گاهی فکر میکنیم اگر بلند حرف بزنیم یا محکم مخالفت کنیم، یعنی آدم قاطعی هستیم. اما همیشه هم اینطور نیست. خیلی وقتها پشت این رفتارها چیزی جز عصبانیت یا ناتوانی در مدیریت احساسات نیست. شناخت تفاوت پرخاشگری و قاطعیت، به ما کمک میکند با حفظ احترام، از خودمان دفاع کنیم و رابطههایی بسازیم که در آنها نه خودمان آسیب ببینیم، نه دیگران.
قاطعیت یا پرخاشگری؟ مرزی که خیلیها اشتباه میگیرند
تا حالا کسی را دیدهاید که با افتخار بگوید «من همیشه خجالتیام و هیچوقت نظرم را نمیگویم»؟ خیلی بعید است! بیشتر کسانی که خجالتی هستند، در دلشان از این ویژگی ناراضیاند و آرزو میکنند ایکاش راحتتر میتوانستند خودشان را ابراز کنند.
اما از آنطرف، چند بار پیش آمده که کسی را دیدهاید با افتخار از رفتارش تعریف کند، چون در جمع نظر مخالفش را گفته یا با جرأت به یک درخواست نه گفته؟ احتمالاً بارها. نکته همینجاست…
خیلی وقتها ما در ظاهر داریم از قاطعیتمان لذت میبریم، اما در واقع داریم به رفتاری افتخار میکنیم که از جنس پرخاشگری است. چرا؟ چون مرز تفاوت پرخاشگری و قاطعیت را بهدرستی نمیشناسیم. خیلی از واکنشهایی که فکر میکنیم از اعتمادبهنفس بالا میآیند، در واقع نتیجه ناتوانی ما در مدیریت هیجان و ارتباط سالم هستند.
همانطور که فرد خجالتی معمولاً خودش را بابت سکوتها و عقبنشینیهایش سرزنش میکند، کسی هم که پرخاشگرانه برخورد میکند، درواقع چیز قابل دفاعی ندارد. نه خودش از این رفتارها خوشحال است، نه اطرافیانش.
در این مقاله قرار است قدمبهقدم همراهتان باشم تا بتوانید فرق بین قاطع بودن و پرخاشگری را بهخوبی بشناسید. وقتی این تفاوت را درک کنید، هم برای خودتان مفید است و هم میتوانید به دیگران در اطرافتان کمک کنید تا ارتباطات سالمتری بسازند.
اگر هنوز برایتان درباره رفتار قاطعانه سوال دارید، پیشنهاد میکنم نگاهی به مقاله رفتار قاطعانه چیست؟ بیندازید و تصویر واضحتری از این مهارت پیدا کنید.
تفاوت پرخاشگری و رفتار قاطعانه؛ مرزی که خیلیها نادیدهاش میگیرند!
شاید باورش سخت باشد، اما مرز بین قاطعیت و پرخاشگری آنقدر باریک است که خیلی وقتها خودمان هم متوجه عبور از آن نمیشویم. مخصوصاً وقتی فکر میکنیم داریم قاطعانه رفتار میکنیم، اما در واقع، دیگران از رفتارمان میترسند یا احساس حمله شدن دارند.
چرا این اتفاق میافتد؟ چون اغلب با نیت دفاع از حقمان یا نشان دادن اعتمادبهنفس وارد موقعیتی میشویم، اما در عمل، ناخواسته وارد قلمرو پرخاشگری میشویم. اینجا همانجایی است که دانستن تفاوت پرخاشگری و قاطعیت به دادمان میرسد.
حالا بیایید برویم سراغ چند برداشت اشتباه رایج که باعث میشوند قاطعیتمان بهجای اینکه مفید باشد، به رابطهها آسیب بزند…
1. کنترل کردن دیگران؛ قاطعیت نیست، پرخاشگری پنهان است
گاهی فکر میکنیم چون تجربه، دانش یا اطلاعات بیشتری نسبت به دیگران داریم، پس حق با ماست و باید دیگران را متقاعد کنیم که دقیقاً همان کاری را انجام دهند که ما درست میدانیم. اما این تصور، یکی از رایجترین دامهاییست که ما را از مسیر قاطعیت به سمت پرخاشگری میبرد.
واقعیت این است که تفاوت پرخاشگری و قاطعیت دقیقاً در همینجا خودش را نشان میدهد.
قاطع بودن یعنی نظرمان را شفاف و محترمانه بیان کنیم؛ بدون اینکه توقع داشته باشیم دیگران حتماً آن را بپذیرند.
اما پرخاشگر بودن یعنی تلاش کنیم به زور دیگران را وادار به پذیرش نظرمان کنیم؛ حتی اگر نیتمان خیر باشد.
برای درک بهتر این تفاوت، نگاهی به این جدول بیندازید:
رفتار پرخاشگرانه | رفتار قاطعانه |
تلاش برای تحمیل نظر به دیگران | بیان نظر با احترام، بدون انتظار برای تسلیم طرف مقابل |
استفاده از لحن تند یا تهدیدآمیز | حفظ آرامش و تمرکز روی پیام، نه روی نتیجه |
عصبانیت در برابر مخالفت دیگران | پذیرش حق انتخاب دیگران حتی اگر با شما موافق نباشند |
حالا بیایید یک مثال برای رفتار قاطعانه را بررسی کنیم:
فرض کنید دوستانتان تصمیم گرفتهاند از مسیری خطرناک برای سفر خارج از شهر استفاده کنند، در حالی که شما مطمئن هستید این مسیر ایمن نیست. وظیفه شما این نیست که بقیه را وادار به تغییر مسیر کنید. بلکه مسئولیت شما این است که نظر خود را با دلایل و اطلاعات کافی بیان کنید. اگر با وجود مخالفت دیگران هنوز هم فکر میکنید این مسیر ریسک بالایی دارد، خیلی ساده و محترمانه اعلام میکنید که در این سفر همراهشان نخواهید شد.
این یعنی قاطعیت؛ نه قهر، نه تهدید، و نه تلاش برای کنترل دیگران. تنها تصمیمی آگاهانه برای مراقبت از خودتان.
2. رفتار منفعل-پرخاشگرانه؛ سکوتی که حال همه را خراب میکند
تا حالا برایتان پیش آمده از یک تصمیم جمعی ناراضی باشید، اما چیزی نگویید؟ شاید فکر کردهاید سکوتتان نشانه بزرگمنشی است، اما در دل احساس نارضایتی کردهاید. بعد هم بهجای اینکه موضوع را شفاف مطرح کنید، با رفتارهای غیرمستقیم سعی کردهاید نارضایتیتان را نشان دهید. این دقیقاً همان چیزیست که به آن میگوییم رفتار منفعل-پرخاشگرانه.
در چنین رفتاری نه مخالفت را به زبان میآوریم، نه شرایط را با دل و جان میپذیریم. همین دوگانگی، آرامش جمع را از بین میبرد و در نهایت خودمان هم احساس خوبی نخواهیم داشت.
تصور کنید با گروهی از دوستان قرار است به سفر بروید. مسیری که انتخاب کردهاند، از نظر شما ایمن نیست. نظرتان را گفتهاید، ولی جمع تصمیم دیگری گرفته. حالا بهجای اینکه شفاف بگویید همراه نمیشوید، سکوت میکنید و میروید؛ اما رفتارهایتان چنین میشود:
- با تأخیر حاضر میشوید
- کارهایی را که بر عهدهتان گذاشتهاند، نیمهکاره انجام میدهید
- در طول مسیر، بیانرژی و بیحوصلهاید
- گاهی هم با طعنه یا قهر کردن، نارضایتیتان را نشان میدهید
در ظاهر، شما همراه گروه هستید؛ اما در واقع، با این رفتارها فضا را برای همه سنگین میکنید. اینجا دقیقاً همانجاست که تفاوت پرخاشگری و قاطعیت معنا پیدا میکند.
راه درست چیست؟
اگر نمیخواهید با تصمیم گروه همراه شوید، بهتر است با احترام و وضوح انصراف بدهید. و اگر تصمیم گرفتید در سفر بمانید، مسئولیت انتخابتان را بپذیرید و تلاش کنید حال خوب جمع را خراب نکنید.
مثال برای رفتار قاطعانه
با لحن آرام و محترمانه میگویید: «با این مسیر خیلی راحت نیستم، ترجیح میدهم در این سفر همراهتان نباشم.»
یا اگر تصمیم گرفتید بروید: «میدانم مسیر دلخواه من نبود، ولی الان که همراه شما هستم، تمام تلاشم را میکنم سفر خوبی برای همهمان باشد.»
در نهایت، قاطع بودن یعنی شفاف بودن. یعنی تصمیم گرفتن با آگاهی، و رفتار کردن با مسئولیت. نه سکوتی که پشتش دلخوری باشد، نه رفتاری که فضای رابطهها را خراب کند.
اگر در موقعیتهای روزمره «نه» گفتن برایتان چالشبرانگیز است، مقاله تقویت و یادگیری مهارت نه گفتن با 5 روش علمی میتواند نقطه شروع خوبی باشد.
3. رک بودن یا پرخاشگری با اسم قشنگتر؟
خیلیها با افتخار میگویند: «من آدم رک و صادقی هستم. هر چه در دلم باشد، همان را میگویم.» شاید هم خودتان گاهی همین جمله را گفته باشید.
اما گاهی پشت این جمله، رفتاری پنهان شده که بیشتر از اینکه صادقانه باشد، تند و آزاردهنده است.
مثلاً فرض کنید منشی یک مطب بهاشتباه باعث شده دو ساعت منتظر بمانید. حالا اگر در جمع، با لحن تند یا حالت تهاجمی شروع به اعتراض کنید، شاید زودتر نوبتتان برسد؛ اما در عوض، ذهنیت منفی زیادی نسبت به شما شکل میگیرد. نهتنها منشی، بلکه دیگران هم ممکن است برخوردتان را توهینآمیز بدانند.
در مقابل، اگر با لحنی آرام ولی قاطع، اشتباه رخداده را توضیح دهید و انتظار خود را شفاف مطرح کنید، هم پیامتان جدی گرفته میشود، هم احترامتان حفظ خواهد شد.
چیزی که اینجا اهمیت دارد، تفاوت پرخاشگری و قاطعیت در پشت رفتار رکگونه است. رک بودن واقعی یعنی شجاعت در بیان حقیقت، بدون اینکه طرف مقابل را تحقیر کنید.
مثال برای رفتار قاطعانه
فرض کنید مأمور راهنمایی و رانندگی شما را بهاشتباه جریمه کرده است. بهجای واکنش احساسی یا لحن تند، خیلی ساده میتوانید بگویید:
«من فکر میکنم تخلفی انجام ندادم، لطفاً اگر امکان دارد بررسی بیشتری انجام شود.»
در این حالت هم حرفتان را زدهاید، هم فضای محترمانه گفتوگو را حفظ کردهاید.
کسانی که دوست دارند در موقعیتهای شغلی با اعتماد به نفس صحبت کنند، از مقاله 10 راهکار برای بهبود فن بیان مدیران نکات مفیدی یاد خواهند گرفت.
4. قاطع بودن با چشم باز؛ نه لج کردن به اسم حقخواهی!
تا حالا پیش آمده که از حقتان دفاع کردهاید، اما وسط مسیر حس کردهاید دارید خودتان را خسته میکنید بدون اینکه نتیجهای بگیرید؟ خیلی وقتها اینجاست که باید یک لحظه مکث کنیم و از خودمان بپرسیم: «دارم قاطع رفتار میکنم یا فقط دارم لج میکنم؟»
بیایید یک موقعیت را تصور کنیم:
در حال رانندگی هستید. پلیسی شما را متوقف میکند و میگوید بهخاطر سرعت غیرمجاز باید خودروتان به پارکینگ منتقل شود. شما مطمئنید که تخلفی انجام ندادهاید. طبیعتاً ناراحت میشوید و اعتراض میکنید. اما نه گفتوگو نتیجه میدهد، نه توضیحدادن.
حالا باید تصمیم بگیرید:
- وارد مسیر طولانی اعتراض و شکایت شوید
- یا شرایط را بسنجید و ببینید که ادامه این پیگیری چه پیامدهایی دارد
ممکن است برای دفاع از خودتان مجبور شوید:
- چند هفته مرخصی بگیرید
- بین ادارهها و دادگاهها بروید
- کلی زمان و انرژی صرف کنید
- هزینه زیادی پرداخت کنید
- و در نهایت هم به نتیجه خاصی نرسید
در این شرایط، اگر تصمیم بگیرید ماجرا را رها کنید، به معنی کوتاه آمدن نیست. شما همچنان فردی قاطع هستید، فقط با آگاهی و واقعبینی تصمیم گرفتهاید کجا باید دست بکشید.
قاطعیت واقعی | لجبازی به اسم قاطعیت |
در نظر گرفتن شرایط و تصمیمگیری آگاهانه | پافشاری بیمنطق فقط برای اینکه حق با من است |
سنجیدن هزینهها و فایدهها | نادیده گرفتن ضررها برای رسیدن به یک «اثبات شخصی» |
پذیرش اینکه گاهی رها کردن، بهترین تصمیم است | اصرار به ادامه حتی با آسیب به خود و دیگران |
مثال برای رفتار قاطعانه
در چنین موقعیتی اگر تصمیم بگیرید از حقتان بگذرید، به این معنا نیست که ضعیف عمل کردهاید. بلکه یعنی شرایط را دقیق ارزیابی کردهاید و با در نظر گرفتن همه جوانب، انتخابی عاقلانه کردهاید. نه با ترس، نه با خجالت، بلکه با احترام به وقت، انرژی و آرامش خودتان.
5. اقتدار واقعی یا زورگویی؟!
شاید برایتان آشنا باشد: فردی با غرور میگوید «در خانه هیچکس جرئت مخالفت با من را ندارد». گاهی این جمله بهعنوان نشانهای از اقتدار تعبیر میشود، در حالی که اگر دقیقتر نگاه کنیم، بیشتر از آنکه نشانه اقتدار باشد، بوی زورگویی میدهد.
بسیاری از کسانی که در محیط خانه رفتاری تحکمآمیز دارند، در واقع در بیرون از خانه توانایی بروز رفتار قاطعانه را ندارند. چه در محل کار، چه در اجتماع، نه میتوانند بهراحتی از خودشان دفاع کنند، نه حقشان را بگیرند. اما در خانه، چون احساس امنیت بیشتری دارند و کسی به راحتی مقابلشان نمیایستد، پرخاشگریشان را تخلیه میکنند.
این رفتار معمولاً ریشه در چند عامل دارد:
- ناتوانی در ابراز احساسات در محیطهای بیرونی
- تجربههای تکراری از نادیده گرفته شدن در موقعیتهای اجتماعی
- باور غلطی که قدرت را با سکوت دیگران یکی میداند
- تربیتهای اشتباهی که اقتدار را با ترسآفرینی مساوی میداند
نتیجه چیست؟ خانه به جای یک فضای امن و صمیمی، به میدان قدرتنمایی تبدیل میشود. و بدتر از آن، فرزندان چنین محیطهایی، کمکم همین الگو را تکرار میکنند و رفتار پرخاشگرانه را یاد میگیرند؛ ابتدا در خانه، و بعدها در جامعه.
مثال برای رفتار قاطعانه
یک پدر قاطع لازم نیست دیگران را ساکت کند تا شنیده شود. او نظرش را با احترام بیان میکند، اجازه مخالفت میدهد و در عین حال با ثبات و آرامش، مرزهای خودش را حفظ میکند. در چنین فضایی، فرزندان یاد میگیرند بدون ترس، نظرات خود را بیان کنند و در عین حال به نظر دیگران هم احترام بگذارند.
برای درک عمیقتر مرز بین واکنشهای هیجانی و ارتباط سالم، حتماً مقاله پرخاشگری چیست؟ علتها، انواع و راههای کاهش پرخاشگری را هم بخوانید.
6. در رفتار قاطعانه، خبری از برنده و بازنده نیست!
یکی از باورهای اشتباهی که خیلی از ما ناخودآگاه در ذهن داریم این است که اگر قرار است قاطع باشیم، پس باید در یک نبرد برنده شویم و طرف مقابل را شکست دهیم. اما حقیقت رفتار قاطعانه، چیز دیگریست. قرار نیست کسی ببرد یا ببازد. در رفتار قاطعانه، هدف اصلی این است که هم خودمان حس خوبی داشته باشیم و هم طرف مقابل، بدون احساس تحقیر یا باخت، پیام ما را درک کند.
تصور کنید در صف عابر بانک ایستادهاید و یک نفر بدون توجه به نوبت، مستقیم جلو میایستد. در این لحظه چند انتخاب پیش روی شماست:
ممکن است با لحن تند و پر از خشم، طرف مقابل را سر جایش بنشانید. این رفتار شاید باعث شود نوبتتان را بگیرید، اما احتمال دلخوری، درگیری یا حتی پشیمانی بعدی زیاد است.
یا اینکه چیزی نگویید و اجازه دهید او جلوتر از شما بایستد. در ظاهر تنش ایجاد نکردهاید، اما در دل احساس نادیده گرفته شدن و ضعف خواهید داشت.
راه سوم، همان چیزیست که از دل تفاوت پرخاشگری و قاطعیت بیرون میآید. یعنی با احترام و اعتماد به نفس، به موضوع اشاره کنید و نگذارید حقتان پایمال شود، بدون اینکه به کسی آسیب بزنید.
مثال برای رفتار قاطعانه:
با لحن آرام و مؤدب میگویید:
«ببخشید، فکر کنم متوجه صف نشدید. من قبلتر منتظر بودم، لطفاً نوبت را رعایت بفرمایید.»
در بیشتر مواقع، فرد متوجه اشتباهش میشود، عقب میرود و حتی شاید از شما تشکر کند. نه دعوایی شده، نه کسی احساس بدی پیدا کرده، و نه نیازی بوده به گذشتن از حقتان.
در اینگونه موقعیتها همیشه از خودتان بپرسید:
چطور میتوانم حقم را بگیرم، بدون اینکه دل کسی را بشکنم؟
این یعنی قاطعیت.
نه به دنبال باخت دیگران بودن، نه چشمپوشی از خواستههای خود. بلکه ساختن موقعیتی که در آن، همه چیز با احترام و تعادل پیش برود.
7. قاطعیت، داد زدن نیست؛ مدیریت لحن، اصل ماجراست
بسیاری از افراد وقتی میخواهند حرفشان را جدی بزنند، ناخودآگاه صدایشان را بلند میکنند یا لحن تندی میگیرند. این اشتباه ساده باعث میشود پیام درست، با لحن نادرست، به پرخاشگری تعبیر شود.
در رفتار قاطعانه، چیزی که بیش از خودِ کلمات اهمیت دارد، لحن است. یک درخواست محترمانه اگر با صدای بلند یا حالت تند بیان شود، نهتنها تأثیر نمیگذارد، بلکه مخاطب را به دفاع یا مقابله میکشاند.
مثال برای رفتار قاطعانه
وقتی میخواهید با کسی مخالفت کنید یا نه بگویید، بهتر است لحنتان آرام، محکم و خالی از هیجان منفی باشد. حتی اگر پیامتان جدی است، لحن شما میتواند فضا را دوستانه و محترمانه نگه دارد.
اگر دوست دارید در بحثها با سرعت و دقت پاسخ دهید، بد نیست سری هم به مقاله چطور حاضر جواب باشیم؟ بزنید.
8. قاطعیت یعنی مسئولیت حرفهایتان را بپذیرید
یکی از نشانههای مهم قاطع بودن، این است که بعد از بیان نظر، مسئولیت آن را هم بپذیرید. بعضیها بعد از ابراز مخالفت یا «نه» گفتن، بلافاصله دنبال توجیه یا عذرخواهیهای افراطی میروند. این رفتار، پیام را ضعیف و نامطمئن جلوه میدهد.
در مقابل، فرد قاطع حرفش را روشن میزند و با آرامش پشت آن میایستد. این یعنی نه به بیادبی، نه به خودخوری، نه به پشیمانی.
مثال برای رفتار قاطعانه
وقتی به دوستی برای یک همکاری جواب منفی میدهید، کافیست بگویید:
«الان شرایط من طوری نیست که این کار را قبول کنم.»
نیازی نیست عذرخواهی طولانی کنید یا احساس گناه داشته باشید. مهم این است که با صداقت و احترام، پای تصمیمتان بایستید.
9. زبان بدن در قاطعیت؛ فقط کلمات کافی نیست
حتی بهترین جملهها هم اگر با زبان بدن نامناسب همراه شوند، تأثیرشان را از دست میدهند.
تصور کنید کسی با صدای آرام و کلمات درست به شما میگوید: «من با این تصمیم موافق نیستم.» اما همزمان نگاهش را از شما میدزدد، شانههایش افتاده است و صدایش لرزش دارد. آیا احساس میکنید با فردی قاطع روبهرو هستید؟ قطعاً نه.
در واقع، زبان بدن شما یکی از پایههای اصلی برای انتقال قاطعیت است. چیزی که شاید مخاطب بیشتر از حرفهایتان به آن توجه کند.
چه حالتهایی از بدن قاطعیت را منتقل میکنند؟
- ایستادن یا نشستن با قامت صاف: نشانهای از اعتماد به نفس و حضور آگاهانه در موقعیت است. نه خشک و بیحرکت، نه افتاده و خسته.
- تماس چشمی متعادل: نه زل زدن، نه فرار از نگاه. قاطعیت در نگاه یعنی توجه به طرف مقابل، بدون ترس یا تهاجم.
- حرکات دست هماهنگ با صحبتها: دستهای آزاد و هماهنگ با گفتار، پیام را تقویت میکنند. پنهان کردن دستها یا مشت کردن آنها معمولاً حس استرس یا تهاجم میدهد.
- تنفس آرام و صدای واضح: نفس عمیق، کنترل حجم صدا و بیان شمرده، به شما کمک میکند پیامتان را بدون تنش منتقل کنید.
تفاوت زبان بدن پرخاشگر، منفعل و قاطع در یک نگاه کلی:
- پرخاشگر: تنفس تند، بدن سفت، حالت چهره تند یا خشمگین، زل زدن
- منفعل: شانههای افتاده، تماس چشمی ضعیف، صدای نامطمئن، حرکات کند
- قاطع: بدن متعادل، نگاه پایدار ولی نرم، صدای محکم، حرکات هماهنگ و طبیعی
چند تمرین ساده برای تقویت زبان بدن قاطعانه:
- تمرین مقابل آینه: جملههای سادهای مثل «من با این کار موافق نیستم» را با حالتهای بدنی مختلف تکرار کنید و ببینید کدام حالت، حس قاطعیت را بهتر منتقل میکند.
- ضبط صدای خودتان: یک بار با لحن تند و بار دیگر با لحن محکم ولی آرام حرف بزنید و تفاوت حستان را مقایسه کنید.
- تمرین نگاه: هنگام صحبت با دیگران، سعی کنید چند ثانیه بیشتر از معمول ارتباط چشمی حفظ کنید. نه آنقدر که طرف مقابل معذب شود، نه آنقدر کوتاه که فرار به نظر برسد.
مثال برای رفتار قاطعانه
فردی در محل کارتان بهصورت ناگهانی کاری را به شما محول میکند که خارج از مسئولیت شماست. بهجای گفتن جمله «این کار وظیفه من نیست» با لحن خشک یا بیتفاوت، میتوانید بگویید:
با قامت صاف، نگاه ملایم و صدایی آرام اما محکم:
«الان درگیر کارهایی هستم که باید به موقع تحویل بدهم. اگر نیاز به کمک باشد، لطفاً از قبل هماهنگ کنید تا بتوانم بهتر برنامهریزی کنم.»
اینجا کلمات محترمانه هستند، اما زبان بدن است که این پیام را قاطع و بدون تنش منتقل میکند.
سخن پایانی
مرز بین قاطعیت و پرخاشگری آنقدر باریک است که اگر حواسمان نباشد، بهراحتی از یکی به دیگری میلغزیم. خیلی وقتها فکر میکنیم چون حق با ماست، پس مجازیم هر طور خواستیم حرفمان را بزنیم؛ اما حقیقت این است که شیوه بیان، مهمتر از محتوای حرف است.
قاطعیت یعنی بتوانید حرفتان را روشن، محترمانه و بدون آسیبزدن به دیگران بیان کنید. اگر بخواهیم روابط سالمتری بسازیم، باید تفاوت پرخاشگری و قاطعیت را بهخوبی بشناسیم. نه گفتن بدون عذاب وجدان، زبان بدن مناسب و مسئولیتپذیری در پیامها، فقط بخشی از مهارتهایی هستند که به ما کمک میکنند قاطعتر و آگاهتر رفتار کنیم.
قاطع بودن یعنی ایستادن با آرامش؛ نه برای حمله، نه برای عقبنشینی، بلکه برای حفظ تعادل میان خودمان و دیگران. این مهارت با تمرین، به یکی از ارزشمندترین تواناییهای ارتباطی شما تبدیل خواهد شد.
2 دیدگاه دربارهٔ «۹ حقیقت جالب درباره تفاوت پرخاشگری و قاطعیت که باید همین امروز بدانید»
ممنون بابت مطلب مفیدتون من بعد ۳۰ سال سن فهمیدم در تلاش برای قاطع بودن در حقیقت بدون اینکه بخوام یا بدونم پرخاشگر شدم و انشاالله بتونم به تعادل برگردم
خوشحالیم که اهل مطالعه و یادگیری هستید؛ تبریک به شما