صبر کنید...
فکر میکنم گاهی شکست از نوع اقدام نکردن است. مثلاً خاطرم هست که چند سال گذشته مدتی را به دلایلی کاملگرایانه زندگی کردم و برای انجام کارهای جزیی (به عنوان نمونه: انجام تکالیف درسی)، وقت بسیار زیاد با راندمان بسیار کم صرف میکردم چون میخواستم هیچ عیب و نقصی در کارم نباشد. پس از 3 تا 4 ماه کار کردن به این شکل، نتیجه این شد که رو بیاورم به "اقدام نکردن". اثرات کار زمانبر و با نتیجهی بسیار ضعیف در آن چند ماه، در اثر نگاه اشتباهم، من را به این نتیجه رساند که عمل نکردن بهتر از این گونه عمل کردن است... به این ترتیب چند ماه بعد را هم تقریباً به بیکاری و انجام ندادن هیچ کار با اهمیتی ادامه دادم. یعنی عملاً دفع فاسد به افسَد :| جواب بدی به خودم را به شکلی بدتر به خودم پس دادم.
نزدیک یک سال از عمرم را به خاطر تفکر ایدهآلیستی و کاملگرایانه گذراندم و متأسفانه پس از این گذشت این مدت فهمیدم که به خودم ظلم کردم. خدا را شاکرم که در همان یک سال به این نکته رسیدم و سعی کردم دست بردارم از این نوع نگاه تا بیش ازین خودم و بعضاً اطرافیانم را اذیت نکنم. امیدوارم شما هرگز دچار این چالش نشوید و اگر دچار این حالت شدید؛ لطفاً سریعاً به نزدیکترین روانشناس و یا مطلع در این زمینه مراجعه کنید تا از پیشروی آن جلوگیری کنید.