صبر کنید...
نه...باور کنین قصد ندارم اینجا یه تقویم ادبی راه بندازم😊 ولی یه سری آدمها توی این دنیا اومدن و رفتن و از خودشون اثرهای ماندگاری به جا گذاشتند... آدمهایی که کمک کردند دنیا جای قشنگ تری برای زندگی بشه...شاید یه یاداوری کوچک از قدمهای استوار اونها در راه زیبا کردن دنیا، یه تشکر کوچک باشه از طرف من برای جبران زحمات این نازنینان...
همیشه سیر کردن تو دنیای ادبیات بهم انرژی میده...انگار ادبیات یه روزنه ست که با اون میشه دنیا را زیباتر دید و آدمهایی که اثرهای ماندگار دراین وادی از خودشون به جا می گذارند، برام بسیار عزیز و دوست داشتنی اند..
یکی از این نازینان، محمد علی جمالزاده ست. چنین روزی او آسمانی شد ولی با داستانهای زیبا و کوتاهی که نوشت، تحولی در ادبیات داستانی کشور ما ایجاد کرد. به او لقب پدر داستان کوتاه زبان فارسی داده شده.
روحش شاد و یادش گرامی ⚘⚘⚘
اجازه بدین برش کوتاهی از یکی از داستانهای این نویسنده به نام دارالمجانین را باهم بخونیم...
گفت: دیوانگی شاخ و دم ندارد. وقتی آدم با آدم های دیگر شباهت نداشته باشد، دیوانه محسوب میگردد.
گفتم: اگر همه مردم دیوانه بودند، تا حالا همدیگر رو خورده بودند...
گفت: نکته همینجاست که آفت عالم و بلای جان بنی آدم همیشه نیم عقلا و نیم دیوانگان بوده اند. و الا از آدم تمام عاقل و تمام دیوانه - اگر فرضا پیدا شود - هرگز سر سوزنی آزار نمی رسد...
لحظه لحظه های زندگی تون بر مدار قرار 🌱⚘🌱