صبر کنید...
اوایل ازدواجم مثل همه خانمها که دوست دارند در مورد تداوم و عالی شدن روابطشون اقدام کنند منم دنبال راههایی بودم که کیفیت زندگییم رو بالاتر ببرم و در مورد ویژگیهای مردان بیشتر بدونم .
تا اینکه یکی از دوستانم کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی را به من پیشنهاد داد .
پس از خرید کتاب و خوندن همون فصل اول کلی ذوق زده شده بودم و از اینکه از رازهای مردها سر در آورده بودم خیلی خوشحال بودم
سر یه فرصت مناسب برای همسرم ادرباره ی کتاب صحبت کردم و اصلا متوجه نبودم که به جای معرفی کتاب دارم با بی تجربگی ازنقاط ضعف همسرم حرف می زنم . هیچ توجهی هم به احساسات همسرم نداشتم که ناگهان در کمال ناباوری با عصبانیت همسرم روبرو شدم که گفت این کتابا مرخرفه من خودم بلدم چیکار کنم و دیگه دلم نمی خواد گوش بدم
احساس آدمهای شکست خورده را داشتم که دقیقا نتیجه عکس می گیرند و همین باعث شد که ببینم که کجای کارم اشتباه بوده
و بعدها فهمیدم که من با بی تجربگی دقیقا به همسرم گفتم که تو که تو خوب نیستی و باید مثل این کتاب رفتار کنی .