بالاخره من هم یک سفیر شدم | بیشتر از یک نفر
ورود ثبت نام
تماس با ما
بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
0
  • ورود
  • ثبت نام
  • تماس با ما
  • بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات
سبد خرید
0
  • صفحه اصلی
  • پروفایل من
  • محصولات
    • دوره های آنلاین
    • غیر حضوری
    • کتاب
  • مقالات
    • فن بیان و سخنرانی
      • فن بیان و هوش کلامی
      • صحبت در جمع
      • سخنرانی حرفه ایی
      • ارائه
    • مهارت های ارتباطی
      • خانواده
      • همسر و شریک عاطفی
      • دوستی
      • محیط کار و جامعه
    • کسب و کار
      • بازاریابی و فروش
      • نیروی انسانی
      • استراتژی
      • هوش مالی
      • هوش تجاری
    • توسعه فردی
      • سبک زندگی
      • آموزش و یادگیری
      • مهارت های لازم برای آینده
      • هوش هیجانی
  • ماجراهای شما
  • سوال های شما
  • گزارش
  • درباره ما

صبر کنید...

دوره جامع پول      خوب تشخیص بده....

مشاهده

  1. خانه
  2. ماجراهای-شما
  3. بالاخره من هم یک سفیر شدم

بالاخره من هم یک سفیر شدم

6   گزارش تخلف
مبینا گنجعلی مبینا گنجعلی 05 بهمن 99 88 4 4 دقیقه

وقتی خدا صدات میکنه و تو حواست نیست! وقتی بهت راه نشون میده و تو فکر میکنی اون چیزی که خودت میبینی درست ترین راه دنیاست.

‌میخوام براتون ماجرای یک راه پر از عشق از طرف خدارو بگم. این ماجرا طولانیه اما یک واقعیت قشنگه...

‌دی ماه 98 شد و من همچنان سرگشته و حیران دنبال راهی بودم که باید توش قدم میزاشتم، کدوم راه؟!

راه رسالتم.

‌تا حالا براتون پیش اومده به در و دیوار بزنید و بخوایین یه کاری رو بکنین ولی نشه! اما در عوض یه راه کنار همون راهتون باشه که شما اصلا اون رو نمیبینین؟! خب پس بریم تا ماجرارو براتون تعریف کنم.

ماجرا از این قراره که ‌آقای همسر از سفر تهرانش برگشت، رفته بود معارفه مدرسه استادی شش و من توی مشهد داشتم دنبال یه کار با ارزش میگشتم. شغل داشتم‌ها اما انگار دلم میخواست یه کاری کنم تا دنیا رو تغییر بدم، بدی‌ها پاک بشه و همه‌جا خوبی باشه! که آقای همسر بهم پیشنهاد داد وارد مدرسه استادی شش بشیم فکر نمیکردم به دردم بخوره چون اصلا بیشتر از یک نفر رو نمی‌شناختم.

‌آقای همسر گفت بشین فیلم سمینار رو نگاه کن و تا سه روز دیگه تصمیمت رو بگیر. فیلم سمینار پر از نکات خوب و مفید بود، چقدر از استاد بهرام‌پور آموختم توی یک فیلم شش ساعته.

اما یه چیز خیلی قشنگ توی فیلم سمینار نظرمو جلب کرد، آقای همسر گفته بود یه خانمی هست برای بچه‌ها کار میکنه اون قسمت رو خوب ببین حس کردم هدفتون مشترکه. خانم رایحه صنعتگر رو گفته بود مدیر خیریه بیشتر از بیشتر از یک نفر...

چه اسم قشنگی چقدر دلم می‌خواست سفیر بیشتر از بیشتر از یک نفر باشم. تصمیمم رو گرفتم و وارد مدرسه استادی شش شدم. قبل از ورود نمیدونستم قراره دقیقا توی مسیر چه اتفاقی برام بیفته اما منتظر بودم ببینم چجوری میتونم وارد خیریه بیشتر از بیشتر از یک نفر بشم. اون روزی که فیلم سمینار رو دیدم یه حسی بهم گفت بخشی از رسالتت توی دنیا رو پیدا کردی و از این بابت خیلی خوشحال بودم.

روزها و شب‌ها میگذشت و بیشتر با مجموعه و استاد بهرام‌پور عزیز آشنا میشدم. آموزش‌های جذاب، مطالب کاربردی، کوچ و پشتیبان، رشد کردن در مهارت‌هایی که بلد بودم و استارت زدن کارهای زیادی که قرار بود یه روزی انجام بشن. بخش خیلی زیادی از زندگیم رو در این مسیر مدرسه استادی به عمل رسوندم.

البته من قبل از مدرسه استادی یک فرد ناتوان و یا تنبل نبودم فقط به علت دزدی شرکتمون در سال 97 که تمام محتوا و وسایل کاری و رزومه‌ام و ... رفته بود یکسالی سرگردون بودم که دوباره از کجا شروع کنم. گاهی که میدیدم دستام خالیه اذیت میشدم و گاهی احساس ضعف میکردم. در مدرسه استادی دوباره انگیزه گرفتم و روی تجربیات و مهارت‌های گذشتم ایستادم و به راهم ادامه دادم.

برای شروع دوباره نیاز به مشاوره داشتم همون ابتدا برای انتخاب موضوع با خانم صنعتگر مشورت کردم و این باب آشنایی ما شد. اینستاگرام ایشون رو فالو کردم و فعالیت‌هاشون رو دنبال میکردم. تا اینکه یروز به ایشون پیشنهاد لایو مشترک دادم در مورد موضوعی که دغدغه هر دوی ما بود.

‌از مدرسه استادی می‌گفتم و انتظاری که برای سفیر شدن می‌کشیدم. ماه‌های اول خیلی مشتاق ورود به خیریه بودم اما به مرور زمان درگیر برگزاری دوره و وبینار و ساخت محصول که شدم از نشونه‌های خیریه فاصله گرفتم. هنوز هم شوق سفیر شدن رو داشتم اما منتظر یه فرم بودم انگار، که بهمون بدن و پر کنم و وارد خیریه بشم! نمیدونم چرا ولی همچین تصوری داشتم.

بازم ماه‌ها گذشت. بیش از نیمه‌ی مدرسه استادی گذشته بود، خیلی درگیر کارهام و نوشتن کتاب و ساخت محصول بودم. تا اینکه یروز دینگ! یه پیام از خانم صنعتگر عزیزم اومد، درخواست لایو مشترک رو قبول کردن و قرار گذاشتیم و محتوارو چک کردیم و در عرض هفت روز لایو مشترک برگزار شد.

‌بعد از اون باز درگیر کارهای خودم بودم که یک پیام دیگه از خانم صنعتگر اومد ازم خواسته بودن به یکی از سفیرهای بیشتر از بیشتر از یک کمک کنم تا مجموعه‌ای رو در مشهد برای فعالیت پیدا کنن. اینجا باب آشنایی من و آقای میثم عباسی رقم خورد. و من همچنان درگیر فروش محصول و منتظر فرم سفیر شدن بودم!

الان که به موضوع نگاه کردم از بیرون خیلی چیزها معلوم بود اما من توی حجم بالای کارهای استادی اون نور و راه روشن رو نمیدیدم. انتهای مسیر استادی شش بود و مدام پیام‌ها و پیگیری‌های آقای عباسی برای شروع کارشون در مشهد بهم میرسید، راهنمایی و همکاری با ایشون یکی از برنامه‌های چند ماه آیندم شد. هنوز احساس میکردم واسطه هستم و باید یک فرم برای ورود به مجموعه خیریه پر کنم!!! و همچنان سخت درگیر کارهای شخصی خودم.

داشتم یه کاری رو شروع میکردم که هرچی بیشتر تلاش میکردم انگار بیشتر پسرفت داشتم ولی من همچنان مُصرانه پشت اون در ایستاده بودم تا اون کار جور بشه اما نمی شد که نمی‌شد. در کنارش کمک به آقای عباسی رو یک وظیفه میدونستم که باید راهنماییشون کنم. یروز بر اساس تجربه کارگاه‌های کار با کودکم قرار شد من توی مسیر و آموزش هم به آقای عباسی کمک کنم و انگار یکجور دستیار آموزشی بشم.

‌از این اتفاق خانم صنعتگر مطلع شده بودن تشویقمون کردن و به آقای عباسی کلی راه‌کار دادن. تا اینکه پیام ایشون رو برای ورود به مجموعه خیریه بیشتر از بیشتر از یک نفر دریافت کردم، 

-آیا تمایل به ورود دارید؟! اینجا بود که پای گوشی خشکم زد! با مدیر خیریه‌ای که نه ماه منتظر ورود بهش بودم ارتباط داشتم و هیچ‌وقت خودم درخواستی نداشتم. بعلاوه بعد از این همه نشونه چی‌شده بود که فکر میکردم توی اون راه دیگه موفق‌تر خواهم بود!

وقتی پیام خانم صنعتگر رو خوندم احساس کردم خدا زد روی دوشم و گفت هنوزم نشونه‌هارو دنبال نمیکنی؟! اینجا به خودم  اومدم و گفتم می‌خوام یک سفیر باشم. سفیر شدن کار آسونی نبود چون باید یک دوره آموزشی مجزا میگذروندم و کلی تجربه‌ی کار با کودکم رو جمع می‌کردم و کلی کتاب می‌خوندم اما من خودم رو آماده کردم برای این راه چون احساس میکنم رسالتی دارم که باید انجام بشه...

‌خب اینجا پایان قسمت اول داستان منه و شروع راه یک سفیر ذوق زده و خوشحال. فقط یک نکته بگم گاهی به روند راه اعتماد کنید و نشونه‌هارو نادیده نگیرید.

خیلی خوشحالم که تونستم وارد جمع شما بشم، ممنونم خانم صنعتگر عزیز که منو پذیرفتید، سپاسگزارم آقای بهرام‌پور که این مسیر رو برای ما فراهم کردید.

‌

‌این داستان ادامه دارد ...

#بیشتر از بیشتر از یک نفر #مدرسه_استادی #دستاوردهای مدرسه استادی #رسالت فردی
6
https://www.bishtarazyek.com/rau2n7
کپی شد
مبینا گنجعلی
0

دنبال کننده

10

دنبال شونده

17

ماجرا

مبینا گنجعلی

مبینا گنجعلی هستم معمار و منتور هنر. معتقدم با هنر میشه زندگی‌هارو خیلی خلاقانه‌تر کرد و تمام سعیم رو میکنم تا خلاقانه زندگی کنم. با خلاقیت بیشتر زندگی راحت‌تری رو تجربه می‌کنیم. بعلاوه تدریس نقاشی و هنر به کودکان رو دوست دارم.

مبینا گنجعلی هستم معمار و منتور هنر. معتقدم با هنر میشه زندگی‌هارو خیلی خلاقانه‌تر کرد و تمام سعیم رو میکنم تا خلاقانه زندگی کنم. با خلاقیت بیشتر زندگی راحت‌تری رو تجربه می‌کنیم. بعلاوه تدریس نقاشی و هنر به کودکان رو دوست دارم.

مبینا گنجعلی کیست؟

بیوگرافی ماجراها ویژگی ها و ارزش ها شناخت عمیق

اخرین ماجراهای نویسنده


سفیر شدن کار آسونی بود؟!
این ماجرا قسمت دوم سفیر شدن من هست. توی این قسمت میخوام برات...
ادامه...
user9792814581794
20 بهمن 99 مبینا گنجعلی
استاد بهرام پور کجایی که ببینی با شاگردت چه کردن!
الان تقریبا نیمه خرداد هستیم و شش ماه از مدرسه استادی میگذره...
ادامه...
user9792814581794
16 مرداد 99 مبینا گنجعلی
بهرام‌پور با چتر دهن منو بست!
تاحالا هیچ کسی این جوری با چتر دهن منو نبسته بود!شاید تو ذهن...
ادامه...
user9792814581794
19 خرداد 99 مبینا گنجعلی
ماهی هایی که انسان شدن
در زندگی هر کدام از ما انسان ها فراموشی چیز بسیار معمول و رو...
ادامه...
user9792814581794
12 خرداد 99 مبینا گنجعلی
برای اولین بار فراموش کردم اما ...
دیروز درگیر کمپین همسرم بودیممدیر تیم پشتیبانی گروه هستم و خ...
ادامه...
user9792814581794
07 خرداد 99 مبینا گنجعلی
از خودم خوشم میاد وقتی ...
وقتی زندگی سخت میشهرفتارهای ما آدم ها با هم فرق میکنه. حتی خ...
ادامه...
user9792814581794
30 اردیبهشت 99 مبینا گنجعلی
انسان ارزشمندِ بی خبر
یه بار دیگه حرف های استاد بهرام پور به حقیقت پیوست.جایی که د...
ادامه...
user9792814581794
22 اردیبهشت 99 مبینا گنجعلی
وبینار با طعم افطاری
امروز واقعا خوشحال بودمبرای پیشرفت هایی که بخاطر شرایط خاص پ...
ادامه...
user9792814581794
14 اردیبهشت 99 مبینا گنجعلی

لطفا نظرات را برایمان بنویسید

  • ثبت نظر با زدن دکمه Enter

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

با زدن دکمه اینتر نظر شما ثبت می شود

    محصولات رایگان
    حضوری

    وبینار رایگان خودشناسی | متعلق به خودِ خودت باش...!

    ثبت نام
    حضوری

    وبینار رایگان بازی بی نهایت | قوانین نانوشته موفقیت در کسب‌و‌کار و زندگی

    ثبت نام
    غیر حضوری

    رژیم کاهش فقر، آموزش راهبردی مدیریت هزینه ها

    اطلاعات بیشتر
    غیر حضوری

    دوره رایگان صحبت در جمع، سخنوری و فن بیان

    اطلاعات بیشتر

    آخرین ماجراها


    آیا بی ام و x4 ارزش خرید دارد؟
    قیمت بی ام و x4 در چه رنجی است؟پیش از معرفی آپشن‌های خودروی ...
    ادامه...
    Sara.Amini
    11 اسفند 99 سارا امینی
    تب پس انداز
    این روزها که اواخر سال نود و نه رو میگذرونیم و دوره ی پول از...
    ادامه...
    hosseinmirzasuzani
    11 اسفند 99 حسین میرزاسوزنی
    جشنی که شاید زنده از اون بیرون نیای!
    سلام..چند روز دیگه همه دعوت هستندبه یک جشن آن هم از نوع:🎉🎊...
    ادامه...
    shaya1200
    10 اسفند 99 شیدا اصغرزاده
    دنیا مثل آینه است 🌱
    🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂❣ داستان کوتاهیک روز وقتی کارمندان به اداره ...
    ادامه...
    Kiya
    10 اسفند 99 باران
    خلاصه کتاب مزامیر/بخش چهارم
    خلاصه کتاب مزامیر/بخش چهارم55_84کتاب مقدس_عهد...
    ادامه...
    ak520
    10 اسفند 99 وبلاگ شخصی ابوالقاسم کریمی
    خودشناسی غیر پیچیده!
    وقتی صحبت از خوشناسی میشه یا یه عده هستند که میرن سراغ «کارل...
    ادامه...
    payam
    10 اسفند 99 پیام بهرام پور
    وبینار علم و شبه علم
    امسال یک وبینار به ما هدیه داد استاد بهرام پور با موضوع علم ...
    ادامه...
    mralizadeh
    10 اسفند 99 محمدرضا علیزاده
    چند جمله ناب👌
    سلام و درودچند جمله نابهمه یادشون میمونه باهاشون چیکار کردى،...
    ادامه...
    user956807911
    10 اسفند 99 حیدر موحدی
    از آخرین اخبار و تخفیف های بیشتر از یک نفر آگاه شوید!

    بیشتر از یک،آموزش سخنرانی،فن بیان و ارتباطات

    استفاده از سایت مشروط بر قبول توافقنامه کاربری و حفظ حریم شخصی می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مجموعه بیشتر از یک نفر است.

    آدرس: تهران - سعادت آباد- بلوار دریا- خیابان صرافهای جنوبی- خیابان ۲۵ غربی (قره تپه ای)- نبش کوچه شادی ۱ - پلاک ۱- طبقه ۵
    تلفن : 02191090908
    logo-samandehi

    پرداخت کارت به کارت

    پرداخت از خارج ایران

    گارانتی بازگشت وجه

    تسهیل در خرید

    راهنمای سایت

    درخواست همکاری

    دوره رایگان فن بیان

    دعوت از اساتید سخنرانی

    نیلوفر مرداب

    خرید کتاب

    تماس با ما-درباره ما

    خرید اقساطی از