صبر کنید...
دیشب جایى رفتیم و ماشینم رو کنار خیابان پارک کردم . البته جایى که در واقع جاى پارک خودرو بود و اتومبیل هاى دیگه اى هم غیر از ماشین من اونجا بودن . حدود ساعت ١٢ شب که کارمون تموم شد و خواستیم برگردیم تا رسیدم به ماشینم دیدم سمت چپ کنار چراغ جلو فرو رفته . مشخص بود که جاى ضربه ى سپر ماشینه که بهم زده البته براى رنگ اتفاقى نیفتاده بود ولى فرورفتگى بدى بود .
فکر میکنین اولین کارى که کردم چى بود ؟
نه بابا فحش ندادم 😁😁😁
ولى کل دور و بر ماشین رو بررسى کردم نه به هواى جاى یه ضربه ى دیگه بلکه به دنبال شماره ى تلفن.
بله ؛ دنبال شماره تماس اون شخصى میگشتم که زده به ماشینم . پیش خودم گفتم مگه میشه کسى زده باشه و تلفن تماس نگذاشته باشه یعنى مطمئن بودم که یه راه دسترسى گذاشته تا پیدام کنه و هزینه که هیچ ، لااقل عذرخواهى خشک و خالى انجام بده البته من عذرخواهى نمى خواستم ولى حداقل انتظار داشتم شماره تماس گذاشته باشه ولى راستش و بخواین هیچ اثرى از خودش بجا نگذاشته بود غیر از اثر همون ضربه.
من خودم اگه در یه همچین موقعیتى قرار بگیرم سعى میکنم به هر نحو شده وظیفه ى اخلاقیم رو به جا بیارم .... بحث اخلاق مدارى و حقوق و قوانین ارتباطى اجتماعى ، بحث مفصّل و لازمیه که باید آموزش داده بشه هم در خانواده هم در مدرسه هم در رسانه ها هم در اجتماع .
الان که این ماجرا رو نوشتم تازه از صافکارى برگشتم و به قول اوستا صافکار فقط هشتاد تومن توو گلوى ماشین گیر کرده بود که من فکر میکنم یه جورایى توو گلوى فرهنگى گیر کرده که باید رعایت بشه .
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
آموزش مسیرى است که ابتداى آن دانایى و انتهاى آن دارایى است.کسانى هستند که براى هیچ چیز نهایتى متصور نیستند و در طلب بى نهایتند و بدینگونه است که جاودان مى مانند.آموزش صحیح ، مسیر حرکت صحیح به سمت بى نهایت را براى کسانى که اهلِ تلاشند هموار خواهد کرد. مهدى بهارلو هستم مدرّس بهبود مهارتهای ارتباطی