صبر کنید...
میگن وقتی کریستف کلمب از سفر معروف و پر ماجراش برگشت، ملکه اسپانیا به افتخارش مهمونی مفصلی ترتیب داد. درباریان که سر میز ناهار حاضر بودند با تمسخر گفتند: کاری که تو کردی هیچ کار مهمی نیست! همهی ما میدونستیم که زمین گرده و از هر سمتی بری و به رفتن ادامه بدی، از اون سمت دیگهش برمیگردی. ملکه اسپانیا پاسخ رو از کریستف کلمب خواست.
کریستف تخم مرغی رو از سر میز برداشت و به شخص کناری خودش داد و گفت: این رو بر قاعده بنشان...! اون نتونست. تخم مرغ دست به دست مجلس رو دور زد و از راست ایستادن و بر قاعده نشستن ابا کرد. جمعیت گفتند: تو خودت اگه میتونی این کار رو بکن!
کریستف ته تخممرغ رو بر سطح میز کوبید، ته اون شکست و تخم مرغ به حالت ایستاده ایستاد. همه زدند زیر خنده که: ما هم این رو میدونستیم!
گفت: بله، شاید میدونستید، اما انجام ندادید، من میدونستم و عمل کردم!
کاری که خوب انجام بشه، بهتر از حرفیه که خوب گفته بشه!
متوجه شدیم که مسئله، نبودن دانش نیست بلکه نبودن جرات و جسارت عملیاتی کردن اون هست.
و به قول کریستوف؛ انجام دادن چیزی که میدونیم، احتیاج به شهامتی داره که هر کسی از عهدهش برنمیاد!
شاد باشید و تاثیرگذار!!
دنبال کننده
دنبال شونده
ماجرا
عاشق یادگیری هستم و معمولا سعی میکنم چیزهای جالبی که یاد میگیرم رو با بقیه به اشتراک بذارم. سعی میکنم از دو گوش خودم بیشتر استفاده کنم تا یک دهن..!