صبر کنید...
خیلی فکر کردم تا ببینم کدام تجربه را باید بنویسم
چون قطعا اگه کسی برای زندگیش و خواسته هاش تلاش کرده باشه، تجربه ی شکست توی مسیر رو داره و خب هر شکستی هم پیامها و درس های خودشو داره
ولی چیزی که از نظر من میتونه به عنوان شکستِ واقعی معنی بشه ، شکست هایی هست که در ذهن ما شکل میگیره و ما به خودمون تلقین میکنیم و فکرمون رو به یک فکرِ شکست خورده تبدیل میکنیم
چرا من به این میگم شکست واقعی ؟
چون وقتی فکر و ذهنیت ما نوعی تفکرِ شکست خورده نسبت به یک مساله یا موضوع باشه ... تا نتونیم نوع تفکرمون رو عوض کنیم، موفق نمیشم که در مورد آن موضوع به موفقیت برسیم .. اصلا شاید حتی نتونیم تلاشی کنیم
طرز فکر شکست خورده برای من مثله این شکل است
نشون میده که حتی اگر ما برای کاری ساخته شده باشیم و با طرز فکره شکست جلو بریم یه چیزی توی همین مایه ها هستیم
ولی وقتی ذهنیت ما شکست خورده نباشه ، هرچقدر هم در مسیری که داریم میریم شکست بخوریم باز هم برمیگردیم و قووی تر ادامه میدیم و در نهایت ، اگر در مسیر درستی تلاش کرده باشیم به موفقیت میرسیم
شاد باشید