام داده اید، اما کار دوم را با اختیار خودتان انجام داده اید.
حتماً حتماً به این نکته بسیار مهم توجه کنید چون تمام کتاب فشارهای روانی گرینبرگ را میتوانیم در این عبارت خلاصه کنیم:
«فکرهای غیر اختیاری حتی اگر مثبت هم باشد آدم را ضعیف میکند و فکرهای اختیاری حتی اگر منفی هم باشد آدم را قوی میکند.»
یعنی بیایید هوشیارانه به فکر های خودمان بپردازیم و آگاه باشیم به رفتارهای خودمان. این نکته مهمی است. حال به سراغ رویکرد چطور احساس گناه و عذاب وجدان نداشته باشیم برویم.
اول: به تعویقش بینداز…
اول به این آگاه شوید که چه فکری دارید. مثلاً اینکه «دارم به احساس گناه فلان اتفاق فکر می کنم.»
سپس آن را به پس فردا ساعت 6 بعد از ظهر موکول کنید. یعنی فکر کردن این موضوع را به دو روز بعد مثلاً موکول کنید. به این تکنیک می گویند «تکنیک به تعویق انداختن یا بعداً رسیدگی کردن». فوقالعاده در اضطراب و استرس می تواند مفید فایده باشد. این کار به ما کمک می کند خودآگاهی بیشتری نسبت به افکار منفی ما داشته باشیم. وقتی ما آن را به دو روز بعد موکول میکنیم یعنی داریم به آن عذاب وجدان میگوییم که من حواسم به تو هست و دو روز دیگر به تو فکر خواهم کرد و این به آگاهی ما به شدت کمک میکند. هدف ما پیچاندن یا فراموش کردن این فکر نیست فقط و فقط هدف ما آگاهی است. اگر یادتان باشد در ابتدای بحث گفتم اغلب ما اهل فراموش یا نادیدهگرفتن هستیم که این می تواند آسیب زننده باشد. فرمول به تعویق اندازی به این شکل است که شما یک پنجم زمانی که فرصت دارید، مثلاً فرض کنید شما قرار است 24 ساعت دیگر به یک فرد جواب بدهید و دچار عذاب وجدان شدهاید. شما تنها حدود 5 ساعت باید فکر منفی خودتان را به تعویق بیندازید…
دوم: خودش 7 مرحله دارد!
مرحله دوم شامل 7 گام ساده است که با هم مرور می کنیم.
1- بپذیر، توجیه نکن…
اولین مرحله از این 7 مرحله این است که باید گناه خود را بپذیریم. نباید توجه کنیم که «نه من منظورم فلان چیز بود که فکر کرد به او توهین کردهام.» این باعث لطمه به سیستم روانشناختی ما خواهد شد. توجیه نکنیم، بپذیریم.
2- تعیین میزان آسیب
مرحله دوم تعیین دقیق میزان آسیب اگر می توانیم به صورت کمی.
اینکه دقیقا چه ضربهای به او وارد کردهایم و چه آسیبی به او رساندیم. فرض کنید با شخصی قرار گذاشته اید برای جلسه برای نوشتن یک کتاب مشترک. اما سر قرار جلسه حاضر نمی شوید و آن کتاب کنسل میشود شما دو ساعت از وقت او را تلف کرده اید، ممکن است تالیف و نوشتن کتاب او را یک ماه به تعویق انداخته باشید و احتمالاً اعتماد او را به شخص خودتان یا صنف خودتان دچار اختلال کرده اید یا چیزی به اسم تعریف مشترک را برای او به چیزی بد تبدیل کرده باشید. اما این کار چه کمکی به ما میکند؟ وقتی این کار را انجام دهیم ساخت احساس گناه بیشتر در ما متوقف میشود و این نکته مهمی است.
3- فاجعه سازی و سرکوب نکن…
قدم سوم جلوگیری از فاجعه سازی و تخریب و سرکوب است. از کجا بفهمیم در حال فاجعه سازی هستیم؟ از آن جایی بفهمیم که وقتی مرحله دوم یعنی کمی سازی را انجام دادیم باز هم به آن افکار منفی و آن احساس گناه فکر کنیم..
4-چه چیزی یاد گرفتم؟
نکته چهارم که عموما اغلب ما از آن نا آگاه هستیم این است که من از این بحران چه چیزی یاد گرفتم؟ پرسیدن این سوال از خودمان بسیار کمک کننده است. پرسیدن این سوال کمک میکند که از اشتباهات تکرار شونده که یکی از مهمترین مصادیق احساس گناه است جلوگیری کنیم. به همین راحتی!
5- اطلاع رسانی یا طلب بخشش
پنجمین گام مرحله اطلاع رسانی و طلب بخشش است. نکته مهم این است که در این مرحله این را در نظر داشته باشیم که آیا طرف مقابل ما به اندازه کافی فرهیخته هست که طلب بخشش و اطلاع رسانی ما را بعداً چماقی نکند و بر سرمان بکوبد؟ در غیر این صورت اگر فرد فرهیخته نباشد بهتر است از این مرحله عبور کنیم، به خاطر اینکه او از این مرحله یا طلب بخشش شما سوء استفاده نکند.
6- تدبیری بیندیش…
مرحله ششم تدبیر اندیشیدن است. برای تدبیر اندیشیدن باید دو کار مهم انجام دهیم. خودمان تدابیری بیاندیشیم و در قالب پیشنهاد به خودمان بدهیم، دوم اینکه از یک آدم خبره بپرسیم یا از خود آدمی که ضربه به او زده ایم بپرسیم. به بیان ساده تر کاری کنیم که برای طرف مقابل مهم باشد و برای او آسودگی و آرامش به همراه بیاورد. به عبارت دیگر تدبیر اندیشیدن این نیست که یک کادو یا هدیه برای او بفرستیم، باید ببینیم چطور و در چه قوارهای از کاری که شما کردهاید و در حال جبران آن هستید آرامش می گیرد میتواند آسوده شود.
7- همدل سراغ داری؟
و گام آخر پیدا کردن یک آدم همدل است…
انجام شش مرحله بالا برای آدمی که میخواهد از عذاب وجدان رها شود خستگی و کاهش سطح انرژی را به همراه دارد. برای همین نیاز داریم به یک آدم همدل که مطمئن باشیم از حرفها و مطالبی که به او میگوییم سوء استفاده نمی کند.
این هم چون یک پادزهر عمل می کند برای کاهش آسیب های ناشی از خستگی برای انجام مراحل بالا.
این آدم همدل به ما کمک می کند که آن بار سنگین عذاب وجدان یا احساس گناه را بر روی زمین بگذاریم و از دست آن خلاص شویم…
در انتهای این گفتگو می خواهم کتابی به اسم رهایی از نگرانی به شما معرفی کنم که برای رهایی از چنین فکر هایی مثل عذاب وجدان و احساس گناه به شدت مفید است…
دو مقاله مفید به شما معرفی کنیم:
چگونه خود را ببخشیم و از زندگی لذت ببریم؟
چطور از شر تعصبات بیجا خلاص شویم؟
دورهای شگفت انگیز و بسیار کاربردی به نام شهامت!
دوره شهامت تا به حال به 6 هزار نفر کمک کرده تا از دام خجالبت، نگرفتن حق، عدم اعتماد به نفس و از دست دادن فرصت ها نجات پیدا کنند.
روی لینک زیر کلیک کنید و درمورد این محصول بیشتر بدانید:
۲۸ دیدگاه دربارهٔ «چطور از عذاب وجدان و احساس گناه رها شویم؟»
سلام ممنون از راه کار های خوب تون
من همسرمو بی نهایت دوست دارم خیلی مرد خوب و از همه نظر عالی هستن فقط یک مشکلی وجود داره ایشون مشکل فشار بالا دارن من ۲۵ سالمه وقتی اشتباهی میکنم، درخواستی دارم یا نیازی دارم نمیدونم خیلی ملاحضه میکنم ک ناراحت نشن ولی برای اینکه خیلی کمال گرا هستن اذیت میشن و فشار شون بالا میره و من برای این موضوع از خیلی از خواسته هام میگذرم ک باعث مریضی ایشون نشم همسرم خارج از کشور زندگی میکنند الان من با مادر شوهرم هستم پدر مادرمم یک کشور دیگه هستن این اواخر همسرمو ناراحت کردم با این حرف ک فلان نیاز هام براورده نشده و بی نهایت پشیمون عذاب وجدان داره منو میکشه همش حالت تهوع دارم و گاهی هم سردرد تورو خدا بهم بگین چطوری از دلش در بیارم. ممنون
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه رشد و تغییر داریدغ بهتون پیشنهاد می کنیم در این زمینه حتما به یک مشاوره خانواده مراجعه نمایید؛ مجموعهن روانشناسی پل در این خصوص در خدمت شما هستند.
سایت پل
بیشتر ازیک نفر
من دارم خفه میشم از شدت احساس گناه،یکی از عزیزانم درحالی که کنار من بود تصادف کرد و من قبلش خواستم جاشو بامن عوض کنه وهمین باعث مرگش شد،احساس میکنم قاتلم میگم کاش خودم میمردم ولی اون نمیمرد
نمیدونم واقعا چکار کنم
سلام همراه عزیز
بابت اتفاق پیش اومده متاسفیم، امیدواریم روحشون در ارامش باشد.
برای رفع احساس عذاب وجدانتون راهکارهای مقاله را تست کردید؟
من دوره شهامت رو دیدم و به شدت کمک کرد به من که از شر خیلی از موارد عذاب آور زندگیم خلاص شم که همش بخاطر خجولی گری و حس کم عزت نفس بود . پیشنهاد میکنم به همه دوستان
خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش و یادگیری دارید؛ مرسی که به فکر رشد فردی دیگرانم هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
من از همین امروز شروع کردم تا مطابق این الگوی ۷ مرحله ای به کاهش احساس گناه اقدام کنم.من از اینکه در سال ۹۹ نتوانستم به درستی ریزش شاخص بورس را تشخیص بدهم خودم را هر روز سرزنش میکردم. اما مطابق این الگو از امروز با خودم رفتار خواهم کرد!
خوشحالیم که بیشتر ازیکی هستید؛ موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
این مقاله برایم بسیار مفید وکارساز بود .از جناب دکتر کاظم زاده عزیز متشکرم .همینطور از شنا جناب بهرامپور عزیز وگرامی.
خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه یادگیری دارید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
سلام دوتا پرنده داشتم که غذا ی انها یادم رفت به دلیل مشکلات روحی شدید ان دوپرنده. مردن ومن فقط گریه میکنم دارم روانی میشم چیکار کنم
سلام همراه عزیز
بابت اتفاق پیش اومده خیلی متاسفیم؛ راهکارهای مقاله رو تست کردید؟
ممنون
سلام دوست عزیز اهل مطالعه؛ خوشحالیم که همراهمون هستید و دغدغه آموزش دارید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.
سلام استاد بهرامپور . در چند ماه گذشته یک تصمیم کاری اشتباه گرفتم . عذاب وجدان داره دیواونه ام می کنه . حتی کار به جایی رسیده که حدودا یه ماهه که درس خوندن ام رو هم مختل کرده .
همیشه یه صحنه هایی یادم می آد که می خوام فریاد بکشم یا گریه کنم یا گاهی به این فکر می کنم که نباید الان زنده باشم . خیلی به خلاص کردن خودم فکر می کنم . چون واقعا دارم عذاب می کشم شاید هم این حس از حسادت و جاه طلبیه .
دوست دارم زمان به قبل از اون تصمیم گیری برگردونم . با اینکه نمی دونم در پایا اون تصمیم ، چی در انتظارم بود .
سلام همراه عزیز
راهکارهای مقاله رو تست کردید؟
منم متاسفانه گرفتار این درد هستم و نمیدونم چیکار کنم ای کاش اونروز خودم را کنترل کرده بودم وسکوت کرده بودم چون زمان را نمیشه به عقب برگردیم…تنها خوراکم غصه خوردن وسرزنش خودم
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که دغدغه مطالعه و یادگیری دارید؛ ایا راهکارهای مقاله رو تست کردید؟
با سلام من که حالا در ایام امتحانات و ترم اول هستم هر چقدر که درس میخونم باز هم از خودم راضی نیستم و احساس میکنم که کم خوندم.
برای مثال امروز ۳ ساعت توی خونه درس خوندم ۵ ساعت هم توی مدرسه ولی باز هم میگم به خودم کم خوندم و عذاب وجدان دلرن و ار نتیجه ی امتحان میترسم.
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که همراهمون بوده و برای مسائل خود دنبال مقلات آموزشی و علمی هستید.
بهتون پیشنهاد می کنیم علاوه بر تکنیک های مقاله از تکنیک های آموزشی مطالعه استفاده کنید تا خیالتون از مطالعه خودتون راحت باشد.
در این زمینه دوره تندخوانی ما میتونه براتون مفید و کاربردی باشد؛ جهت اطلاعات بیشتر از دوره روی لینک زیر کلیک نمایید.
دوره تندخوانی
بیشتر ازیک نفر
سلام ببخشید لطفا کمکم کنید من از عذاب وجدان یک خواب راحت ندارم من الان ۱۳ سالمه و سه روز پیش از پیاده رو که می رفتم تعادلم را از دست دادم و یک تور پیاز را پاره کردم و پیاز ها زمین ریختن و صاحبش منو دید ولی به روی خودش نیاورد . من الان چکار کنم ممنون می شوم جواب بدین
سلام همراه عزیز
چقدر خوب که دنبال مقالات و محتوای آموزشی هستید؛ امیدواریم متن مقاله در این راستا براتون کاربردی باشد.
بیشتر ازیک نفر…
سلام من یه خرگوش خریدم بعد از یک روز خیلی کثیف شد برای همین حمام بردمش بعد گذاشتمش بیرون که خشک بشه وقتی رفتم سراغش داشت می لرزید آوردمش داخل جلوی کولر بعد گذاشتمش تو جاش غذا خورد شبم قبل خواب باهاش بازی کردم تو بغل من می خوابید بعد گذاشتمش سر جاش فردا که بیدار شدم دیدم مرده داشتم و تکون نمی خوره. البته داداشم ۲ ساله بود، خیلی اذیت میکرد پرستش میداد قبل مردنش عذاب وجدان گرفتم که چرا آوردمش که داداشم اینجوری کنه بعد که مرد دیگه داشتم دیوونه میشدم الان هم هنوز عذاب وجدان دارم و نمی دونم چیکار کنم
سلام همراه عزیز
چقدر خوب که دنبال مقالات و محتوای آموزشی هستید؛ امیدواریم متن مقاله در این راستا براتون کاربردی باشد.
بیشتر ازیک نفر…
مقاله سطحی و کم عمق است و برای اشتباهات کوچک و ضعیف راهکار ارائه داده است. پدری را میشناسم از شدت احساس گناه و اشتباه در گذشته اغلب به تنبیه خود در حد خودکشی فکر میکند و مرگ را حداقل تاوان برای گناهان بواقع بزرگ خود میداند.
این فرد که سالها به دلیل اعتیاد به مخدر دچار ضعف عقل و خشم سنگین شده بود دورانی که فرزند سرطانی اش با بیماری و درد مزمن و عوارض شیمی درمانی و پرتو درمانی بشدت درد و رنج میکشید فرزندبیمارش را دائم کتک میزد تااینکه فرزند۷ ساله اش بعد۶سال بیماری در ۱۳ سالگی درگذشت. پدر اعتیاد را ترک کرد و بعد از اینکه تا حدی خشم و عصبانیتش مرتفع شد. اکنون در عذاب وجدان هولناک بسر میبرد . از این دست اتفاقات مهیب در همه جوامع و منجمله کشورمان زیاد شنیده و در اخبار حوادث خوانده ایم که والد یا والدینی فرزند خود را به قتل رسانده اند، نمونه اش اینکه چندسال پیش بابک خرمدین توسط والدینش بطرز فجیع مثله و به قتل رسید یا جوان دیگری که به دلیل رفتارهای مخرب خانواده اش خودکشی میکند. نویسنده این مقاله در مورد صاحبان چنین وجدان های جهنمی هیچ اشاره ای نکرده است.
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل مطالعه هستید؛ این مقاله برای عذاب وجدان های این چنینی نیست و چنین فردی حتما باید به روانشناس مراجعه کند.
بیشتر ازیک نفر…
سلام من امروز یک اتفاقی برام افتاد.
من همین دیروز یک حرفی رو به دوستم گفتم و گفتم که لطفا به کسی نگو. اما ایشون رفت و به تمام کلاس پ کلاس های دیگه گفت ، و من هم که از یکی از بچه ها شنیدم واقعا ناراحت شدم و خیلی از دست اون عصبانی شدم در حدی که فرداش هم جام رو عوض کردم و هم بهش گفتم ، بعد از اینکه گفتم شروع کرد به گریه کردن و من خیلی ناراحت شدم و الان هم خیلی غذاب وجدان دارم . ممنونم خسته نباشید
چقدر خوب که این روزا برای مسائلتون دنبال آموزش و یادگیری هستید.
موفق و بیشتر ازیک نفر باشید.