صبر کنید...
درود بر دوستان گل.
چند وقت پیش یه خودرو سمند ای اف سون خریدم و جاتون خالی مسافرتی رفتیم
کم کم هوا داشت تاریک میشد و نزدیکای سورمق یزد بودم وبه خانمم گفتم دیگه دوربین نمی تونه بگیرتمون .
میگن این ماشین ها از 160 کیلومتر که بیشتر بری خانومه تو کامپیوترش میگه :
خلاصه روی پدال گاز فشار آوردیم تا صدای کامپیوتر رو در بیاریم .
سرعتمون حدود 170 رسید و یه صدایی اومد ومن به خانمم گفتم شنیدی گفت؟
اونم گفت یه صدایی اومد ولی اصلا معلوم نبود چی گفت.
همین جور که کنجکاو بودیم یهو دیدم یه بار دیگه صدا اومد و تو آینه نگاه کردم چشمتون روز بد نبینه
الگانس راهنمایی رانندگی بود که پشت سر من با چراغ روشن میومد .
آقا زدیم کنار و مدارک آب بندی نشده رو برداشتیم رفتیم خدمت جناب سروان.
با عصبانیت گفت چند بار باید اعلام کنم راننده سمند سرعتت رو کم کن ودر کنار جاده توقف کن؟
گفتم جناب سروان ماجرا از این قرار بود و داشتیم تست میکردیم ببینیم حاج خانوم کامپیوتر میگه یا نه ؟
بار اول که شما اعلام کردید من فکر کردم اونه و درست متوجه نشدیم و بیشتر تلاش کردیم تا دوباره بگه و زحمتش رو دوش شما افتاد .
جناب سروان عصبانی لبخندی زد و یه قبض 200 هزار تومانی به من تقدیم کرد و گفت برو بده حاج خانوم کامپیوتر تون پرداخت کنه .
خلاصه داغون شدیم رفت😉😉😉
ودیگه حتی وقتی هم که میگفت درها بسته نیست تو آینه نگاه میکردم و احساس میکردم این حاج خانوم درصد میگیره از راهنمایی و رانندگی .
ممنون بابت مطالعه😊😊
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
من سجاد رجبی هستم . کسی که دوست داره دنیا رو زیبا ببینه .چیزی واسه خودش نمیخواد چون میدونه توی این دنیا مهمونه و باید یه روزی بار سفر ببنده . خدا رو می شناسم چون توی وجودم حسش میکنم . با خودم قرار گذاشتم کاری که دنیا رو زیبا تر نکنه انجام ندم ، حتی اگه جاه و مقامی داشته باشه .