صبر کنید...
وبینار «علم و شبه علم» رو دیشب با جان دل دیدم و کلی نکته برایم تازه شد و کلی مطلب جدید یاد گرفتم.
پیام جان روزت به شادمانی
در ابتدای وبینار برای تغییر روحیه خودم؛ خواستم از رنگ زیبای نورپردازی جدید اتاق کار؛ حُسن جویی کنم؛ برخورد کرد با سؤال جناب بهرام پور و احساس می کنم ایشان رو ناراحت کردم؛ از همینجا از ایشون عذرخواهی میکنم و از بابت نورپردازی قشنگی که آرامش در زمان یادگیری رو به فراگیر منتقل می کنه؛ سپاسگزار هستم (تم آرامیا هم همین رنگ هستش).
ماجرای «نیلز بور» رو شنیده اید؟
نشنیده اید؟
هم می تونید جستجو کنید هم می تونید به این ماجرای من که لینکش اونجا ست مراجعه کنید.
هر مسأله ای می تواند راه های مختلفی برای رسیدن به جواب داشته باشه.
دنبال قطعیت هستی؟
هیچ اشکالی نداره چون مکانیزم مغزمون همینه!
برای اینکه قطعیت رو بالا ببری سه را وجود داره که در این یکی ماجرا آوردم می تونی اون رو از لینک اون یکی اونجا ببینی!
در تحلیلهای مون مراقب تعمیم باشیم.
مسیر حرکت مثل حرکت در تاریکی است.
هرچند می دانی لذت تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت را چه کسی می تواند بچشد؟
تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت میزان ترشح آدرنالین را در بدن افزایش داده و هیجان خاصی به فرد وارد می کند.
ترشح آدرنالین و سرخوشی و هیجان رابطه های عمیقی باهم دارند.
خیلی از ما دوست داریم که یک مسیر هموار رو برای رسید به اهدافمون طی کنیم؛ همه چی مشخص و اتو کشیده و بدون کمترین انحرافی درست و دقیق و در زمان مشخص اتفاق بیافته و اگر یکی از هزاران عامل دخیل بر مسیر رسیدن به هدفمون لغزش داشته باشه! کل مسیر رو کنار خواهیم گذاشت!! در حالی که همه عوامل دارای مقادیری از عدم قطعیت هستند و این تلاش ماست که همین عدم قطعیتها رو تبدیل به موفقیت می کند؛ شکست قسمتی از موفقیت هست نه نقطه مقابل اون!
تغییر در چند ساعت رو تجربه کرده اید؟
من در چند ساعت وبینار «علم و شبه علم» تغییرات خوبی برای بهبود پیدا کردم.
«شما» چطور؟
از مطالبی که در این وبینار ارزشمند یادگرفتید برایم بنویسید تا من هم بیشتر یادبگیریم.
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
آرمان ما آموزش، توسعه و مدیریتِ دانشگران مملکت مان است که آتیه ی آباد آن را تضمین خواهند نمود. مؤسسه «آموزش، توسعه و مدیریت دانشگران سده بیست و یکم» این باور را در اختیار «شما» خواهد گذاشت.