خجولی و قدرت سکوت

سلام

اسم من بهزاد.

این یه جورایی جز اولین داستانهای من بعد آشنایی با آقای بهرامپور عزیز و سایتشونه...

من آدم به شدت درونگرای و خجالتی بودم طوری که برای یه خواسته کوچیک از نزدیکترین آدمهای اطرافمم خجالت میکشیدم...

ولی تمام این سال با این همه خجول بودنم همیشه سعی میکردم نقش یه قربانی بازی نکنم و دنبال روشی برای یادگیری و برطرف کردن این ایراد باشم تا بلاخره یه روز اون اتفاق بزرگ برام رقم خورد...

شنیدین میگن وقتی شاگرد آماده باشه استاد از راه میرسه!!!

واقعا برای من اتفاق افتاد و من یک روز تو سایت دیدم کتاب قدرت سکوت نوشته خانم سوزان کین معرفی شده، اولش گفتم خب حالا میگیرم میخونم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم یه کتاب انقدر ازش یاد بگیرم و کمکم بکنه تا حالم و زندگیم بهتر بشه...

مشکل اینجا بود من خود درونگرام قبول نکرده بودم و دنبال تغییر بودم من متوجه شدم آدم برای تغییر باید اول خودش با هر شکلی که هست قبول کنه و بعدش برای تغییر قدم برداره... 

کم کم شروع کردم عملی کردن نکات کتاب و نکاتی که خود آقای بهرامپور در فایل هاشون میگفتن و اینطوری با پیدا کردن اعتمادبه نفس لازم و عملی کردن داشته هام تونستم به غول خجولی غلبه کنم!

البته یه نکته اونم اینه اصلا درونگرایی نه بده و مشکل بلکه اگه بتونی چطوری از این موقعیت استفاده کنی خیلی به کمک آدم میاد. خلاصه الان خداروشکر حالم بهتره، دوستای بیشتر و روابط بهتری دارم.

خداروشکر بابت آگاهی که بهم داد و از تیم بیشتر از یک نفر و آقای بهرامپور عزیز که همیشه سعی در کمک به ما آدمها میکنن برای اینکه دنیا جای بهتری بشه، تشکر دارم و آرزوی خیر براشون دارم.