داستانک دوستت دارم اثر خودم-بیشتر از یک نفر
ورود ثبت نام
درست همان لحظه که دیگران نا امید می شوند، افراد موفق ادامه می دهند
تماس با ما
بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
0
  • ورود
  • ثبت نام
  • تماس با ما
  • بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
سبد خرید
0
  • صفحه اصلی
  • پروفایل من
  • محصولات
    • حضوری
    • غیر حضوری
    • کتاب
  • مقالات
    • فن بیان و سخنرانی
      • فن بیان و هوش کلامی
      • صحبت در جمع
      • سخنرانی حرفه ایی
      • ارائه
    • مهارت های ارتباطی
      • خانواده
      • همسر و شریک عاطفی
      • دوستی
      • محیط کار و جامعه
    • کسب و کار
      • بازاریابی و فروش
      • نیروی انسانی
      • استراتژی
      • هوش مالی
      • هوش تجاری
    • توسعه فردی
      • سبک زندگی
      • آموزش و یادگیری
      • مهارت های لازم برای آینده
      • هوش هیجانی
  • ماجراهای شما
  • سوال های شما
  • ایده های شما
  • گزارش
  • درباره ما

صبر کنید...

  1. خانه
  2. ماجراهای-شما
  3. داستانک دوستت دارم اثر خودم

داستانک دوستت دارم اثر خودم

4

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

اشتراک گذاری در تلگرام
اشتراک گذاری در توییتر
اشتراک گذاری در فیسبوک
اشتراک گذاری در گوگل پلاس
مشاهده ماجراهای دیگر طه مقیم خان
نویسنده: طه مقیم خان 25 تیر 97 323 1 2 دقیقه

یادم نمی رود!

صبح جمعه بود.

در ایوان خانه .رو به وسعت بی انتهای درختان چنار، روی صندلی چوبی قدیمی نشسته بودم.

تا آن روز فکر می کردم این فقط غروب جمعه است که هوای دلم را ابری می کند.

در آن لحظات اما ...

فهمیدم که انتظار غروبش هم هوای حوصله را ابری می کند.

به رسم قدیمی قرار خودم نفس عمیقی کشیدم تا بلکه باران ببارد.

سراغ گوشی ام رفتم.

باورم نمی شد.

مدت ها بود که خبری ازش نبود. ولی ...

ولی پیغام خودش بود. طوری نوشتنش را می شاختم که گویی مواقع خواندن پیام هایش، همه شان لحن و صدا دارند.

آخرین نوشته ای که در این پیام معلوم بود،استیکرِ قلب ِخوش رنگ قرمزی بود که همان سرعت ِتپیدنِ قلب واقعی ام را چند برابر کرده بود.

انگشت اشاره ام موقع فشردن روی اسمش در تلگرام، بی شک سزاوارترین اندام من به تشکر و سپاس از انجام وظیفه اش بود که می لرزید.

حق داشت.

حداقل 40 روز می شد که خبری ازش نبود. سحر! سحر زندگی من!

به زحمت گوشی را در دستم به قوت نگه داشتم و خواندم.

نوشته بود:

-سلام مهربان! خوبی شما؟ چقدر دوری ات برایم سخت است. چقدر نبودنت مرا اذیت می کند.کاش تو هم حس مرا داشتی... و قلب!

وااای چه متنی! چه لقبی! من مهربان نیستم،سحر! سِحرت مرا اینچنین کرده است.. من دانش آموز مدرسه شفقت تو ام. در بوده ی تو مرا نیست شایستگی عنوان مهربانی!

حالا من بودم که باید برایش می نوشتم.

سلام. نه!نه. درود بهتر است. یا نه!

نوشتم : دوستت دارم –دوستت دارم

برای خلق لحظات دوست داشتنی، خیلی کلام و لغت لازم نبود. این پیشه همیشگی ما بود. تعجبی نداشت که جواب سلامش چنین باشد.

جواب داد: دوستت دارمت را از کدام فرهنگ لغات ترجمه کنم؟

نوشتم : از فرهنگ ارتباط ده ساله ی من و خودت

کارش این بود که اینگونه مواقع، ناز به نیاز آرد . همیشه معتقد بود وصف دقیق عبارات عاطفی،لذت احساس بینمان را چندین برابر می کند.

پس برایش نوشتم: دوستت دارم یعنی ضربان قلب سینه ای که برای دیدنت شوق پرواز دارد.

نوشت: به شوق دیدنم دوستم داری؟

نوشتم :دوست داشتن تو هویت من است.

-پس باید تعریف بلندی باشد این معنای دوستت دارمت.

نوشتم: تو بخواه تا معنی کنم.

به رسم همآره گفت: بگو! بنویس! معنی کن! که دلم آشوب اشتیاق است.

نوشتم: دوستت دارم یعنی پذیرش مسوولیتِ تحملِ همین گاهی نبودن ها

یعنی احترام به تو احترام به خودم به انسان بودنمان

دوست داشتنت حسی است که انگار از مراقبت می آید.مثل پدری که عاشق فرزند است اما مراقب!

دوستت دارم یعنی ترجمه روشن تناقض غریبِ آشنا. تویی که نمی شناختمت اما انگار از عزیزترین هایی.

تو مثل یکی از عزیزانمی! مثل پدر، مثل مادر، مثل خانواده ام.

دوستت دارم یعنی: نبودنت مثل شب های تاریک است و آمدنت در همان شب میشود شب های روشن.

دوستت دارم یعنی انعکاس آینه وار من در تو و تو در من.

یعنی تو و من یعنی ما!

دوستت دارم عِطر گلهای بهاری است که خواب زمستان را آشفته می کند...

-نوشت: بسه! در ملکوتم به این تعبیرات. کاش همه اینها به غایت واقعیت بود.

نوشتم: تو در رویای واقعیت باش، من لحظه لحظه ی این دوستت دارم ها را مثل نفس زندگی خواهم کرد.

دوستت دارم.

Bishtarazyek.com/4f80TW
کپی شد
طه مقیم خان
6

دنبال کننده

0

دنبال شونده

13

ماجرا

طه مقیم خان

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی در حوزه شغل و مدیر مجموعه تولیدی لبنیات در جنوب کرمان و با سابقه کار تدریس و مشاوره آموزشی در مجموعه آموزشی مفید

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی در حوزه شغل و مدیر مجموعه تولیدی لبنیات در جنوب کرمان و با سابقه کار تدریس و مشاوره آموزشی در مجموعه آموزشی مفید

لطفا نظرات را برایمان بنویسید

  • ثبت نظر با زدن دکمه Enter

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

    محصولات رایگان
    غیر حضوری

    دوره رایگان ازدواج سالم و موفق

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    سمینار معجون روابط خانوادگی

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    هدف گذاری حرفه ای + دانلود رایگان فیلم سمینار

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    فیلم سمینار جعبه ابزار ساخت ارتباطات فوق حرفه ای

    اطلاعات بیشتر
    از آخرین اخبار و تخفیف های بیشتر از یک نفر آگاه شوید!

    بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات

    استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.

    آدرس: تهران - سعادت آباد- بلوار دریا- خیابان صرافهای جنوبی- خیابان ۲۵ غربی (قره تپه ای)- نبش کوچه شادی ۱ - پلاک ۱- طبقه ۴
    تلفن : 02188691567
    logo-samandehi

    پرداخت کارت به کارت

    پرداخت از خارج ایران

    گارانتی بازگشت وجه

    تسهیل در خرید

    راهنمای سایت

    دوره رایگان فن بیان

    دعوت از اساتید سخنرانی

    نیلوفر مرداب

    خرید کتاب

    تماس با ما-درباره ما