صبر کنید...
یک هفته پیش، گوشی مادرم رو برای تعمیر بردم پیش یه نفر.
مشکل از اسلات سیمکارتش بود. بهش گفتم: شکسته و باید عوض بشه.
گفت: هزینش 45،000 تومن میشه. شب زنگ بزن بیا بگیر.
شب بهش زنگ زدم.
گفت: این که سالمه، مشکل از برد و مدار سیمکارته؛ باید روش کار کنم.
گفتم: خب کار کن.
2-3 روز بعد بهش زنگ زدم، گفتم: حاضره؟
گفت: آقا رمز گوشیتون چنده، من تستش کنم!؟
(🤨... رمز !؟ یعنی اگه من الآن زنگ نمیزدم، خودش زنگ نمی زد ... !؟)
خلاصه بعد از یک هفته گوشی رو گرفتم و همون 45،000 بهش دادم و اومدم خونه..
سیمکارت رو گذاشتم تو گوشی، دیدم این که هنوز خرابه !!
اون کد معروف #06#* رو زدم، دیدم بَََََََعععععلههه !
سریال گوشی پاک شده!
من از نرم افزار گوشی سر درمیارم و تونستم سریال رو دوباره رو گوشی بزنم.
ولی تو اون لحظه با خودم این فکر ها رو کردم:
بقیه مردم تو اون لحظه چیکار میکنند ؟
چه خوب میشد اگر تعمیرکار گرامی، به من اطلاع میداد و میگفت: سریال گوشیتون هم خرابه؛ درستش کنم؟
یا مثلاً همون اول تست میکرد، شاید مشکل اصلاً همون سریال بوده (هر دو سیمکارت خراب بود، و وقتی سریال اصلاح شد، هر دو درست شد.)، و به من میگفت؛ درسته که پول کمتری میگرفت، ولی در کنارش مشتری همیشگیش میشدم و به بقیه هم میگفتم، برید پیش فلان تعمیرکار....
تا اون لحظه من مشتری همیشگی بودم،،،،، و به بقیه هم ایشون رو توصیه میکردم...؛
ولی خودش خرابش کرد..
بخاطر بدقولی،
بخاطر اینکه جونش در میاد جواب مشتری رو بده،
بخاطر مارشمالویی که میخواست همون لحظه بخوره ......
هر چی بیشتر دور و اطرافم رو میبینم، بیشتر به این موضوع پی میبرم که، ایران یه بازار بِکر و دست نخورده است، برای کسی که درست و اصولی کار کنه ....
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
یک چند پتانسیلی که برای کامل کردن نیمه ی گمشده ی اعتماد به نفسم، که تصور ذهنی از خودم هست، اینجام؛ تا تعادل را در خودم ایجاد کنم.