من آدم کمال گرایی هستم…

سرفصل های مهم این مقاله

احتمالاً بارها این جمله را از زبان دیگران شنیده‌اید که: «من خیلی آدم کمال گرایی هستم

 شاید شما هم این جمله را گفته باشید.

کمال گرایی منفی یا دقیق‌تر بگوییم «کامل گرایی» ویژگی کسانی است که:

  •  قادر نیستند کاری را به انجام برسانند و به اصطلاح «مته به خشخاش می‌گذارند».
  • کسانی که می‌خواهند تمام شرایط، ایدئال شود تا تصمیم به شروع اقدامی بگیرند. کسانی که مدام امروز و فردا می‌کنند و منتظرند تا مقدمات بی‌شماری فراهم شود تا آن‌ها در کمال آرامش و بدون نگرانی، وارد گود شوند.
  •  افرادی که به خاطر سخت‌گیری و در نظر گرفتن استانداردهای بسیار بالا برای خود، نمی‌توانند کار موردنظرشان را جلو ببرند و احساس می‌کنند که شرایط مناسب نیست.
  • کسانی که انتظار دارند همه‌چیز عالی باشد و مو لای درزش نرود.

توصیه من این است که قبل از مطالعه این مقاله، مقاله ای که روز قبل درباره مهارت های لازم برای آینده نوشته شده است را مطالعه کنید تا یاد بگیرید چطور باید شروع کنید:

می‌خواهم موفق شوم؛ از کجا شروع کنم؟

مگه ایرادی داره!

شاید در نگاه اول به نظر برسد: این که بد نیست. سخت‌گیری باعث می‌شود کار را دقیق‌تر و بهتر انجام دهیم و نتیجه آن هم فوق العاده باشد. مگر داشتن استاندارد بالا بد است که از آن انتقاد می‌کنید و ایراد می‌گیرید. این سطح انتظار، نشان دهنده یک ذهنیت رشد یافته است و محصول کم نظیر و بی نقصی را بوجود می‌آورد.

اما داستان این نیست …

کمال گرایی یک مانع است

داستان چیه؟!

داستان غم انگیز از آنجایی آغاز می‌شود که شخص، نوعی استاندارد نادرست برای هدف خود تعیین می‌کند که رسیدن به هدف را برایش سخت و طاقت فرسا می‌کند.

این شخصی از خود چیزی می‌طلبد که از حد توانایی و امکانات او خارج است.

مقاله مربوط به کامل گرایی:

یک مثال

مهمانی کمال گرایی

فرض کنید ناهید خانم تصمیم دارد دوستان خود را برای یک دورهمی صمیمانه به منزلش دعوت کند. خب تا اینجا که مشکلی وجود ندارد.

ناهید خانم تصمیم می‌گیرد، برای پذیرایی کاملتر از مهمانان و در نظر گرفتن ذائقه‌های متنوع آن‌ها، یک پیش غذای عالی، سه نوع غذای اصلی و دو نوع دسر آماده کند و برای دلچسب شدن محیط خانه، به تزیین آن بپردازد.

باز هم نمی‌توان ایراد خاصی پیدا کرد. در واقع اطلاعات دیگری نیاز است تا این تصمیم را طبیعی و معمول نشان دهد و یا غیر منطقی و کامل گرایانه بنماید.

فعلاً نمی‌توان در مورد کامل گرا بودن ایشان نظری داشت. برگزاری یک مهمانی کامل با چند نوع خوراکی، نشانه کامل گرا بودن نیست، مسئله، تعداد غذا یا پیش غذاها نیست. موضوع شرایط پیرامونی مسئله است که در ادامه با آن آشنا خواهید شد.

ناهید خانم پیش خودش فکر می‌کند که می‌خواهد یک میهمانی بی نقص و فوق العاده برگزار نماید، چون این جمع، پس از مدت زیادی، قرار است به منزل او بروند و او بایستی سنگ تمام بگذارد و ایرادی در کار نباشد.

همین انتظار، باعث رشد تفکر کامل گرایی می‌شود. اینکه همه‌چیز باید کامل و تمام عیار باشد. میزان کامل گرا بودن ایشان، بستگی به این دارد که کامل بودن میهمانی را چطور تعریف کرده باشد.

بیایید شرایط زندگی ناهید خانم را کمی روشن‌تر ببینیم و موضوع را بررسی کنیم.

در مورد ناهید خانم، چنین تصمیمی، کامل گرایی ست زیرا:

  • کسی را ندارد که کمکش کند، بایستی از چندین روز قبل، تدارک میهمانی را ببیند.
  • اوضاع اقتصادی او مناسب نیست.
  • یکی از غذاها کیفیت مناسب را پیدا نکرده و به همین خاطر برای او بسیار وحشتناک به نظر می‌رسد.

کمال گرایی شما را خسته و بی انرژی می کند

یک استعاره

بیایید با زبان اعداد و ارقام در این مورد صحبت کنیم.

فرض کنید تواناییها و امکانات یک شخص را بتوان با عدد 5 نشان داد. (این تنها یک استعاره است)

حال تصور کنید که این شخص تصمیم می‌گیرد اقدامی انجام دهد که امکانات و مهارت مورد نیاز برای تحقق آن، مساوی با عدد 10 است، یعنی به عبارتی حدود 2 برابر اندازه‌ی او.

اگر این شخص تصمیم بگیرد چنین اقدامی را انجام دهد، شاید به نظر برسد که اقدام شجاعانه ایست، اما در واقع این کار کامل گرایی ست.

به این معنی که شخصی با اندازه‌ی 5، نباید وارد کاری شود که به اندازه‌ی 10 نیاز دارد؛ زیرا دو برابر بزرگتر از اوست و جبران این کاستی، در زمان کم ممکن نیست.

شاید بتواند اندازه‌ی کاری که می‌خواهد انجام دهد را کوچک‌تر در نظر بگیرد (مثلاً 6) و از کامل گرایی درآید. در اینصورت با کمی تلاش بیشتر می‌تواند به این هدف جدید برسد؛ اما برای اندازه‌ی 10، این کار غیر ممکن است.

شاید بپرسید: با سعی و تلاش خیلی زیاد هم امکان ندارد؟

کمال گرایی باعث هدر رفتن زمان می شود

واقعیت اینست که در اینصورت، یکی از دو نتیجه‌ی زیر حاصل می‌شود:

  • حالت 1- شخص قادر نیست اقدام مورد نظرش را تکمیل کند و آنرا به پایان برساند و یا
  • حالت 2- در حالت بسیار نادر، اگر آنرا انجام دهد، وقت، انرژی و هزینه‌ای که از او می‌گیرد به نتیجه‌ی بدست آمده نمی‌ارزد؛ یعنی شخص از انجام آن کار پشیمان می‌شود.

توضیح حالت 1

بخاطر اینکه استانداردهای بالایی در نظر گرفته شده است، دستیابی به هدف بسیار طاقت فرسا بوده و شخص را از به نتیجه رسیدن، ناامید می‌کند.

در مثالی که از ناهید خانم عنوان شد، کامل گرایی زمانی شروع می‌شود که:

  •  با وجود تنها بودن، تصمیم به تهیه‌ی چندین غذا دارد. این تصمیم، فشار کار را زیاد می‌کند. در حالی که لزومی به اینکار نیست.
  •  احتمالاً مجبور می‌شود که یکی از غذاها را حذف کند، چون بودجه و زمان، محدود است.
  •  شاید وقت نکند دو نوع دسر را تهیه کند. این نشان می‌دهد قادر نیست هدف خود را به انجام برساند.
  •  به احتمال زیاد وقتی میهمان‌ها می‌رسند هنوز فرصت تزیین خانه را پیدا نکرده، یا آنطور که می‌خواست به آن نرسیده و آنرا به اتمام نرسانده. این جملات نشانگر نرسیدن به هدف است. هدفی که به شکل نادرست و غیر منطقی و کامل گرایانه تعیین شده است.

کامل گراها چطور درمان می شوند؟

توضیح حالت 2

در اینحالت، شخص، بخاطر داشتن ذهنیت رشد، تمام سعی و تلاش خود را می‌کند تا به امکاناتی که برای دستیابی به هدف نیاز دارد، برسد.

او تلاش زیادی می‌کند تا کاستی‌هایش را رفع کند و به تمام نیازمندیها برسد؛ اما پس از رسیدن به هدف، احساس می‌کند هدفی که بدست آورده، ارزش اینهمه زمان، انرژی و هزینه را نداشته و بهتر بود که وارد این مسیر نمی‌شد.

من کامل گرام. چه کنم؟

به مثال ناهید خانم برمی گردیم …

او از شدت خستگی، حالی برای گفتگو کردن با دوستانش ندارد و با اینکه خیلی سعی می‌کند خود را سرحال و خوشحال نشان دهد، بدنش با او همراه نیست. منتظر است تا میهمانها بروند و او کمی استراحت کند.

با توجه به درآمد محدود و وضعیت اقتصادی نه چندان رو به راهش، مجبور شده مبلغ زیادی هزینه کند تا میهمانی مورد نظرش را برگزار نماید. او فکر می‌کند که با مبلغی کمتر هم می‌توانست این جمع را دور هم جمع کند و به زندگی خود نیز فشار نیاورد.

زمان زیادی صرف شده است تا ناهید خانم تدارک چنین برنامه‌ای را ببیند. این موضوع، طبیعتاً او را از انجام سایر امور زندگی‌اش دور کرده و بعد از برگزاری میهمانی مجبور است بیشتر کار کند و کمتر استراحت کند تا موارد مغفول مانده را جبران کند.

بخاطر زمان زیادی که برای تدارک این میهمانی گذاشت، از بسیاری از امور زندگی‌اش عقب ماند و حالا بایستی چند روز بیشتر کار کند تا آنرا جبران نماید.

کمال گرایی دشمن موفقیت است

همانطور که می‌بینید قرار دادن استانداری بسیار بالاتر از حد خود، منجر به رشد و کامیابی نخواهد شد، بلکه نتایج نادلخواهی به همراه دارد. بهترین روش برای رسیدن به موفقیت، ترک کمال گرایی است؛ که در مقالات بعدی در این مورد صحبت خواهیم کرد.

ما برای کمال گرایی یک محصول عالی تهیه کرده ایم. به احتمال زیاد شما هم در برخی جنبه های زندگی اسیر کمال گرایی شده اید. پس سری به صفحه زیر بزنید. روی تصویر زیر کلیک کنید و اطلاعات کامل را دریافت کنید:

 

پیام

اگه می‌خوای از کسب‌و‌کار خودت به درآمد برسی، ارتش تک نفره خودت رو بساز!

Picture of سعید عباسی

سعید عباسی

امتیاز (4/5)
4/5
به اشتراک بگذاریم
دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

۴ دیدگاه دربارهٔ «من آدم کمال گرایی هستم…»

  1. من هم کامل گرام البته به دنبال برطرف کردنش هستم. ممنونم از مقاله ارزشمندتان. داستان ناهید خانم هم شبیه خودم بود.

    1. پشتیبانی بیشتر از یک.

      خوشحالیم که همراهمون هستید و محتوا مورد توجه شما قرار گرفته است؛ سپاس بابت همراهی ارزشمندتون
      بیشتر ازیک نفر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا