بدترین روز زندگی 😔 | بیشتر از یک نفر
ورود ثبت نام
تماس با ما
بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
0
  • ورود
  • ثبت نام
  • تماس با ما
  • بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
سبد خرید
0
  • صفحه اصلی
  • پروفایل من
  • محصولات
    • دوره های آنلاین
    • غیر حضوری
    • کتاب
  • مقالات
    • فن بیان و سخنرانی
      • فن بیان و هوش کلامی
      • صحبت در جمع
      • سخنرانی حرفه ایی
      • ارائه
    • مهارت های ارتباطی
      • خانواده
      • همسر و شریک عاطفی
      • دوستی
      • محیط کار و جامعه
    • کسب و کار
      • بازاریابی و فروش
      • نیروی انسانی
      • استراتژی
      • هوش مالی
      • هوش تجاری
    • توسعه فردی
      • سبک زندگی
      • آموزش و یادگیری
      • مهارت های لازم برای آینده
      • هوش هیجانی
  • ماجراهای شما
  • سوال های شما
  • گزارش
  • درباره ما

صبر کنید...

یکبار برای همیشه تکلیفت رو با پول درآوردن مشخص کن!

مشاهده

  1. خانه
  2. ماجراهای-شما
  3. بدترین روز زندگی 😔

بدترین روز زندگی 😔

14   گزارش تخلف
سجاد رجبی سجاد رجبی 08 بهمن 99 108 6 2 دقیقه

درود بر دوستان .

یکی از بدترین روزهای زندگی ام امروز بود .

امیدوارم هیچ گاه سر این دوراهی ها قرار نگیرید .

ساعت 4 بود که اومدم خونه و خیلی خوابم میومد گفتم یک ساعت بخوابم و بعد بلند شم نهار بخورم که یک دفعه گوش موبایلم زنگ خورد .

بابام بود و گفتم جانم 🌹

که دیدم با صدایی وحشتناک گفت به دادم برس کمرم رو شکستن گفتم کی ،کجا هستی ؟؟؟

آدرس داد و آشفته زنگ به داداشم زدم و دویدم .

وقتی رسیدم به ادرس دیدم بابام رو زمین افتاده فقط داره میلرزه و گفتم چِش شده که داداشم گفت با اون پسره که تو اون مغازه هست درگیر شده .

کنترل خودم رو از دست دادم و به سمتش دویدم که هم مغازه ای ها گرفتنم و گفتن خیلی داداشت و رفیقش زدنش و زیر دوربین نشسته برای خودت درد سر درست نکن .

زنگ زدم اورژانس .

تو یه حال بلاتکلیفی قرار داشتم و واقعاً نمیدونستم چی شده و مقصر داستان کیه و چیزی که بیشتر از همه بهم فشار میاورد این بود که مگه این جوان ندیده که پدر من 70 سالشه واین بلا رو سرش آورده .

خون جلو چشمام رو گرفته بود تنها چیزی که مانعم شده بود این بود که به خودم قول داده بودم کاری که دنیا رو زیبا تر نکنه انجام ندم و الان دو سال پایبند حرفم بودم .

از یه طرف حال و روز بابام از یه طرف نگاهش که به پسراش بود سر یه دوراهی بسیار بد قرارم داده بود .

خدایا اخلاقی رفتار کنم یا پاشم جِرِش بدم .

یه حرفی که همیشه به همه میزدم اومد توی ذهنم که نباید آبی رو زمین بریزه وگرنه جمع کردنش هی هاته و حالا مقصر هر کیه مواظب باش از این بدترش نکنی .

بابام رو بلند کردم تا مامور اورژانس معاینه اش کنه بعد اورژانس گفت باید ببریمش و از کمر و دندهاش عکس بگیریم .

بلند گفتم فقط دعا کن چیزیش نشده باشه و گرنه ......

پلیس اومد صورتجلسه کرد و رفت .

فکر داشت دیوونه ام میکرد که الان بابام چه توقعی از پسراش داره آیا درگیر شم یا نه ؟

اصلاً مغزم کار نمیکرد .

تو دلم میگفتم کاشکی نرفته بودم یاد بگیرم که انسان بهتری باشم و الان کاری میکردم کارسون البته از نوع منفی .

چند ساعتی گذشت و یه کم آروم تر شدم و داداشم زنگ زد گفت خدا رو شکر شکستگی نداره  وآروم تر شدم .

خیلی روز بدی بود اما الان دارم خدا رو شکر میکنم که درسته وضعیت خوشایندی نبود اما از اونی که بود بدتر نشد .

الان خوابم نمیبره و با خودم درگیرم که کاشکی هممون ادراک رو بلد بودیم یا اگه بلد نبودیم لااقل شرم و حیا و ریش سفیدی و بزرگ و کوچیک رو متوجه بودیم .

گاهی اوقات تو عصبانیت تصمیم هایی رو میگیریم که راه برگشت نداره و امکان داره جز پشیمانی هیچی عایدمون نکنه .

دعا میکنم این شرایط واسه هیچکی اتفاق نیفته و روزی برسه که تمام مردم به آگاهی رسیده باشن و انقدر رشد داشته باشیم که جز دوستی و محبت چیزِ دیگه ای نبینیم .

#سجادرجبی #خودشناسی # در لحظه #آرامش
14
https://www.bishtarazyek.com/nxoqi2
کپی شد
سجاد رجبی
298

دنبال کننده

87

دنبال شونده

773

ماجرا

سجاد رجبی

سجادرجبی نویسنده کتاب داناترازدیروز هستم کسی که دوست داره دنیا رو زیبا ببینه .چیزی واسه خودش نمیخواد چون میدونه توی این دنیا مهمونه و باید یه روزی بار سفر ببنده . خدا رو می شناسم چون توی وجودم حسش میکنم . با خودم قرار گذاشتم کاری که دنیا رو زیبا تر نکنه انجام ندم ، حتی اگه جاه و مقامی داشته باشه .

سجادرجبی نویسنده کتاب داناترازدیروز هستم کسی که دوست داره دنیا رو زیبا ببینه .چیزی واسه خودش نمیخواد چون میدونه توی این دنیا مهمونه و باید یه روزی بار سفر ببنده . خدا رو می شناسم چون توی وجودم حسش میکنم . با خودم قرار گذاشتم کاری که دنیا رو زیبا تر نکنه انجام ندم ، حتی اگه جاه و مقامی داشته باشه .

سجاد رجبی کیست؟

بیوگرافی ماجراها شناخت عمیق

اخرین ماجراهای نویسنده


زندگی یعنی ...🌱🍃🍂
درود بر دوستان .فکر کنم از اون ماجراهای تکان دهنده شه .زندگی...
ادامه...
Sajadrajabi
05 اسفند 99 سجاد رجبی
یه روز خوب 🌹🌹
درود بر دوستان .امروز پیامی رو یکی از دوستان با تعجب خوند و ...
ادامه...
Sajadrajabi
04 اسفند 99 سجاد رجبی
الا یا ایهاالساقی ادر کاساً وناولها🤔
درود بر دوستان .الا یا ایها الساقی ادر کاساً ونا ولها 🤔🤔که...
ادامه...
Sajadrajabi
02 اسفند 99 سجاد رجبی
تاثیر گذار بنویسیم 🌹
درود بر دوستان .چند روز پیش یه عکسی دیدم و ذهنم رو درگیر کرد...
ادامه...
Sajadrajabi
01 اسفند 99 سجاد رجبی
اگه به عقب برگردید چه میکنید ؟؟🤔
درود بر دوستان .یه سئوال اگه به عقب برگردید کجاهای زندگی رو ...
ادامه...
Sajadrajabi
29 بهمن 99 سجاد رجبی
وای به احوالتون 🤔
دوستان گل سلام .مشغول زندگی بودیم و سرمون تو کار خودمون بود ...
ادامه...
Sajadrajabi
28 بهمن 99 سجاد رجبی
جا نمونی ..🤔
درود بر دوستان .روزگاری شده که فقط باید بدوی میدونید چرا ؟؟؟...
ادامه...
Sajadrajabi
28 بهمن 99 سجاد رجبی
کفتر بازی 🕊
درود بر دوستان .تو حیاط نشسته بودم و نگاه به آسمان میکردم .د...
ادامه...
Sajadrajabi
26 بهمن 99 سجاد رجبی

لطفا نظرات را برایمان بنویسید

  • ثبت نظر با زدن دکمه Enter

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

    محصولات رایگان
    حضوری

    وبینار رایگان خودشناسی | قوی‌تر پا به قرن جدید بگذارید!

    ثبت نام
    حضوری

    وبینار رایگان بازی بی نهایت | قوانین نانوشته موفقیت در کسب‌و‌کار و زندگی

    ثبت نام
    غیر حضوری

    رژیم کاهش فقر، آموزش راهبردی مدیریت هزینه ها

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    دوره رایگان صحبت در جمع، سخنوری و فن بیان

    اطلاعات بیشتر

    آخرین ماجراها


    همه چی بستگی به خودت داره
    وقتی میترسی، هر چیزی ترسناک است. وقتی امیدواری هر چیزی برای ...
    ادامه...
    hamami
    07 اسفند 99 ابوالفضل حمامی مهرجردی
    میشه لطفا نظرتون رو بگید؟!
    دوستان درود بر شما. برای من مهمه که نظرتون رو در مورد ماجراه...
    ادامه...
    user43687270
    07 اسفند 99 پارسا اسلامی فرد
    گرگینه
    سلام سلاممن اومدم؛ظهر توی صحرا بودیم، ما بودیم و آتش و حسن گ...
    ادامه...
    28865388264
    07 اسفند 99 هدی رحیمی
    آدم ها مثل رودخانه اند
    از اشتباهات بی‌پایه مردم یکی این است که خیال می‌کنند هر کس د...
    ادامه...
    Kiya
    07 اسفند 99 باران
    خلاصه کتاب مزامیر/بخش اول
    خلاصه کتاب مزامیر/بخش اولکتاب مقدس/عهد عتیق1 ...
    ادامه...
    ak520
    07 اسفند 99 وبلاگ شخصی ابوالقاسم کریمی
    طی شد این عمر تو دانی به چه سان
    طی شد این عمر تو دانی به چه سانپوچ و بس تند چنان باد دمان ه...
    ادامه...
    user956807911
    07 اسفند 99 حیدر موحدی
    دوست‌داشتنی‌هایی که دست نیافتنی
    دوست‌داشتنی‌های بدی را که در دل خود پنهان می‌کنیم، روح ما را...
    ادامه...
    hn24
    07 اسفند 99 هادی ن
    بیشتر از یکی ها،شام مهمون من!
    درودهمونطور که اکثرا میدونید،چالش "پولاتو"از چند وقت پیش شرو...
    ادامه...
    MOHSEN007
    07 اسفند 99 محسن شیروانی
    از آخرین اخبار و تخفیف های بیشتر از یک نفر آگاه شوید!

    بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات

    استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.

    آدرس: تهران - سعادت آباد- بلوار دریا- خیابان صرافهای جنوبی- خیابان ۲۵ غربی (قره تپه ای)- نبش کوچه شادی ۱ - پلاک ۱- طبقه ۵
    تلفن : 02191090908
    logo-samandehi

    پرداخت کارت به کارت

    پرداخت از خارج ایران

    گارانتی بازگشت وجه

    تسهیل در خرید

    راهنمای سایت

    درخواست همکاری

    دوره رایگان فن بیان

    دعوت از اساتید سخنرانی

    نیلوفر مرداب

    خرید کتاب

    تماس با ما-درباره ما

    خرید اقساطی از