صبر کنید...
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بزرگواران.
دوستان هنوز وارد بحث اصلی نشدیم و درحال پرداختن به مقدمات انسان شناسی هستیم.
انشاءالله به زودی بحث اصلی رو هم شروع می کنیم.
جلسه دوم:
حالا می خواییم اهداف انسان شناسی رو تیتر وار بدونیم که چیا هستن:
🌹 اهداف انسان شناسی :
1️⃣ شناخت حقیقت وجود خود و کمال حقیقی و مسیر رسیدن به کمال
2️⃣ زمینه سازی برای شناخت خدای متعال
3️⃣ به دست آوردن یک سیستم و دستگاه واحد جهت توجیه تمام فعل وانفعالات وجود انسان
4️⃣ زمینه سازی برای ارتباط بهتر انسان ها با دین
5️⃣ باز تعریف مفهوم اخلاق و راه های تهذیب نفس.
6️⃣ به دست آوردن قدرت ارزیابی و اولویت بندی آموزه های اخلاقی و تربیتی
7️⃣ به دست آردن قدرت تحلیل و پیش بینی رفتارهای خود و دیگران
8️⃣ باز تعریف انسان مدارانه برخی الفاظ پرکاربرد دینی،
نظیر : معرفت، تقوا، مبارزه با نفس و ...
💠 مبانی و اصول موضوعه :
✔️ در هر علمی با پیش فرض هایی روبرو هستیم که یا بدیهی اند یا در علومی دیگر به اثبات می رسند.
☢️ در بحث انسان شناسی هم باید برخی مسائل رو به عنوان « مبانی » یا « اصول موضوعه » بپذیریم.
✅ که البته همه اینها در جای خود اثبات شدهاند .
و بیان اثبات اونا خارج از حوصله ی بحثمونه.
1️⃣ مثلاً انسان دارای بعدی غیر مادی است.
2️⃣ انسان قابل تغییر است.
3️⃣ تغییر پذیری روح
4️⃣ تأثیر گذاری روح بر بدن
5️⃣ مختار بودن انسان
6️⃣ نامتناهی بودن انسان و گرایش های او
7️⃣ کمال نهایی انسان ، قرب الی الله است
8️⃣ ذو ابعاد بودن وجود انسان(ذو یعنی دارنده,صاحب)
9️⃣ تأثیر گذاری ابعاد وجود انسان بر خود و یکدیگر
10. تفاوت انسان ها در ظرفیت ها و قابلیت ها
👤 اِفراز انسان به ابعاد سه گانه :
✴️ یکی از راه های شناختِ هر مفهوم یا پدیده ای ، افراز آن به اجزای تشکیل دهنده آن است.
🔅 « انسان » هم از این قاعده مستثنی نیست.
برای بحث در انسان شناسی,ابعاد وجود انسان رو به سه قسمت تقسیم می کنیم:
1️⃣ آگاهی : تمام چیزهایی که از جنس آگاهی و دیتا هستند یا به نوعی با دیتا و آگاهی ارتباط دارند در این بُعد قرار می گیرند؛
نظیر: علم و آگاهی، حافظه، تفکر، تخیل، تداعی، تلقین و...
2.گرایش:
داراییها و تواناییهایی است که موجب ایجاد کششی به سمت چیزی در روح ما میشود.
این کششهای روحی را « گرایش » مینامیم.
3️⃣ رفتار و عمل : هدف از رفتار و عمل در اینجا ، عمل اعضاو جوارح (اعضای خارجی و بیرونی)است نه عمل جوانح (که شامل اعضای داخلی است.مثلا ضربان قلب و هضم که اردادی نیستند.
البته بعضی از اعمال جوانح هم ارادی هست.مثل تفکر و عشق ورزیدن.اما اینا هر کدوم تو بعد خودشون بررسی میشن مثلا تفکر تو بعد آگاهی و عشق ورزیدن تو بعد گرایش.)
🖋 بحث ما هم بیشتر در خصوص چگونگی انسان است نه چیستی انسان.
یعنی دنبال اینیم که چطور انسان رو تغییر بدیم نه این که دنبال چیستی وتعریف انسان باشیم که این کار فلسفه ست)
❓ایجاد تغییر در انسان به چه معناست؟
🔸ایجاد تغییر در انسان، یعنی ایجاد تغییر در یکی از این سه بعد.
🔹و ایجاد تغییر در این سه بعد، بدون استفاده از خود همین سه بعد ممکن نیست...
✅ بنابراین یه جدول خانه ای رسم می کنیم که اسم اونو جدول تأثیر وتأثرات وجود انسان می ذاریم:
✔️ ادامه بحثمون هم بررسی این جدول خواهد بود.
دوستان بیشتر از یکی ,همون طور که ملاحضه می کنیین تو این جدول ردیف افقی یعنی تأثیرگذار و ردیف عمودی یعنی تأثیرپذیر.
مثلا اگه بخواییم ستون دوم جدول بالارو بررسی کنیم,این طوری می گیم.
خونه ی شماره4 یعنی تأثیر گرایش بر آگاهی خونه ی 5 یعنی تأثیر گرایش بر گرایش,خونه ی 6یعنی تأثیر گرایش بر رفتار.
✅ پیش از شروع بررسی جدول ، باید بدونیم که یکی از خونه های این جدول قابلیت وقوع خارجی نداره.
👤 به نظر شما کدوم خونه ست⁉️
.
.
.
.
.
.
.
خونه ی شماره3 رو باید خارج کنیم.
چون امکان تحقق خارجی نداره و بدون واسطه و تاثیر میدان دیگر کارایی نداره.
یعنی به صورت مستقیم آگاهی روی رفتار ما تأثیر گذار نیست.
علم و آگاهی نمی تونه مستقیما روی رفتار ما تأثیر بذاره و اون رو تغییر بده.
علم و آگاهی تنها زمانی می تونه روی رفتار و عمل ما تأثیر بذاره که گرایشی رو تحریک کنه.
مثال:
سیگار کشیدن🚬:
اگه گرایش به سلامتی داشته باشیم,علم به مضر بودن سیگار و آگاهی از ضرراش میاد این گرایش ما رو تحریک می کنه و ما رو از سیگار کشیدن باز می داره.
ولی اگه گرایش به نقدطلبی و لذت طلبی در ما فعال باشه,علم و آگاهی نسبت به مضر بودن سیگار هم تأثیری در سیگار کشیدن ما نخواهد داشت.
می بینیم که آگاهی به خودی خود تأثیری نخواهد داشت و تعیین کننده نوع گرایش های ما هست.
برای روشن تر شدن این قضیه باید با مفهوم اراده آشنا بشیم.
انشاءالله تو ماجرای بعدی...
خدانگه دارتون دوستان.
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
بسم الله الرحمن الرحیم. بیشتر از یک نفر بودن رو دوست دارم و سعی دارم امروز کارهایی رو انجام بدم که دیگران حاضر نیستند انجام بدن,تا فردا کارهایی رو انجام بدم که دیگران قادر نیستند انجام بدن.