صبر کنید...
درود .
یه گوشه نشسته بودم و 36 سال زندگی رو مرور میکردم.
دسته آخر فقط یه
نسیبم شد .
داشتم فکر میکردم که چرا هستم و به کجا خواهم رفت .
36 سال از خدا عمر گرفتم و واقعا معنای زندگی رو الان دارم میفهمم .زندگی با ذهن خوب زندگی میشود نه با هیچ چیز دیگر .
معنای زندگی یعنی با هدف زندگی کردن اونم چه هدفی ؟
هدفی که بشه انسانها در کنار هم همدیگرو دوست داشته باشند و واقعا مثل کتاب انسان در جستجوی معنی
(دکتر فرانکل )که در آشویتس هم هوای هم را داشتند،هوای هم را داشته باشند.
عمری که از خدا گرفتم رو تا الان خراب کردم و باید ببینم از حالا به بعد با این آگاهی چه کار میتوانم بکنم تا من هم سهمی از زیبا کردن دنیا داشته باشم.
چرا زودتر عمرم رو مرور نکردم؟؟
هر جا پا میزاری چون واقعا نمیدانند که هر کس خود مسئول صد درصد زندگی اش هست مشغول خطایی است و تا سر صحبت باز میشود مسئولان دیگری را مقصر میداند .
حکایت از راه رفتن مورچه و پریدن ملخ دارد که عده ای دانسته همچون مورچه ها گام برمیدارند و عده ای همچون ملخ ها به هوا برمیخیزند تا شاید به مقصدی فرود آیند .
تا الان ندانسته همچون ملخ به هوا برخاستم اما از این پس همچون مورچه گام برمیدارم و سعی دارم بهترین خود شوم .
درود بر تمام انسانهایی که از خود شروع کرده اند تا بهترین خود شوند و دنیا را جایی بهتر برای زندگی کنند.🌹🌹🌹🌹
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
سجادرجبی نویسنده کتاب داناترازدیروز هستم کسی که دوست داره دنیا رو زیبا ببینه .چیزی واسه خودش نمیخواد چون میدونه توی این دنیا مهمونه و باید یه روزی بار سفر ببنده . خدا رو می شناسم چون توی وجودم حسش میکنم . با خودم قرار گذاشتم کاری که دنیا رو زیبا تر نکنه انجام ندم ، حتی اگه جاه و مقامی داشته باشه .