صبر کنید...
گاهی در صحبتها و تعارفات روزمره، از واژه ها یا عبارات و یا جملههایی استفاده میشود که یا نادرست است و یا با آن موقعیت خاص مناسبتی ندارد.چند مورد را که تا به حال به نظرم رسیده بیان میکنم.
1/قبل از همه : شما را به خدا،تمنا میکنم،لطفا، لطفا ولطفا از کلمات صحیح استفاده کنید.خواهشاً،گاهاً،دوماً،سوماًو...نادرست است.اینها واژه های فارسی هستند ودر فارسی تنوین نداریم. الآن که در فضای مجازی آب پاکی را ریختهاند روی دست همه و مینویسند: خاهشاً!!!
2/گاهی دیده یا شنیدهام که افرادی در ملاقات با شخصی که برای اولین بار میبینند،میگویند:خوشبختم! مگر آدم با دیدن یک شخص خوشبخت میشود؟ عبارت درست آن «خوشوقتم» است.یعنی وقت امروز یا اکنون من با دیدن شما خوش و لذت بخش شد.
3/غلط مصطلحی که امروزه بسیار رایج شده اینست که وقتی میخواهند اهمیت فرد یا موضوعی را نشان بدهند،میگویند این شخص یا آن مورد حرف اول را میزند! این درست عکس منظور ماست. ببینید؛ وقتی که عده ای دور هم مینشینند و در باره موضوعی مشورت میکنند،همه حرفهایشان را میزنند و در نهایت یک نفر جمع بندی و نتیجه را اعلام میکند و به اصطلاح حرف آخر را میزند. لااقل میتوان گفت: فلان شخص حرف اول و آخر را میزند.باز این قابل قبول تر است.
چندی پیش در یک برنامه تصویری،گوینده میگفت:...اگر کیفیت تصویر برای شما حرف اول را میزند باید فلان کار را انجام دهید! آخر مگر کیفیت تصویر حرف میزند که اول یا آخر باشد؟! خیلی ساده میتوانست بگوید:...اگر برای شما اهمیت دارد...یا:در درجه اول اهمیت قرار دارد.
4/ وقتی کسی از سفر یا از راه میرسد دیگران به او میگویند رسیدن به خیر! این اصطلاح علاوه بر اینکه درست نیست نوعی توهین هم محسوب میشود.یعنی ما به طرف میگوییم خدا کند از راه آمدن شما خیر داشته باشد نه شر!! جمله درست آن اینست: رسیدم یا رسیدیم به خیر.یعنی میگوییم ما به خیر ـ که شما باشید ـ رسیده ایم. یعنی شما را برای خود خیر میدانیم.
5/ بعضی اوقات در صحبتها و تعارفات روزمره جملات و عباراتی رد و بدل میشود که یا مبهم است و یا اصولا بی معنی است. به عنوان مثال هنگامی که کسی نماز بجا میآورد و یا در ماه رمضان به روزه داران میگوییم:«قبول باشد».یعنی گوینده آرزو میکند که عبادت طرف مقابل از طرف خداوند مورد قبول قرار بگیرد.قریب به اتفاق افراد پاسخ میدهند: «قبول حق باشد». به نظر شما معنی این جمله چیست؟! مگر کسی گفته که قبول ناحق باشد؟! بهتر نیست در پاسخ قبول باشد بگوییم: متشکرم انشاءالله از شما هم قبول باشد؟
6/ مطلب پایانی این یادداشت در باره ترجمه است.میدانید که ترجمه عبارت است از ریختن معنی و مفهوم از یک زبان در ظرف زبان دیگر.درست مثل ریختن مایع از یک پارچ در یک لیوان یا یک کاسه که شکل همان ظرف را به خود میگیرد. بنابراین ترجمه لغت به لغت و باصطلاح تحتاللفظی به هیچ وجه ترجمه خوب و قابل استفاده ای از کار در نخواهد آمد.مترجم باید هم به زبان مبدأ و هم بخصوص به زبان مقصد کاملا مسلط باشد.
من نمیدانم مترجمین صدا و سیما با اینهمه ادعایشان چطور رویشان شده که این ترکیبِ بد ترکیب و این ترجمه لغت به لغت «شجاع قلب» یا «شجاع دل» را بین مردم منتشر کنند و رواج بدهند؛در حالی که در زبان فارسی معادلی زیبا،شیوا و رسا داریم مانند: «دلاور»
حق یارتان.
#درستگویی #درستنویسی #ترجمه #فارسیدنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
محمد هنرپور
تهران
دندانپزشکم و فعلا دانشجوی مقطع PhD اخلاق پزشکی؛ رشته زبان و ادبیات فارسی را هم تا مقطع کارشناسی تحصیل کردهام.علاقمند به مباحث فرهنگی و هنری؛ عاشق آموختن و عاشق ایران. متنفر از درجازدن. دستی هم بر قلم دارم. معتقدم: زندگی نیست اگر سر نَبُوَد اما کاش..............هر کسی نیز فقط فکر سر خویش نبود