صبر کنید...
سلام رفتم ، سوپری محل خرید کنم ... گفتگو دو نفر از دوستان محل را ، البته ی جورهای منو هم دعوت کردن...
دیدم دارند ، در مورد شخصی صحبت میکند...
یادم رفت در چه مسیری هستم خودم...
توی بازگشت مسیر توی فکر رفتم... چرا وارد گفتگوشون شدم...یاد متن از خانم هریسون شدم ولی یادم نیومد...وقتی رسیدم .خونه دفترمو باز کردم..ناراحت شدم از خودم.....
وقتی در مورد دیگران قضاوت میکنید، عمدا دارید به آنها صدمه میرسانید. احترام به تفاوتها فراتر از کنار آمدن با دیگران است.
_هریسون
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
سلام... برای معرفی خودم به این بیت شعر از مولانا پسنده میکنم..... *** (آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید)***