تمرین اول دوره اعتماد به نفس

1-پلاسیبو یا دارونما چیست

پلاسیبو یا دارونما، دارویی ساختگی بدون تاثیر واقعی بر بدن بیمار است که واکنش های احساسی و دروغین مغز باعث می شود که دردبیمار در اثر مصرف دارونما التیام یابد. مصرف پلاسیبو باعث می شود سلول های مغز شروع به آزادسازی دوپامین و GABA کنند که این موضوع باعث التیام درد بیمار می شود.

در یک پژوهش به دو گروه از بیمارانی که مشکل سردرد مزمن داشتند قرص هایی بدون تاثیر واقعی داده شد.قیمت دارونما برای یک دسته 1 دلار و برای دسته دوم 10 دلار بیان شده بود.در پایان پژوهش مشخص شد که دارو برای دسته دوم کاملا موثر بوده و برای دسته اول تاثیر کمتری داشته است.

پلاسیبو یا دارونما در موارد خاص می تواند یک روش درمانی موثر باشد.

2-تعیین کنید که اولین گام شما خروج از کدام ناحیه امن است.

الف-ناحیه امن ارتباطی: برقراری روابط اجتماعی قوی تر با اطرافیان

ب-مواجه شدن با ترس ها: نظیر شنا کردن در بخش عمیق استخر،ترس از حیواناتی نظیر سگ،

ج-دنبال کردن یک ورزش حرفه ای

د-یادگیری مهارت های مدیریت سرمایه و افزایش سواد مالی

3-مکانیزم 124 رو در یک اتفاق توضیح دهید.

من اوایل که پشت فرمان ماشین می نشستم هر لحظه احتمال وقوع یک اتفاق بد رو میدادم.مغزم احساس خطر می کرد و برای حفظ جان دستور فرار می داد. واکنش هایی که توی بدنم رخ میداد عرق کردن شدید دست ها،لرزیدن بدن بود و فکرهایی که توی مغز ایجاد می شد این بود که من هیچوقت هیچی نمیشم همه ی کارهام همین طوریه بهتره ماشین رو بفروشم تا به کسی آسیب نزدم،اصلا مگه همه باید رانندگی بلد باشن و...

4-یک باور مخرب رو انتخاب کنید و با فرمولی که گفتیم برنامه

تغییرش رو بنویسید که چه قصدی دارید

باور مخرب: من هیچوقت نمی تونم با اطرافیان ارتباط مناسب برخورد کنم و شخصیت جذابی ندارم.

الف:اسم گذاشتن روی فکر: غرغرو

ب:من به مکانیزم های مغز آگاهی دارم و میدونم این یه فکره که موفق نمیشم.

ج:ریزاقدام: با هرکس که آشنا میشم دو سه تا سوال و موضوع دم دستی برای سوال پرسیدن داشته باشم، یا خواندن یک نکته از کتاب چگونه سر صحبت را باز کنیم اول صبح پس از بیدار شدن.

5-یک مثلث کارپمن رو توضیح بده موقعیت واقعی

من سرکارم هر موقع اشتباه می کردم سعی می کردم یک نفر دیگه رو مقصر جلوه بدم و جلوی همکاران دیگم پشت سرش بگم مقصر اصلی اون بود.

من:قربانی          

همکارانی که به حرفم گوش میدادن:ناجی

فردی که اشتباه رو گردنش می انداختم:جلاد

بنابراین مشکل حل نمی شد و اشتباهات تکرار می شد.