صبر کنید...
هرسال خانه تکانی کردیم، بابت حساسیتهای مادر، غر غر کردیم و سعی کردیم از دستش فرار کنیم.
امسال اولین سالیه که نشستم و با خودم فکر کردم:
هرسال خونه تکونی کردی؛ یه بار شد «منتکانی» کنی؟
امسال میخوام در کنار خونه تکونی، غبارهای روی خودم رو بتکونم. میخوام «دلتکونی» کنم. میخوام «مغز تکونی» کنم.
میخوام یه برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت انجام بدم و بیشتر از وقتم استفاده کنم. میخوام بیشتر و البته عمیق تر به یادگیری بپردازم.
در یک کلامٰ میخوام بیشتر از یک نفر باشم.
تمام سعی خودم رو میکنم...امسال باید متفاوتتر از سالهای قبل باشه. هرچند، به نظرم نباید منتظر عید بمونیم. عید همین الانه که باید شروع کرد. میخوام شروع کنم...
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
سعید عباسی هستم. کسی که می خواد هر روزش بهتر از دیروز باشه و دنیای هر روزش قشنگ تر از دیروز... اهل اصفهانم و متولد مهرماه... فعلا همین!