صبر کنید...
اول دوم راهنمایی بودم که یکی از نزدیکان من مبتلا به بیماری HTLV1&2 شده بود هیچ کسی نمیتونست برای این بیماری کاری بکنه و درمانی براش وجود نداشت . تصمیم گرفته بودم روی این بیماری کار کنم بینم چیه؟ اصلا ماهیتش چیه؟ چکار میکنه؟ اول شروع کردم از پزشکان مختلف پرسیدن این بیماری رو میشناسید ؟میدونید درمانش چیه و ... که اون موقع تعداد افراد کمی از پزشکان در جریانش بودن .
یادمه مطالعات کسترده ای رو در خصوصش شروع کردم اون زمان حتی کتاب ها مقالات تخصصی در این زمینه رو مطالعه کردم و شروع به ساخت دارو کردم هیچ کس اجازه کار به من نمیداد از ازمایشگاه مدرسه خودم بگیر تا ازمایشگاههای مختلف دوست داشتم ببینم چه خبره حتی بخاطرش چون میدونستم مشهد زیاده این بیماری حتی اونجا هم رفتم . ولی به نتیجه مطلوبی نرسیدم . خودم دست به اقدام شدم و خون از فرد مبتلا گرفتم با دارویی که به ظاهر ساخته بودم به جوجه ی کوچولوم تزریق کردم و دارو رو دادم البته به تنیجه مطلوب نرسیدم ولی کار فوق العاده خطرناکی رو انجام دادم خودم این تجربه خیلی دوست دارم اولا باعث شد تا با اساتید بزرگ کشورم اشنا بشم ارتباط برقرار کنم و حتی با تحقیقی که در همان سال بر روی بیمار ی.ایدز انجام داده بودن با توجه به پیگیریهای خودم حتی مقدماتی برای شروع کار های تحقیقاتی من در این راستا شد و اشنایی با استاد بزرگوارم خانم دکتر محرز شد و تا به الان پروژه های زیادی را انجام دادم و مسئولیت اولین کلینیک خصوصی ایدز به من داده شد و کمک کردن به افراد مبتلا یک شور هیجان عمیقی در من ایجاد کرد .