چرا موفق نمی شویم؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید دلیل عدم موفقیت انسان، یک بیماری ذهنی است که مانع پیشرفت و حرکت فرد می شود.
بیماری بزرگی که در تمام ابعاد زندگی انسان رخنه کرده و جای پای محسوسی دارد. این بیماری، نتیجه باورهایی است که منجر به تعیین استاندارد نادرست در انجام امور زندگی می شود.

مواظب باشید بز بیماری ذهنی شاختان نزند!

اگر این بیماری ذهنی را به یک بز تشبیه کنیم، این بز دو شاخ بزرگ دارد که می توانند در مسیر موفقیت، فرد را زخمی کنند.
این دو شاخ بزرگ «استانداردهای بسیار پایین» و «استانداردهای بسیار بالا» هستند.

 

شاخ اول: استاندارد های خیلی پایین

جنبه اول بیماری ذهنی عدم موفقیت، «تعیین استانداردهای خیلی پایین» برای جنبه های مختلف زندگی است.
شاید این شرایط را دیده باشید یا خودتان هم تا به حال از این جملات استفاده کرده باشید:
– فقط اینقدر کار می کنم که شکم خود و خانواده ام را سیر کنم
– کار اداره را طوری انجام می دهم که فقط صدای اعتراض کسی در نیاید
– همین قدر دارایی برای من کافیست، دارایی زیاد، از خدا دورم می کند
– همین که کلاه کسی را بر نمی دارم، آدم خوبی هستم
– در این کشور نمی شود موفق شد، همین که دوام بیاوری، موفق شده ای
کسی که استانداردهای پایین دارد، به دنبال موفق شدن نیست. او برای موفق شدن به دنبال هیچ آموزشی نمی رود و اصولاً اعتقادی به آموزش ندارد. چنین شخصی همواره از اوضاع نامناسب خود، شکایت می کند و تقصیر آن را به گردن اوضاع و شرایط بیرونی می اندازد و بدین لحاظ، دلیل عدم موفقیت او روشن است.

 

 

شاخ دوم: استاندارد بسیار بالا

جنبه دوم بیماری ذهنی عدم موفقیت، «تعیین استانداردهای خیلی بالا» برای موارد غیرضروری است.

 

کمال گرایی یا کامل گرایی؟ مسئله این است!

گاهی تعیین استانداردهای خیلی بالا را کمال گرایی نیز می نامند که به نظر درست نمی رسد؛ زیرا کمال گرایی، گرایشی طبیعی در انسان بوده و نشانگر یک فرآیند تدریجی برای رشد است، در حالی که این بیماری، انتظار کامل بودن در زمان حال را بیان می کند؛ بنابراین بهتر است آن را کامل گرایی بنامیم نه کمال گرایی!

– آیا بخاطر می آورید که کاری را به نیمه رسانده و سپس آن را رها کرده باشید؟
– آیا تا به حال شده که به خاطر وجود نقص در کارتان، آن را غیر قابل قبول بدانید؟
– به یاد می آورید که برای یک تصمیم گیری، آنقدر مشغول بررسی جوانب مختلف آن شده اید که هرگز به عمل نرسیده است؟
– آیا از خود انتظار دارید که در انجام هر کاری، بهترین باشید؟
– آیا نگران این هستید که دیگران در مورد شما چطور فکر می کنند؟
– تا به حال پیش آمده که با مقایسه ی نتیجه کار خود با دیگران، احساس ناتوانی کنید؟
– آیا وقتی اشتباه اطرافیانتان را می بینید، برآشفته می شوید و آن ها را سرزنش می کنید؟
حتی اگر یکی از این موارد در مورد شما صدق می کند، شما دچار کامل گرایی هستید. این بیماری شما را از موفقیت دور می کند، در حالی که شما تلاش زیادی برای رسیدن به آن می کنید.

 

کامل گرایی یعنی چه؟

برای بزرگ نمایی رفتار یک کامل گرا، اجازه دهید مثال بزنیم
فرض کنید یک فرد کامل گرا تصمیم دارد چمن های باغچه را کوتاه کند. او به استفاده از ماشین چمن زنی اکتفا نمی کند، بلکه پس از آن، با یک قیچی به سراغ چمن هایی می رود که از بقیه بلندترند و آنها را هم تراز می کند.
کامل گرایی به این معناست که شخص برای هدف خود مشخصه هایی با استاندارد بسیار بالا و غیر ضروری تعیین کند که او را در دستیابی به آن دچار مشکل خواهد کرد.

 

 

کامل گرایی چه نتایجی به دنبال دارد؟

وقتی یک هدف را با مشخصه هایی ایده آل و غیر ضروری تعریف کنیم، در ابتدا احساس خاص بودن می کنیم، اما پس از مدتی این حس، تغییرات زیادی می کند و تبدیل به احساس ناتوانی می شود.
فرض کنید تصمیم دارید کتابی بنویسید. اگر کامل گرا باشید خواهید گفت: «می خواهم کتابی بنویسم که فلان موضوع را به طور جامع و کامل تشریح کند و راهکارهای عملی فوق العاده ای برای آن داشته باشد. در عین حال کمتر از 300 صفحه نباشد و بتواند فروش بالایی بدست آورد.»
با اطمینان زیادی به شما می گویم که این کتاب چندین سال از وقت شما را خواهد گرفت و هرگز به اتمام نرسیده و چاپ نخواهد شد.
در واقع نتیجه کامل گرایی این است که یا زمان زیادی برای رسیدن به هدف صرف می شود و یا اینکه آن اقدام، به دلیل سختی کار و پیچیدگی های موجود، نیمه کاره رها می گردد.

 

باورهای کامل گرایی

مهمترین باورهای غلط یک کامل گرا که منجر به چنین طرز فکری می شود عبارت است از:

– یا باید کاری را انجام نداد یا عالی و بی نقص انجام داد
– همه چیز باید مهیا شود تا شروع کنم
– باید کامل شود تا ارائه کنم
– همه چیز باید کامل و بی نقص باشد
– باید زمان مناسب برسد تا ایده هایم را اجرا کنم
– باید الان کامل باشم تا شروع کنم
– باید هر طور شده به هدفم برسم
– یا همه یا هیچ

 

 

تأثیرات کامل گرایی

به طور کلی، بیماری کامل گرایی از چهار جنبه، روی زندگی شخص تأثیر می گذارد. در واقع کامل گرایی مانعی است برای:
– شروع کردن کار
– به پایان رساندن کار
– خبره شدن در کار
– رضایت از کار و زندگی

چرا کمال گرایی از کامل گرایی بهتر است؟

تنها راهکار صحیح و عملی برای دستیابی به موفقیت، کمال گرایی است. راهی که هرگز شکست در آن معنا ندارد و جزئی از مسیر موفقیت است. کمال گرایی به معنای تعیین استانداردی مناسب است که دستیابی به آن به صورت مرحله به مرحله است.

تکنیک چابکی یا agile چیست؟

یکی از بهترین تکنیکهایی که برای کمال گرایی و موفقیت وجود دارد و بصورت تضمینی می تواند نتیجه داشته باشد، تکنیک چابکی یا agile است.
این تکنیک از روش برنامه نویسان کامپیوتری الگو برداری شده و بهترین شیوه برای موفقیت استارت آپ هاست.
در این تکنیک، یک انرژی اولیه برای تولید نمونه ای ابتدایی و بی کیفیت از هدف مورد نظر گذاشته می شود و خروجی آن ارزیابی و بازنگری می گردد. سپس مجدداً خروجی دیگری تولید می شود و نتایج اقدامات قبلی و بازخوردهای بعدی مورد بررسی قرار می گیرد.

در تکنیک چابکی، از زمان، بهترین استفاده صورت می گیرد و کمترین هزینه صرف می شود.

 

اجازه دهید همان مثال کتاب را در این تکنیک مطرح کنیم. اگر کسی بخواهد برای نوشتن کتاب از تکنیک اجایل استفاده کند، بصورت زیر قدم بر می دارد:
– ابتدا چند عنوان مهم از موضوع کتاب را یادداشت می کند
– برای آن عناوین، توضیحاتی می نویسد
– سپس از چند نفر از اطرافیان خود می خواهد که درباره آن مطالب نظر دهند
– میزان جذابیت و کاربردی بودن مطالب را می سنجد
– در صورت لزوم چند عنوان اضافه و یا کم می کند
– مطالب را تا حد قابل قبولی تنظیم کرده و به نوشتن خاتمه می دهد
– کتاب را در تیراژ کمی به چاپ می رساند
– در چاپ های بعدی، مطالب را بازنگری کرده و تکمیل می کند

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر از دوره کمال گرایی روی عکس زیر کلیک کنید.