صبر کنید...
حدود سه سالی از یادگیری زبان انگلیسی میگذره،و مطالعه چندانی ندارم ، اما وقتی میدون نقش جهان ،پل خواجو،و... میرم و توریست ها را میبینم خیلی دوست دارم برم باهاشون صحبت کنم ،اما همش ترس اینو دارم که نکنه نتونم درست صحبت کنم .
چند روز پیش با یکسری دوستانم سیتی سنتر اصفهان قرار داشتیم ،بخاطر اینکه زود رسیده بودم و سیتی سنتر ساعت ده باز میشد اجازه ورود نیمدادند ، مجبور بودم این 20 دقیقه را منتظر بمونم.
توی فضای سبزی که بود رفتم و یک گروه 6 نفره از توریست هارا دیدم ، خیلی دوست داشتم برم و صحبت کنم اما ترس اینکه نکنه نتونم و از پس برنیام اومد توی ذهنم، یک لحظه یاد این جمله افتادم بدترین حالت ممکن چی میتونه باشه؟ اینکه نتونم درست صحبت کنم. همین.
دل و زدم به دریا و با لبخند رفتم نزدیکشون جالب بود انگار اونها مشتاق تر از من بودند.سریع به فارسی سلام کردند و گفت و گوی ما شروع شد . پرسیدند چطوری میتونیم بریم سیتی سنتر و من گفتم که همین جا سیتی سنتر هست. متوجه شدم منظورشون مرکز شهره و از کسانی که آدرس پرسیدا بودند به اونها اشتباه آدرس داده بودند .(مدیونید فکر کنید اصفهانی ها بد آدرس میدن😂)
براشون توضیح دادم که چطوری باید به مرکز شهر بروند. وقتی یک کلمه ای را نمیتونستم ترجمه کنم سعی میکردم با زبان بدنم براشون توضیح بدم و یا سریع توی موبایل معادلش را پیدا کنم، دیدم اونقدر ها که فکرش را میکردم سخت هم نبود.گاهی اونها هم نمیتونستند درست صحبت کنند و از دیکشنری کمک میگرفتند.
توی این بیست دقیقه ، کلی باهم صحبت کردیم و این شروع دوستی ما شد.
خیلی حس خوبیه وقتی که بر ترسم غلبه کردم و این کار باعث شد یکسری اتفاقات جالب بیافتد و دوستی ما شکل بگیرد.
همیشه توی هر موقعیتی که نگران میشم و یا میترسم از خودم این سوال را میکنم: بدترین اتفاق ممکن چی میتونه باشه؟ و بهترین حالت ممکن چی میتونه باشه؟ این دو سوال خیلی به من کمک میکنه .امیدوارم برای شما هم موثر باشد.
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
زهرا بابایی هستم .😊 سخنران و مدرس در زمینه فن بیان و ارتباط موثر ، کارشناس مامایی. خوشحالم علاوه بر اینکه در تولد افراد نقشی داشتم ور تحول افراد هم اثر گذار هستم ،با تدریس و ارائه محتوا کمک میکنم افراد تولد دومشون را تجربه کنن. عاشق تدریس و سخنرانی هستم😍👌🌻