صبر کنید...
درود بر دوستان .
یه ضرب المثل داریم که :
اگه بخوایم این ضرب المثل رو به انسانها ربط بدیم یعنی اینکه هر بچه ای مثل والدینش میشه.
یکی پدرش اهل دوده و اونم کم کم رو به دود میاره .یکی اهل کتابه و فرزندش هم به کتاب خوندن علاقه پیدا میکنه ،خلاصه هر کدام از ماها یه سری رفتارها از والدین با خودمون برای نسل های بعد حمل میکنیم .
خیلی ها هم هستن که در این راستا به خودشون میان و اشتباهات والدینشون رو برای خودشون درس عبرت میکنن و یه مسیر جدید برای خودشون میسازن و اینا آدم های دوست داشتنی ای میشن . چون متوجهِ بودنِ خودشون میشن و به خودشون میان که بهترین خودشون شن .
اون عده ای هم که مثل والدین میشن کسانی هستند که تفکر گذشتگان رو قبول دارن و به خودشون اجازه دوباره تفکر کردن رو نمیدن .
کسانی که مسیر جدید رو انتخاب میکنن هم زمان دو تجربه دریافت میکنن اولی شکست والدین ، دومی موفقیت خود .
یکی از پدر های فامیل دور ما عادت داره که هر جا نشسته تا مشکلی برای تنفسش به وجود میاد دستش رو تا مچ میکنه توی بینی اش تا راه رو باز کنه البته میشه اسمش رو گذاشت راه گشا و پس از گشاییدن راه با لبه ی قالی ور میرود ما که نمیدونیم واسه چی اما به هر حال.
یعنی قالی هاشون رو اگه خم کنی میشکنه .
دو تا پسر داره که یکی کُپ خودش هست و تمام مراحل راه گشایی رو دونه به دونه انجام میده و اون یکی راه دیگه ای رو انتخاب کرده و از این راه گشایی مخصوصا جلوی افراد متنفر هست و مدام در حال تذکر دادن به انهاست .
چقدر خوبه که آدم کسانی رو میبینه که اشتباه دیگران رو واسه خودشون درس میدونن و سعی میکنن راه بهتر رو انتخاب کنن .
حسابش رو کنید وقتی که میخواید با این پدر و پسر سلام یا خداحافظی کنید هنگام دست دادن چه حسی به اون طرف دست میده مخصوصا وقتی که میدونه اون دست راه گشاست .
البته سخت نگیرید بعدش میشه دستها رو شست مثل اون شعری هست که میگه دستها رو باید شست فکر کنم اون شاعر هم یه سری رفته بوده خونه اینا.
به هر حال در هر وضعیتی میشه انتخاب کرد که مسیر رو ادامه داد و یا سر وته کرد و برگشت .
متشکرم که از این ماجرا حالتون بد نشد و همچنان مسیر بهتر رو میپسندید.🌹
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
سجادرجبی نویسنده کتاب داناترازدیروز هستم کسی که دوست داره دنیا رو زیبا ببینه .چیزی واسه خودش نمیخواد چون میدونه توی این دنیا مهمونه و باید یه روزی بار سفر ببنده . خدا رو می شناسم چون توی وجودم حسش میکنم . با خودم قرار گذاشتم کاری که دنیا رو زیبا تر نکنه انجام ندم ، حتی اگه جاه و مقامی داشته باشه .