صبر کنید...
امروز با یه حساب کتابی که تو ذهنم کردم به لحظه ترس برم داشت...بعد یاد یه متنی افتادم که همه جا به دکتر شریعتی منسوب شده، ولی من جایی تو کتابهاشون ندیدم. کلا دکتر شریعتی و حسین پناهی بار خیلی از جملات را در نت به دوش می کشند😊
اما اون متن...
وقتی یک ساله بودم پدرم 26 ساله بود یعنی سن پدرم 26 برابر من بود. وقتی 5 ساله شدم پدرم 30 ساله بود یعنی سن پدرم 6 برابر سن من بود. در 25 سالگی، پدرم 50 ساله بود و این یعنی سن پدرم دو برابر سن من بود....می ترسم...می ترسم چند سال دیگر با پدرم هم سن شوم...
بعضی از ترس های ما از نوع ترس بالا هستند...به ظاهر منطقی بنظر میان در حالی که شاید برای کسی که خارج از گود به این منطق دقیق نگاه می کنه خنده دار باشه.....ترس امروز من هم از همین دست ترس های محاسباتی بود...