صبر کنید...
از تمام کارهای فرزندش ایراد می گیرد. دائم داره داد و بیداد می کنه.
می گه: وای به حالت اگر بیام و تکلیفت رو ننوشته باشی.
و یا می گه: اگر اومدم و نمازت رو نخونده باشی، اون وقت من می دونم و تو.
و یا می گه: اگر بریم خونه ی عموت و مثل اون دفعه با پسر عموت دعوا کنی، منم مثل اون دفعه جلوی جمع می زنمت.
با این روش، کودک، هم تکلیف می نویسد، هم نماز می خواند و هم دعوا نمی کند.
اما در همه این مراحل از انجام دادن این کارها کراهت دارد و اصلا از این کارها خوشش که نمی آید، متنفر هم هست.
در ضمن شاید الان این کارها رو از روی ترس انجام بدهد، اما آیا وقتی بزرک شد و از پدر و مادرش نترسید، باز هم انجام می دهد؟
احتمالا آن زمان، مخالف این کار را انجام می دهد و از دست پدر و مادر، جز حرص خوردن چیز دیگه ای بر نمی آد.
و اما مشکل را عرض کردم و حالا راه حل.
راه حل در فرمایش امام علی(ع) است.
دل ها را از ناحیه ی میل ورغبت آن ها به دست آورید. قلب اگر مورد اجبار و اکراه قرار بگیرد، کور می شود.
به این معنا که کمک کنید تا فرزندتان با میل و رغبت کاری را که می خواهیم انجام دهد و نه از روی اجبار و اکراه.
مثلا: اگر فرزندتان درس نمی خواند، به جای عصبانیت، بروید و با کمک خودش لوازم التحریر و میز بخرید و در ضمن خودتان هم بنشینید کنارش و کتاب بخوانید.
و یا در بحث نماز، اولا: خودتان نماز را با عشق و علاقه بخوانید و دوما: جانماز زیبا برایش بخرید و سوما: گاهی و فقط گاهی بعد از تمام شدن نماز توسط فرزندتان، بدون اطلاع قبلی هدیه ای به او بدهید و چهارما: بازی کنید. به این شکل که به فرزندتان بگویید: من نماز می خوانم، ببین چند تا غلط دارم. هر اشتباهی را که بگی، مثلا: هزار تومان بهت می دم. ( خواهشا خساست به خرج ندهید و یه چندتایی غلط بخونید)
و یا در میهمانی اگر فرزند شما داد و بیداد می کند و دعوا می کند، شما به جای عصبانیت، بروید و کنارش بنشینید و بگویید: من هم می خواهم با شما بازی کنم.
با میل و رغبت، فرزندتان را به کارهای زیبا تشویق کنید.