صبر کنید...
سلام.
بعضی از افراد محکوم به شکست هستند.
این دیدگاه بعضی از بزرگسالان راجعبه کودکان دردسرساز است. شاید این ضربالمثل را شنیده باشید: «پرندهای که بالش شکسته است، نمیتواند همراه با پرندگان دیگر پرواز کند.»
مطمئن هستم که تی.جی ویر هر روز این را در مدرسه احساس میکرد.
تی.جی ویر وقتی وارد دبیرستان شد، مشهورترین دانشآموز دردسرآفرین شهر شده بود. معلمان وقتی اسم او را در فهرست دانشآموزان کلاس میدیدند، مضطرب و نگران میشدند.
او پرحرف بود. به سوالات جواب نمیداد و زیاد دعوا میکرد.
تا سال آخر، تقریبا هر سال تجدید آورده بود. بااینحال توانسته بود به سال بالاتر راه یابد.
معلمان نمیخواستند سال بعد باز او را ببینند.
تی.جی ویر ادامه میداد؛ اما پیشرفتی نمیکرد.
من اولین بار تی.جی ویر را در کلاس آموزش مدیریت دیدم. تمام دانشآموزان دبیرستان به ثبتنام در این دوره دعوت شده بودند. او یکی از 450 دانش آموزی بود که ثبتنام کرده بودند.
وقتی در اولین جلسه برای آموزش آنان حاضر شدم، مسئولان در مورد دانشآموزان شرکتکننده توضیحات کاملی به من دادند: «امروز بچههای گوناگونی در کلاس حضور دارند. از رئیس انجمن دانشآموزان گرفته تا تی.جی ویر که بیشترین تعداد دستگیری در تاریخ این شهر را دارد.»
میدانستم اولین فردی نیستم که هنگام معرفی تی.جی ویر با قسمت تاریک شخصیت او مواجه میشوم.
در آغاز جلسه او جدا از تمام دانشآموزان ایستاده و به دیوار پشتی تکیه داده بود و حالتی در چهرهاش بود که گویی میگفت: «زود باش؛ مرا اصلاح کن!»
او با اشتیاق در گروهها شرکت نمیکرد و واضح بود که حرف زیادی برای گفتن ندارد. اما بازیهای رقابتی کمکم نظر او را جلب کرد. یخ او وقتی شکست که قرار شد بچهها فهرستی از اتفاقات مثبت و منفیای که آن سال در مدرسه افتاده بود، تهیه کنند.
او با صراحت افکارش را بیان میکرد. دانشآموزان دیکری که همگروه او بودند، با او موافقت میکردند. ناگهان او احساس کرد بخشی از آن گروه است و بعد از مدتی رهبر گروه شد. او حرفهای درستی میزد و همه گوش میدادند. او باهوش بود و نظارت بینقصی بر گروه داشت.
روز بعد تی.جی ویر در تمام کلاسها فعال بود. در پایان دوره او عضو گروه برنامه بیخانمانها شده بود. او درباره فقر، گرسنگی و یأس و ناامیدی اطلاعات بسیاری داشت. دانشآموزان دیگر از توجه و نظارت پرشور او متأثر شده بودند. آنان او را نایبرئیس گروه کردند. رئیس انجمن دانشآموزان باید دستوراتی از او میگرفت.
صبح دوشنبه وقتی تی.جی ویر به مدرسه آمد، با طوفان آتش روبرو شد. گروهی از معلمان بهخاطر نایبرئیسشدن او اعتراض کرده بودند. اولین برنامه خدمت اجتماعی، طرح عظیم جمعآوری مواد غذایی بود. آن معلمان باور نمیکردند که برنامه عظیم و مهم مدرسه در دستان ناتوان تی.ی ویر اداره شود. آنان دائم آمار دستگیریهای او را به مدیر مدرسه یادآوری میکردند و میگفتند که او نصف مواد غذایی را خواهد دزدید. آقای مدیر به آنان یادآوری کرد که هدف از این برنامه، کشف شور و اشتیاق دانشآموزان و تقویت آن است.
معلمان درحالیکه سرشان را با تأسف تکان میدادند، جلسه را ترک کردند و معتقد بودند که این برنامه شکست خواهد خورد.
دو هفته بعد، تی.جی ویر و دوستانش گروهی هفتاد نفری از دانشآموزان را برای جمعآوری غذا تشکیل دادند. آنان رکورد شکستند. 2854 قوطی مواد غذایی را در عرص دو ساعت جمع کرده بودند. این تعداد برای پرکردن قفسههای دو مرکز کافی بود و خانوادههای نیازمند آن محل را برای 75 روز سیر میکرد.
روز بعد روزنامه محلی یک صفحه کامل را به مقاله دراینباره اختصاص داد. مقاله روزنامه در تابلوی اعلانات مدرسه نصب شد تا همه آن را ببینند. عکس تی.جی ویر هم به دلیل انجام کارهای بزرگ چاپ شده بود. بعد از مدتی او بهعنوان مدیری نمونه برگزیده شد.
او هر روز به مدرسه میآمد و دیگر به تمام سوالات معلمان پاسخ میداد. او برنامه دیگری را نیز رهبری کرد. او 300 پتو و 1000 جفت کفش را برای بیخانمانها جمع کرد. تی.جی ویر اکنون میخواهد 9000 قوطی مواد غذایی جمع کند و 70 درصد نیاز سالانه مواد غذایی فقرا را تأمین نماید.
تی.جی ویر به ما آموخت که پرندهای با بالهای شکسته فقط نیاز به التیام و ترمیم دارد؛ اما وقتی بهبود یابد، میتواند بالاتر از پرندگان دیگر پرواز کند.
او شغل خوبی پیدا کرد. فرد سودمند و موثری برای شهرش شد و اکنون به خوبی پرواز میکند.
جیم هالیهان
کتاب: سوپ جوجه برای تقویت روح دختران- پسران
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
هنرمند کسی است که علاوه بر شیدایی حق، قدرت بیان آن را نیز از خداوند متعال گرفته است. (شهید آوینی) https://virgool.io/@fatemehnasirikhalili