صبر کنید...
پس از یک روز سخت بخاطر بیماری و افت فشار مجبور شدم به مطب مراجعه کنم و تن به سرم و آمپول و ... بدهم، در همان حال و هوای بیماری بودم که فکری به سرم زد . . .
راستی اگر این بیماری کوچک را کمی جدی تر گرفته بودم الان نیاز به این همه دردسر و ... نبود ها و این فکر را تبدیل به سخنرانی 3 دقیقه ای کردم و در کانال تلگرامم به اشتراک گذاشتم.
رئیس کل که از مرخصی غیر منتظره من خیلی رضایت نداشت هم می توانست با دیدن این کلیپ هم متوجه وضع بد جسمی من بشود و هم او را برای کلاس درس بعدی پرزنت کرده بودم. پس سریعا اون کلیپ را برای ایشان هم ارسال نمودم . . .
این شد که رئیس کل هم یکی از مشتریان سخنرانی های من شد و این یکی از بهترین اتفاقات کاری من در مسیر استادی بود.