ماجرای کنجکاوی من و جوجه کوچولو-بیشتر از یک نفر
ورود ثبت نام
من به شانس اعتقاد دارم! چون هر وقت بیشتر تلاش می کنم، بیشتر شانس می آورم
تماس با ما
بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
0
  • ورود
  • ثبت نام
  • تماس با ما
  • بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
سبد خرید
0
  • صفحه اصلی
  • پروفایل من
  • محصولات
    • حضوری
    • غیر حضوری
    • کتاب
  • مقالات
    • فن بیان و سخنرانی
      • فن بیان و هوش کلامی
      • صحبت در جمع
      • سخنرانی حرفه ایی
      • ارائه
    • مهارت های ارتباطی
      • خانواده
      • همسر و شریک عاطفی
      • دوستی
      • محیط کار و جامعه
    • کسب و کار
      • بازاریابی و فروش
      • نیروی انسانی
      • استراتژی
      • هوش مالی
      • هوش تجاری
    • توسعه فردی
      • سبک زندگی
      • آموزش و یادگیری
      • مهارت های لازم برای آینده
      • هوش هیجانی
  • ماجراهای شما
  • سوال های شما
  • ایده های شما
  • گزارش
  • درباره ما

صبر کنید...

  1. خانه
  2. ماجراهای-شما
  3. ماجرای کنجکاوی من و جوجه کوچولو

ماجرای کنجکاوی من و جوجه کوچولو

2

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

اشتراک گذاری در تلگرام
اشتراک گذاری در توییتر
اشتراک گذاری در فیسبوک
اشتراک گذاری در گوگل پلاس
نویسنده: هانیه گلچهرگان 10 خرداد 97 212 0 1 دقیقه

اول دوم راهنمایی بودم که یکی از نزدیکان من  مبتلا به بیماری HTLV1&2 شده بود هیچ کسی نمیتونست برای این بیماری کاری بکنه و درمانی براش وجود نداشت  . تصمیم گرفته بودم روی این بیماری کار کنم بینم چیه؟ اصلا ماهیتش چیه؟ چکار میکنه؟ اول شروع کردم از پزشکان مختلف پرسیدن این بیماری رو میشناسید ؟میدونید درمانش چیه و ...  که اون موقع تعداد افراد کمی از پزشکان در جریانش بودن . 

یادمه مطالعات کسترده ای رو در خصوصش شروع کردم اون زمان حتی کتاب ها مقالات تخصصی در این زمینه رو مطالعه کردم و شروع به ساخت دارو کردم هیچ کس اجازه کار به من نمیداد از ازمایشگاه مدرسه خودم بگیر تا ازمایشگاههای مختلف دوست داشتم ببینم چه خبره حتی بخاطرش چون میدونستم مشهد زیاده این بیماری حتی اونجا هم رفتم . ولی به نتیجه مطلوبی نرسیدم . خودم دست به اقدام شدم و خون از فرد مبتلا گرفتم با دارویی که به ظاهر ساخته بودم به جوجه ی کوچولوم تزریق کردم و دارو رو دادم البته به تنیجه مطلوب نرسیدم ولی کار فوق العاده خطرناکی رو انجام دادم خودم این تجربه خیلی دوست دارم اولا باعث شد تا با اساتید بزرگ کشورم اشنا بشم ارتباط برقرار کنم و حتی با تحقیقی که در همان سال بر روی بیمار ی.ایدز انجام داده بودن با توجه به پیگیریهای خودم حتی مقدماتی برای شروع کار های تحقیقاتی من در این راستا شد و اشنایی با استاد بزرگوارم خانم دکتر محرز شد و تا به الان پروژه های زیادی را انجام دادم و مسئولیت اولین کلینیک خصوصی ایدز به من داده شد و کمک کردن به افراد مبتلا یک شور هیجان عمیقی در من ایجاد کرد . 



Bishtarazyek.com/24xzXu
کپی شد
هانیه گلچهرگان
0

دنبال کننده

0

دنبال شونده

1

ماجرا

هانیه گلچهرگان

لطفا نظرات را برایمان بنویسید

  • ثبت نظر با زدن دکمه Enter

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

    محصولات رایگان
    غیر حضوری

    دوره رایگان ازدواج سالم و موفق

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    سمینار معجون روابط خانوادگی

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    هدف گذاری حرفه ای + دانلود رایگان فیلم سمینار

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    فیلم سمینار جعبه ابزار ساخت ارتباطات فوق حرفه ای

    اطلاعات بیشتر
    از آخرین اخبار و تخفیف های بیشتر از یک نفر آگاه شوید!

    بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات

    استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.

    آدرس: تهران - سعادت آباد- بلوار دریا- خیابان صرافهای جنوبی- خیابان ۲۵ غربی (قره تپه ای)- نبش کوچه شادی ۱ - پلاک ۱- طبقه ۴
    تلفن : 02188691567
    logo-samandehi

    پرداخت کارت به کارت

    پرداخت از خارج ایران

    گارانتی بازگشت وجه

    تسهیل در خرید

    راهنمای سایت

    دوره رایگان فن بیان

    دعوت از اساتید سخنرانی

    نیلوفر مرداب

    خرید کتاب

    تماس با ما-درباره ما