باورتان می‌شود دوره مدرسه استادی 6 به همین زودی به جلسه نوزدهم رسیده است؟ بله در اولین روز آبان 99 دوره مدرسه استادی 6 به جلسه نوزدهم خود رسید. مثل جلسات گذشته این جلسه هم به صورت همزمان آنلاین و حضوری با تلاش تیم پرانرژی بیشتر از یک نفر برگزار شد. مدرسین این جلسه خانم سپیده جلوخانی (اینستاگرام: sepidehjelokhani@) و آقای سعید وفایی (اینستاگرام: saeed_vafaee@) بودند.

اگر تازه به جمع مخاطبین گزارشات مدرسه استادی 6 ملحق شدید، می‌توانید قبل از اینکه گزارش جلسه نوزدهم مدرسه استادی6 را بخوانید، روی لینک گزارشات جلسات قبلی کلیک کنید.

با ما با گزارش جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 همراه باشید.

آغاز جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6

تیم بیشتر از یک نفر مثل همیشه پرانرژی آماده استقبال از دوستان حضوری و آنلاین در سالن کوثر دانشگاه تهران و وبینار کلیک میتینگ بود. آقای حسنی‌زاده و آقای درخشان هم هماهنگی و تنظیمات فنی صدا و تصویر را چک کردند. نهایتا جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 راس ساعت 8:30 با تدریس خانم سپیده جلوخانی آغاز شد. خانم سپیده جلوخانی مدرس شبکه سازی انسانی به سبک کارآفرینان هستند. ایشان با تحصیلات کارشناس ارشد مشاوره، مشاور شغلی و مشاور منابع انسانی شرکت‌های مطرح داخلی و بین‌المللی هستند. 

شبکه سازی انسانی با سپیده جلوخانی

قرار بود تا خانم سپیده جلوخانی در جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 به دوستان آموزش‌هایی در خصوص خلق لینک‌های قدرتمند ارائه کنند. در مرحله اول یک سری باورهای غلط در خصوص شبکه‌سازی انسانی مخصوصا مقوله پارتی بازی صحبت شد. برای این منظور در ابتدا به تفاوت پارتی و معرف اشاره شد.

خب یک سوال پیش می‌آید که آیا پارتی بازی چیز بدی است؟ بله همان بند پ به اصطلاح متداول که سر زبان‌ها است. پارتی بازی با معرفی شدن تفاوت دارد. این را به یاد داشته باشید. معرفی شدن با ساخت یک شبکه انسانی از افراد معتبر صورت می‌گیرد که افراد شبکه انسانی در شما مهارت و تخصص خاصی دیدند.

داده‌های جمع‌آوری شده از 59133 نفر در سال 2010 نشان می‌دهد که 45 درصد استخدام از طریق شبکه‌سازی صورت گرفته است.

در زمان‌های قدیم بود که می‌گفتند مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید. الان فرض کنیم ما در یکی از شهرستان‌های اصفهان زندگی می‌کنیم که یک ادویه ویژه داریم. ممکن است در خود شهرستان بتوانیم فروش نسبتا خوبی داشته باشیم؛ ولی اگر یک شبکه انسانی در تهران داشته باشیم آیا بهتر نیست؟!

نیروی انسانی مورد نیاز برای ٧٠ تا ٨٠ درصد فرصت‌های شغلی (job vacancy) بدون انتشار آگهی پیدا می شود.

پیش نیاز شبکه سازی انسانی موفق

برای ایجاد روابط جدید اعتماد به نفس لازم را داشته باشیم. اگر هم خیلی اوضاع و احوال اعتماد به نفس خوب نیست، نشان دهیم که اعتماد به نفس داریم! مثلاً صاف راه برویم، شانه‌ها بالا باشد، تن صدا رسا و واضح باشد، به چشمان طرف مقابل نگاه کنیم (اگر این کار سختتان است کافی است میان ابروها یک چشم سوم در نظر بگیرید. تکنیک خوبی است امتحان کنید!)

همچنین داشتن یک تخصص و مهارت به صورت اتوماتیک اعتماد به نفس واقعی را ایجاد می‌کند. (بخوانید: اعتماد به نفس چیست؟)

بلد باشیم خوب خودمان را پرزنت کنیم. خانم جلوخانی مدرس شبکه سازی انسانی به سبک کارآفرینان، دو مدل پرزنت کردن موفق و ناموفق برای فروش کیک خانگی را برای دوستان در جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 اجرا کردند.

تا جای ممکن بیش از حد ظاهر شویم. یعنی فراتر از تصور انتظار آدم‌ها برایشان کاری انجام دهیم. نیازی به کار عجیب غریب نیست فقط کمی خلاقیت داشته باشیم.  به صورت طلبکارانه هم بعدا درخواست نکنیم. مراحل را بدانیم و اصولی پیش برویم. اگر درخواست داریم به صورت سوالی و مشورتی از فرد معرف بخواهیم، نه به صورت دستوری. 

قطعا با نشستن در منزل و کنج یک اتاق معرف از آسمان برای ما نازل نمی‌شود. در نمایشگاه‌ها، گروه‌های مجازی، انجمن‌ها حضور فعال داشته باشیم. 

 آیا همه افراد برای شبکه سازی انسانی مفید هستند؟

یک بخش فوق‌العاده جذاب و کاربردی جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 مربوط می‌شود به معرفی انواع آدم‌ها برای شبکه سازی انسانی. 

خانم جلوخانی تشبیه بسیار هوشمندانه‌ای از کوه برای سه دسته از افراد کردند. آموزش این بخش با گفتن کوه‌نوردی خود خانم جلوخانی با یکی از دوستانشان که به صورت حرفه‌ای کوهنوردی می‌کنند همراه بود. سه دسته افراد به سه بخش کوه تشبیه شدند.

آدم‌های کوهپایه‌ای

یک سری افراد مثل آدم‌هایی هستند که فقط برای تفریح و گرفتن عکس به کوه می‌آیند که نهایتا هم تا همان کوهپایه می‌روند. هدف این دسته از افراد معمولا بیشتر لذت و تفریح است. خیلی به صورت جدی و هدفمند زندگی نمی‌کنند.

آدم‌های دامنه

معمولا این دسته از افراد به رشد و پیشرفت اهمیت می‌دهند. در کلاس‌های آموزشی شرکت می‌کنند. آدم‌هایی که به دامنه کوه می‌رسند معمولا کمی مجهزتر هستند. لیدر دارند. 

آدم‌های قله

به به! انشالله که روزی در کنار آدم‌های قله‌ای باشید. معمولا دسترسی به آدم‌های قله‌ای آسان نیست. از آن‌جایی که بسیار هدفمند هستند و برنامه مشخصی برای خود دارند. بیشتر با آدم‌های مثل خودشان قله‌ای در ارتباط هستند. 

یعنی انقدر این بخش عالی بود با تمثیلی که خانم جلوخانی از کوه‌نوردی زدند که اگر بخواهم کامل برای شما بنویسیم اندازه یک یا دو فصل کتاب می‌شود. خداقوت واقعا به خانم جلوخانی. مثال‌ها و داستان‌هایی که در خلال آموزش زدند عالی بود. علاوه بر داستان کوه‌نوردی داستانی از افراد مختلف در شنا هم زدند که خیلی خوب بود.

در تلاش هستم که تا جای ممکن خلاصه کنم ولی حیفم می‌آید انقدر که این بخش عالی بود ولی بس است دیگر که به ادامه آموزش‌های بخش دوم هم برسیم 

خب خب! خلاصه این‌که دسترسی به آدم‌های قله کار آسانی نیست. پس چه کار کنیم؟! سعی کنیم با آدم‌های دامنه‌ای در ارتباط باشیم که  معمولا برخی از آن‌ها با تعدادی از افراد قله‌ای در ارتباط هستند. جوجه عقاب‌ها را برای شبکه‌سازی انسانی فراموش نکنیم. دید بلندمدت داشته باشیم. شاید الان آن فرد معمولی باشد ولی تفکر سیستمی داشته باشیم که روزی ممکن است جزو عقاب‌های نوک قله باشد.

 حفظ شبکه انسانی گذشته

وای وای الان که رسیدیم به بخش انتهایی موندم چطوری کلی داستان قشنگ قشنگ رو برای شما اعضای بیشتر از یک نفری ننویسیم! پس آرزو می‌کنم روزی از آموزش‌ها یا مشاوره‌های خانم جلوخانی استفاده کنید تا خودتان تازه متوجه شوید که چقدر با مثال و داستان مطالب را عالی منتقل می‌کنند.

چکیده بخش انتهایی را با هم داشته باشیم. خانم جلوخانی اشاره کردند که ایجاد رابطه جدید سخت و زمان‌بر است. هوشمندانه است که روابط قدیمی را حفظ کنیم. فراموش نکنیم 3 تا مناسبت را به افرادی که از قبل می‌شناسیم تبریک بگوییم.

سال نو (متن کپی ممنوع!)

روز شغل فرد (روز مهندس، روز مترجم، روز پزشک و …)

روز معلم حتی اگر معلم نیست. پیامی برای فرد بنویسید که نشان دهید در بخشی از زندگی و کار ما جهشی ایجاد کرده است. 

در نهایت خانم جلوخانی با اسلاید هیچ‌وقت ندیدم پرنده‌ای روی زمین بخزد، اسلاید آموزشی خود را به پایان رساندند. همچنین آرزو کردند که روی نوک قله با افراد قله‌ای بنشینیم؛ چای بنوشیم . از خاطرات کوه‌نوردی زندگی و کاری خود گپ و گفتگو کنیم.

فلسفه زندگی با سعید وفایی

بعد از زمان استراحت و ناهار ساعت 1 دوستان در جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 وارد مبحث آموزشی فلسفه زندگی توسط آقای سعید وفایی شدند. آقای وفایی مدرس فروش و خودسازی هستند که دکترای مدیریت عالی کسب و کار DBA دارند.

آقای وفایی بعد از معرفی خود از دوستان مدرسه استادی 6 حضوری و آنلاین خواستند تا موفقیت را تعریف کنند. در نهایت بعد از پاسخ دوستان، اقای وفایی تعریفی از دیپاک چوپرا را گفتند:

گسترش مداوم شادمانی و تحقق فزاینده هدف‌های ارزشمند و تجربه اعجاز و شکوفایی الوهیت درونمان!

در جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 قوانین کلی از فسلفه زندگی بیان شد.

 قانون دارما

قانون دارما یعنی همه ما به دلیلی اینجا هستیم… جایی هست که جز ما… هیچکس نمی تواند آن را پر کند…  کاری هست که جز ما هیچ فردی قادر به انجام آن نیست. هر کدام از ما یک mission  و رسالت خاص خود را داریم. آقای وفایی از دوستان آنلاین و حضوری خواستند تا در یک خط بنویسند که من در این دنیا هستم تا … 

همچنین یک تمرین هم داشتند که توانمندی‌ها و علاقمندی‌های خود را بنویسند.

 قانون 60-40-18

آدم‌ها در 18 سالگی دائم در فکر این هستند که دیگران در مورد آن‌ها چی فکر می‌کنند. در 40 سالگی خسته می‌شوند از این‌که همش به فکر نظر دیگران بودند. در 60 سالگی متوجه می‌شوند که اصلا کسی به زندگی و آن‌ها اهمیتی نمی‌داده است و بی‌خودی خود را درگیر کرده بودند.

 قانون بدترین/  بهترین

هر زمان موضوعی موجب نگرانی شد، فکر کنیم به بدترین حالتی که ممکن است پیش بیاید. اغلب هم آن بدترین اصلا پیش نمی‌آید. حالا ببینیم بهترین کاری که می‌توانیم بکنیم چه چیزی است.

 قانون عقاب / مرغابی

عقاب اهل غرغر کردن نیست و مسئول زندگی خودش است. عقاب از طوفان به نفع خودش استفاده می کند. عقاب شکارچی فرصت‌ها است. عقاب چشمش به رفتار بقیه نیست. در این بخش به دوستان دوره مدرسه استادی 6 در جلسه نوزدهم تمرینی داده شد:

 قانون چهارفصل

زندگی هم درست مثل فصل‌های سال است. به یاد داشته باشیم که بالاخره بعد از هر زمستانی بهار از راه می‌رسد.  این تصمیم ما است که از زمستان لذت ببریم و برویم اسکی و ساخت آدم برفی یا از سرمای آن غر بزنیم.

 5 اصل مهم در زندگی

ضمن اشاره به قوانین فلسفه زندگی که برای موفقیت باید طی کنیم، آقای وفایی 5 اصل مهم در زندگی را مفصل توضیح دادند. در این گزارش به صورت تیتر اشاره شده است.

 فقط برای امروز خشمگین مباش!

 فقط برای امروز نگران مباش!

 فقط برای امروز خوب کار کن!

 فقط برای امروز سپاسگزار باش!

 فقط برای امروز با همه مهربان باش!

پایان جلسه نوزدهم مدرسه استادی6

کم‌کم دوستان به اتمام جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6 رسیدند. جلسه‌ای که در یکم آبان ماه با مدرسین خوب مجموعه بیشتر از یک نفر یعنی خانم سپیده جلوخانی و آقای سعید وفایی برگزار شد. در جلسه نوزدهم مدرسه استادی 6، دوستان با مبحث شبکه سازی انسانی یا به اصطلاح رایج پارتی سازی و همین‌طور فلسفه زندگی آشنا شدند. 

حالا نوبت به پایان مبحث آموزشی رسیده بود که آقای وفایی جلسه را با اسلاید و جمله “این لحظه همانگونه است که باید باشد” به پایان رساندند. البته ناگفته نماند یک دهن هم با صدای گرمشان برای دوستان خواندند و دوستان حضوری مدرسه استادی هم شعر معروف “بزن به افتخارش، کف رو برو تو کارش” را خواندند!