صبر کنید...
میخوام تو این ماجرا سه اشتباهی که در برنامه ریزی داشتم را با شما به اشتراک بزارم
یعنی اینکه چیزی را که دوست داشتم تو برنامه میتنوشتم نه چیزی که میتونستم
مثلا من خیلی دوست داشتم فلان کتاب 900 صفحه ای را در یک هفته بخوانم که میشد حدود روزی 128 صفحه که به هیچ وجه با زمان من جور در نمیآمد.
راه حلی که پیدا کردم این بود که آن قدر مقدار را کم کردم که هیچ دلیلی برای انجام ندادن آن نداشته باشم و بعد از اینکه روی روال افتاد کم کم زیادش کردم تا به مرور به آن چیزی که میخواستم برسد.
بعضی وقتها مواردی توی برنامهام بود که به هیچ جایی وصل نبود
یعنی نه توی هدفهای کوتاه مدتم بود و نه توی هدفهای بلند مدتم
قطعا من آنها را دوست داشتم که در برنامه ام میگذاشتم اما وقتی به خودم آمدم دیدم که مثلا 20 ساعت در هفته را صرف چیزی میکنم که هیچ سودی در مسیر زندگی من ندارد.
مثلا من هم شرایط کاریام و هم علاقه ام به شکلی است که فیلمهای برتر دنیا را ببینم و واقعا این کار را دوست دارم. اما به جای این کار میتوانم کارهای مهم تری انجام دهم.
یکی دیگر از اشتباهاتم این بود که من بدون اینکه لیست کارهای فردا را بنویسم بگیرمبخوابم.
یکی از کارهایی واقعا خیلی به من کمک کرد نوشتن لیست کارهای فردا قبل از خواب بود.
نمیدانم چه فرقی ولی خیلی تفاوت است بین کسی که لیست کارهایش را شب قبل مینویسد تا کسی که بعد از بیدار شدن تازه میخواهد فکر کند که باید چه بکند.
نوشتن شب قبل برای من به مراتب قدرتمندتر از نوشتن در همان روز است.