صبر کنید...
درود بر دوستان .
ماجرای داغ داغ.
همین الان یکی از بچه ها مدرسه استادی زنگ زده بهم میگه :
اسمش رو نمیارم (م.ع)
نه که فکر کنید محمد عابدی از خمینی شهر اصفهان رو میگما 😉
میگه آقا صدای دینگ دینگ گوشی ما فقط مختص شماست وشب و روز نمیشناسه.
آقای رجبی مگه شما خواب ندارِید 😥
بهش میگم اسمتو نمیگم ولی نگفتم که نمینویسم .
البته این (م . ع) ما خیلی بچه ی گلی هست و تو این مسیر رفاقت کلی ازش آموختم .
از خدا برای (م. ع) و همه دوستان بهترین ها رو آرزو دارم .🌹
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
سجادرجبی نویسنده کتاب داناترازدیروز هستم کسی که دوست داره دنیا رو زیبا ببینه .چیزی واسه خودش نمیخواد چون میدونه توی این دنیا مهمونه و باید یه روزی بار سفر ببنده . خدا رو می شناسم چون توی وجودم حسش میکنم . با خودم قرار گذاشتم کاری که دنیا رو زیبا تر نکنه انجام ندم ، حتی اگه جاه و مقامی داشته باشه .