یادگیری در 20 ساعت
یادگیری در 20 ساعت اولیه بسیار حیاتی است. اگر به شما بگوییم که هر چیزی را میتوانید در بیست ساعت یاد بگیرید چه میکنید؟ بیست ساعت میشود تمرین به مدت یک ماه و هر روز 45 دقیقه. شاید فکرتان پیش ریاضیات و فیزیک و فرمولهای سخت برود و بگویید: «مگه میشه آخه! هرچیزی رو توی بیست ساعت میشه یاد گرفت؟»
البته که منظور ما بحثهای این چنینی نیست. یادگیری کامل چیزی مثل زبان آلمانی طبیعتاً نیاز به ساعات زیادی تمرین و تلاش دارد؛ اما بسیاری از چیزها را میشود تنها در بیست ساعت یاد گرفت. موسیقی، رقص، یک مهارت ارتباطی، یک آموزش تازه در مورد هوش کلامی و یا مهارت حل تعارض را میتوانید در 20 ساعت یاد بگیرید.
بنابراین بیست ساعت اول یادگیری هرچیز، بسیار حیاتی است. دلیل آن را در ادامه خواهید فهمید.
چرا 20 ساعت اولیه یادگیری خیلی مهم است؟
دکتر جاش کافمن که در زمینه یادگیری در 20 ساعت تحقیق کرده، به این اطلاعات رسیده که برخی از متفکران و دانشمندان بزرگ از جمله بنجامین فرانکلین هم از این روش استفاده میکردهاند.
یک یافته مشهور نشان میدهد که برای یادگیری و «کارشناس شدن» در هر چیزی، نیاز به 10 هزار ساعت تمرین مداوم داریم؛ یعنی شما با ده هزار ساعت تمرین میتوانید در هرچیزی واقعاً استاد شوید؛ اما اگر این زمان را خیلی فشرده کنیم، میتوانیم در بیست ساعت یک مهارت را فرا بگیریم.
وقتی مغز ما محرکی جدید دریافت میکند در یک «موقعیت پذیرنده» قرار میگیرد. این موقعیت پذیرنده بیست ساعت طول میکشد و بعد از این بیست ساعت، فرایند یادگیری کندتر میشود.
مثل وقتی که چیزی جدید میخریم و در ساعات و روزهای اولیه حسابی اشتیاقش را داریم؛ اما در روزهای بعد، اشتیاقمان کمتر میشود.
یادگیری در 20 ساعت میتواند فراگرفتن یک زبان باشد، یک مهارت مثل کنترل خشم باشد، یک ساز مثل ویولن باشد و یا حتی درک مفاهیم اولیه فیزیک کوانتوم.
در 20 ساعت اولیه، سرعت دریافت اطلاعات در مغز در بالاترین حد خود است، این امر به دلیل میزان علاقه فرد و ظرفیت مغز برای واکنش در برابر محرک وارد شده است.
یادگیری چیست؟ چطور میتوان بهتر یاد گرفت
منحنی یادگیری
هرمان ابینگ هاوس (روانشناس آلمانی و پیشرو مطالعات تجربی حافظه) یکی از نخستین تحقیقات را در زمینه «چگونگی پردازش اطلاعات جدید در مغز» انجام داد. ایده منحنی یادگیری از اوست. این منحنی ارتباط بین مهارتی جدید با مقدار زمانی که برای یادگیری آن لازم است را نشان میدهد.
در این منحنی محور y ها یادگیری (اطلاعات) است و محور x ها ساعات تمرین (زمان) است. همانطور که میبینید میزان یادگیری در مراحل اولیه بسیار زیاد است.
ابینگ هاوس متوجه شد که در ساعات اولیه آموزش، هرچه زمان بیشتری برای یادگیری موضوعی تازه صرف شود، اطلاعات بیشتری جذب مغز میشود و در نتیجه منحنی روی نمودار خیلی سریع بالا میرود.
اما بعد از گذشت مدت زمانی (بیش از 20 ساعت) ظرفیت مغز برای یادگیری به صورت یکنواخت درمیآید. به مراحل پس از یادگیری در 20 ساعت، میگویند «خوگیری»؛ یعنی مغز ما دیگر در برابر محرکهای تکراری، واکنش تازهای نشان نمیدهد و یکنواخت به پیش میرود.
بیشترین زمان یادگیری مفید بین شروع یادگیری تا 20 ساعت اول یادگیری و ابتدای آشنایی با موضوع یا مهارت جدید است
تمرین هوشمندانه؛ رمز یادگیری در 20 ساعت
تمرین هوشمندانه کلید یادگیری در بیست ساعت است. تمرین هوشمندانه مؤثرترین راه یادگیری است.
تمرین هوشمندانه در بیست ساعت یعنی «شما قرار نیست 20 ساعت وقت تلف کنید و انتظار یک پیشرفت عظیم را داشته باشید.»
راهی برای تمرین هوشمندانه وجود دارد. راهی برای تمرین مؤثر که باعث میشود مطمئن شوید که آن 20 ساعت را به مؤثرترین روش میتوانید برای یادگیری سرمایهگذاری کنید.
جاش کافمن نویسنده یک کتاب پرفروش به نام «بیست ساعت اول؛ چطور هرچیزی را یاد بگیریم؟» برای یادگیری در بیست ساعت توصیه میکند:
در کتاب «قله» از اندرس اریکسن و ترجمه «پیام بهرام پور»، از تحقیقات شگفت انگیز پیرامون موفقیت و تخصص در هر کاری، رمزگشایی شده است:
1- مهارت را به بخشهای کوچکتر بشکنید
تقسیمش کن! اگر میخواهید یک مهارت جدید را یاد بگیرید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که آن را به گامهای کوچک تقسیم کنید.
کافمن میگوید: «اولین کار این است که مهارت را به بخشهای کوچک تقسیم کنید. دقیقاً مشخص کنید که چه چیزی از آن مهارت میخواهید. سپس به مهارت نگاه کنید و آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید. بسیاری از چیزهایی که ما به عنوان مهارت در نظر میگیریم، یادگیری کامل آن است (کمال گرایی) که به سالها تمرین نیاز دارد؛ اما وقتی مثلاً بخواهید یاد بگیرید که پیانو بزنید (نه اینکه هرچه آهنگ وجود دارد بزنید) میتوانید آن را به سرعت یاد بگیرید.»
در واقع باید به این فکر کنید که: «من دقیقاً کدام بخش از این مهارت را دوست دارم یاد بگیرم؟» و «کدام بخشها را لازم نیست در این ساعات اولیه یاد بگیرم.»
به این ترتیب ذهن شما شفاف میشود و میداند چه میخواهد. اگر مهمترین چیز را تمرین کنید، میتوانید عملکرد خود را در کمترین زمان ممکن بهبود ببخشید.
2. خود اصلاحی کنید
دستبهکار شوید و شروع کنید. شروع به تمرین مهارتهای جدید که میخواهید یاد بگیرید کنید. در طی مسیر مدام شروع به اصلاح خود کنید. بازخورد تولید کنید و مشکلات را اصلاح کنید. به بیان بهتر شما باید بتوانید خودتان تشخیص دهید که چه چیز خوب است و چه چیز بد. چه چیزهایی را باید یاد بگیرید و چه چیزهایی را دور بریزید؛ بنابراین میتوانید رویکرد خود را در صورت لزوم تغییر دهید. این روشی است که شما حلقه یادگیری خود را ایجاد میکنید.
یادگیری در 20 ساعت به منابع زیاد رجوع نکنید. شما بین 1 تا 3 منبع احتیاج دارید تا به خوبی یاد بگیرید. این سه منبع میتواند فیلم آموزشی باشد، کتاب باشد و یا یک کارگاه غیرحضوری.
3. حذف موانع تمرین
بیست ساعت یادگیری شما باید کاملاً تراش خورده و تر و تمیز باشد. در واقع شما قرار است بیست ساعت مفید و مؤثر یاد بگیرید. پس لازم است عوامل حواس پرتی را قبل از شروع دوره یا مهارتی که میخواهید یاد بگیرید شناسایی و حذف کنید.
با از دست دادن عوامل حواسپرتی، تمرینها را آسانتر کنید. مثلاً در هنگام یادگیری ساز، برای هر بخش از تمرین اینترنت و تلویزیون را کاملاً خاموش کنید و به هیچ چیز دیگری فکر نکنید.
4. حداقل 20 ساعت تمرین کنید
هر روز به مدت 45 دقیقه بر روی موضوع تمرکز کنید و سپس رهایش کنید. در روزهای اول ممکن است حواستان پرت شود. حتی ممکن است مهارت را به خوبی نیاموزید؛ اما شروع این راه به شما کمک میکند مهارتهای بعدی را به خوبی یاد بگیرید. حدود 45 دقیقه در روز برای یک ماه وقت بگذارید و بر بهبود مستمر و یادگیری تمرکز کنید. بهبود به تدریج در طول یک ماه ایجاد خواهد شد.
چرا این مقاله را نوشتیم؟
اینکه بدانیم مغز ما آنقدر سریع است که میتواند هر چیزی را در 20 ساعت یاد میگیرد، شاید یک انگیزه باشد برای اینکه به سمت یادگیری و آموزش برویم.
مغز انسان چقدر پیچیده است؟
این مقاله را نوشتیم تا از این طریق پتانسیلهای مغزمان را بشناسیم و بگوییم هیچ چیز نمیتواند مانع یادگیری ما شود. با یادگیری در 20 ساعت، در هر زمینه شاید متخصص نشوید اما به هر حال آنچه فقط در 20 ساعت یادگیری دریافت میکنید (که به طور معمول باید یک ماه برای یادگرفتن آن وقت صرف کنید) آنقدر خوب هست که شما را از موانع دلسردی و ناامیدی عبور دهد.
قانون یادگیری در 20 ساعت مثل قانون 80 / 20 است که در آن 80% از نتایج از تمرکز بر 20% مسئله حاصل میشود. البته که تخصص پیدا کردن و تسلط کامل قطعاً نیاز به وقت بیشتری دارد، اما روی منحنی یادگیری میبینید که ساعات اولیه چقدر مهم است.
یادگیری آگاهانه، افراد بسیاری را به موفقیت رسانده است. بیل گیتس، اپرا وینفری، ایلان ماسک، برایان تریسی، وارن بافت یا استیو جابز، همه میگویند که به یادگیری آگاهانه علاقهمندند.
اگر میخواهید در این مسیر قدم بگذارید و یادگیری مداوم را شروع کنید، به دو نکته اساسی باید توجه کنید:
میل و شور و اشتیاق برای ادامه یادگیری (بعد از یادگیری در 20 ساعت اولیه) و انضباط شخصی برای تحقق آن.
کتاب «چگونه هر چیزی را فقط در بیست ساعت یاد بگیرید؟»
پی نوشت: در نگارش این مقاله از وب سایت جهانی BBC» استفاده شده است.
۴ دیدگاه دربارهٔ «یادگیری در 20 ساعت؛ چرا ساعات اولیه یادگیری بسیار مهم است؟»
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل مطالعه هستید.
متاسفانه در سایت ما این کتاب موجود نبوده و برای تهیه کتاب باید از فروشگاه های اینترنتی و حضوری دیگر اقدام نمایید.
بیشتر ازیک نفر باشید.
ببخشید کتاب کجاس نمیتونم خرید کنم
سلام همراه عزیز
خوشحالیم که اهل مطالعه و یادگیری هستید…
سلام دکتر عزیزومهربان واقعا مطالبتون عالی وامونده بود انشاالله بتونم در تمام مراحل دنباله رو شما باشم.