چطور نویسنده شویم؟ تنها یک کلیک تا نویسندگی

سرفصل های مهم این مقاله

چطور نویسنده شویم؟ تنها یک کلیک تا نویسندگی

چطوری نویسنده شویم؟ - مقدمه

آماده هستید که برویم برای نویسنده شدن؟ چی بهتر از این‌که کارت ویزیت ما کتاب خودمان باشد. خب مثل هر مسئله اول باید یک تعریفی داشته باشیم. نویسنده کیست؟

 ✏️ نویسنده چه کسی است؟

نویسنده کسی است که می‌نویسد. الان حتما در حال درود فرستادن هستید و می‌گویید نه بابا! ولی واقعا همین است!

دنبال تعریف عجیب غریبی نباشید. ولی حالا برای این‌که ذهن دنبال یک تعریف درست حسابی است. اجازه بدهید کمی تعریف دقیق‌تری تعریف کنیم.

 نویسنده کسی است که نوشتن برای او مثل آب خوردن شده است. کسی که از نوشتن نمی‌ترسد. کسی که به قول آقای پیام بهرام پور می‌داند اول باید یک rubbish و آشغال تولید کند و بعد آن را بازیافت کند. می‌داند گاهی باید ده‌ صفحه چرند بنویسد تا به یک صفحه شگفت انگیز برسد. 

قرار نیست اول کار نوشته ما چشم‌ها را خیره کند. در یک کلام اگر فردی به  راحتی بنویسد و از چرند نوشتن اولیه کار نترسد نویسنده می‌شود. تمام!

قانون طلایی نویسندگی:
نوشتن+ نوشتن + نوشتن + نوشتن + نوشتن = نویسندگی

 ✏️ قاتلان و بیمه نویسندگی

خودمان را باید بیمه عمر نویسندگی کنیم. یک حساب باز کنیم و این موارد را در آن بریزیم: 

 استعداد نویسندگی افسانه است. نویسندگی تمرین، تمرین و تمرین است.

چطوری نویسنده شویم؟ - تمرین نوشتن

 بیش از اندازه برای انتشار و چاپ کتاب و اثر خیالپردازی نکنیم. بله! می‌دانیم آن خیالپردازی یک انگیزه در قلب و روح ایجاد می‌کند ولی آیا حواسمان به استرس و نگرانی ناشی از آن هم است؟ اگر نشود چی؟ اگر استقبال نشد چی؟ بعد از هر خیال پردازی این سوالات هم در ذهن می‌آید.

 هر وقت که ذوقش را داشته باشیم سراغ نوشتن می‌رویم نداریم. باید شروع کرد. قرار نیست از آسمان وحی نویسندگی بر ما نازل شود. تا دست روی کاغذ یا صفحه کیبورد نباشد وحی هم در کار نیست.

آماتورها منتظرند که به آن‌ها الهام  شود چی بنویسند
حرفه‌ای ها  بلند می‌شوند و می‌روند سر کار نویسندگی
-استفان کینگ-

 موضوع این نیست که چه چیزی گفته شود.  موضوع مهم چگونه گفتن است. تعجب کردید! دو تا مثال بزنیم تا بهتر جا بیفتد. یک چند لحظه لطفا به قصه‌های عاشقانه  مثل لیلی و مجنون، رومئو و ژولیت و … فکر کنیم. داستان‌های عاشقانه همگی حول یک محورند، اغلب هم حکایت از درد عشق و جدایی یار حرف می‌زنند. پس موضوع چه چیزی گفتن نیست! موضوع چگونه گفتن است! از طرف دیگر داستان‌های موفقیت افراد برجسته و بزرگ. همه داستان حول شکست‌ها و بلند شدن‌های بعد شکست، پشتکار و اراده می‌چرخد. تفاوت چگونه گفتن این داستان‌ها  است.  تمام داستان‌های جهان تکراری هستند. مهم این است که بتوانیم داستان‌ها را با زبان و زندگی خودمان تعریف کنیم.  متاسفانه یا خوشبختانه هم این چگونه گفتن فقط با خواندن زیاد و نوشتن زیاد درست می‌شود. هیچ میانبر و هیچ قرصی وجود ندارد.

 از تقلیدکردن در آغاز کار نترسیم. تقلید به مرور باعث می‌شود سبک و اثر ویژه خودمان را در بیاوریم. مگر ما راه رفتن را تقلید نکردیم. در بچگی انقدر به بزرگترها نگاه کردیم وبعد خودمان تقلید کردیم تا یاد گرفتیم چطور روی دو پای خودمان بلند بشویم و راه برویم. الان هم هر کدام از ما یک مدل راه رفتن ویژه خود را دارد. یکی یورتمه می‌رود. یکی شل و ول راه می‌رود. یکی با پا کوبیدن راه می‌رود. 

دیدید…! پس نترسید، اصلا اول کار تقلید جزو پیش نیاز و ضرورت است.

قلم و سبک نگارشی ما عامل اصلی تمایز است…

 ✏️ عادت‌های یک نویسنده موفق

 

چطوری نویسنده شویم؟ - عادت های نویسنده موفق

 

عادت به نوشتن

باید نوشتن عادت روزانه ما شود. هر روز حتی دو جمله هم که شده بنویسیم. اجازه بدهیم این عادت شکل بگیرد تا ببینیم چه معجزه‌ای به دنبال آن می‌آید. می‌توانیم از کتاب ریزعادت‌ها استفاده کنیم. با ایجاد یک سری ریزعادت ساده به معجزه عادت نوشتن برسیم.

 

عادت‌های غیر نوشتاری

یک نویسنده خوب باید به سلامت، خواب و خوراک خود اهمیت بدهد. ذهن سالم در یک بدن سالم است. 

یک نویسنده حرفه‌ای می‌داند که باید ذهنش را از هیاهو اطراف دور کند. اگر تا به حال نوشتن را تجربه کرده باشیم با یک بخش از مغز آشنا شدیم. این بخش مغز شیر تو شیر نام دارد. ذهن همه ما شلوغ پلوغ است. از یک کودک گرفته تا کارآفرین خفن. فقط دغدغه‌ها کوچک و بزرگ است وگرنه همه این ذهن شیر تو  شیر عزیز را دارند. یک تفاوت دیگر هم وجود دارد اینکه افراد موفق یاد گرفتند و آموزش دیدند که چطور این ذهن شلوغ پلوغ را سر و سامان بدهند. حالا چطوری به این وضعیت شیک و مجلسی ذهن سر وسامان بدهیم؟

همان طور که اثر انگشت و چهره تک تک ما فرق دارد؛ کلی راهکار هم برای هر فرد وجود دارد که مختص او است. برای فردی مدیتیشن جواب می‌دهد، برای فردی پیاده‌روی، برای کسی دیگر مشت زدن در بالشت، برای نفر دیگر نوشتن افکار بر روی کاغذ.

خویشتن دوستی یکی از عادت‌های نویسنده موفق است. حالا یعنی چی؟

یعنی منتقد درونی و انتقادگر درونی خود را موقع نوشتن Airplane mode کنید. موقع نوشتن فقط باید نوشت. نباید با ذهن درگیر شد. اگر دوست داریم نوشته خلاقی داشته باشیم، با انتقاد خلاقیت ذهن را از وسط به دو نیمه خوشگل نبریم‌. زمان ویرایش و بازبینی می‌توانیم بررسی کنیم کدام قسمت خوب است. کجا نیاز به حذف شدن دارد. کجا باید اصلاح شود.

به قول آقای محمدرضا رضایی تا آخرین کلمه ای که در ذهن است جانانه بجنگیم.  اگر قرار باشد اتاقی را مرتب کنیم. باید چهار تا وسیله در اتاق باشد تا آن‌ها را مرتب کنیم. 

اول باید بد بنویسی، تا بعداً بتوانی بهتر بنویسی…

 ✏️ کتاب نبرد هنرمند

چطوری نویسنده شویم؟ - کتاب نبرد هنرمند

 

اگر در پروسه نوشتن هستیم، کتاب نبرد هنرمند کتاب عالی‌ای است.

 استیون پرسفیلد در کتاب نبرد هنرمند جمله قشنگی دارد که می‌گوید:
“رازی است که نویسندگان واقعی آن را می‌دانند و نویسندگان تازه‌کار از آن خبر ندارند و آن این است: سختی کار به قسمت نوشتن نیست. قسمت مشکل نشستن وشروع به نوشتن است. آن‌چه ما را از نشستن و شروع به نوشتن بازمی‌دارد مقاومت است.”

چند صفحه تولید کرده‌ام؟ برایم مهم نیست. آیا کارم خوب بود؟ حتی درباره‌اش فکر هم نمی‌کنم. مهم این است که برای آن کار وقت گذاشته‌ام و تمام توانم را به کار گرفته‌ام. آن‌چه امروز و تا اینجا مهم است این است که من بر مقاومت پیروز شده‌ام.

به گفته استیون پرسفیلد دشمن نویسندگی مقاومت است. مقاومت به هر دری می‌زند تا ما را از انجام دادن کار باز بدارد. مقاومت مثل یک وکیل برای ما دلیل و مدرک می‌آورد. مثل یک پزشک دردی در بدن را نشان می‌دهد. مثل یک سارق مسلح هفت‌تیر به سمت ما می‌گیرد تا از نوشتن ما را بازدارد. مقاومت مثل بازاریاب تلفن است. اگر جواب سلامش را بدهیم کار تمام است و این را یک نویسنده حرفه‌ای می‌داند. او اصلا گوشی را جواب نمی‌دهد. به بهانه‌های ذهن توجهی نکنیم. 

مقاومت می‌داند تازه‌کار هیچ وقت سمفونی‌اش را نمی‌نویسد چون بیش از حد روی موفقیتش حساب باز می‌کند و بی‌اندازه از شکست می‌ترسد. او آن‌قدر موضوع را جدی می‌گیرد تا فلج شود.
اگر دنبال پاسخ چطور نویسنده شویم؟ هستیم کتاب نبرد هنرمند ما را با این مسیر آشنا می‌کند. 

نویسنده حرفه‌ای نویسنده بازاری نیست که چیزی را بنویسد که به چشم دیگران خوب است. نویسنده حرفه‌ای قلمرو خودش را دارد. از درون خودش با زبان خودش می‌نویسد. از الهامات خودش کمک می‌گیرد.

 ✏️ کلام آخر؛ چطور نویسنده شویم؟

خوب نوشتن به تمرین و تمرین به همراه صبر، تنهایی و تمرکز، مطالعه‌، شجاعت، اراده و پشتکار نیاز دارد.

به دنبال اینکه آیا استعداد نویسندگی داریم یا نه نباشیم. نویسندگی دو چیز می‌خواهد: اول تمرین و اراده و دوم ذوق و علاقه.

در ویرایش و بازبینی دو تا فاکتور را در نظر بگیریم: آیا ساده‌تر می‌توان گفت؟ آیا کوتاه‌تر و جذاب‌تر می‌توان گفت؟ 

انتقادگر درونی را موقع نوشتن off و خاموش کنیم. بگذاریم بخش خلاق ذهن کار خودش را بکند. موقع ویرایش یک backspace بزنیم قسمت‌هایی که نمی‌خواهیم حذف می‌شود. نگران چی هستیم. فقط بدون انتقاد بنویسیم. نگوییم این خوب است! این بد است! 

به قول جولیا کامرون اغلب اوقات از دیدن چیزی که سرسری و همین‌طوری نوشتیم حیرت خواهیم کرد.


 مقاله مرتبط با نویسندگی در سایت بیشتر از یک

 چطور خوب بنویسیم؟


تجربیات نویسندگی خود را در بخش نظرات پایین همین مقاله می‌توانید با ما به اشتراک بگذارید…

نویسنده: تیم نویسندگان بیشتر از یک

نویسنده: تیم نویسندگان بیشتر از یک

امتیاز (4/5)
4/5
به اشتراک بگذاریم
دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۲ دیدگاه دربارهٔ «چطور نویسنده شویم؟ تنها یک کلیک تا نویسندگی»

  1. پشتیبانی بیشتر از یک بیشتر ازیک.

    سلام دوست عزیز
    خوشحالیم که مقاله چطور نویسنده شویم برای شما کاربردی بوده.
    مارو در جریان موفقیت هاتون قرار بدید.
    موفق و بیشتر از یک نفر باشید …

اسکرول به بالا