مدیریت کارکنانی که سعی دارند تمام توجه و فکر شما را به خود مشغول کنند
وقتی کارمندمان اشتباهی را انجام می دهد چه چیزی نباید بگوییم؟
با چهارمین قسمت از سری مقالات بیشتر از یک مدیر از دکتر سروش صفدریان همراه باشید.
همانطور که گفتیم، دکتر سروش صفدریان، کوچ و مدرس مهارتهای راهبری کسب و کار است. ایشان قصد دارد در مقالاتی کاربردی، ساده و پرمحتوا، در مورد مدیریت و بهبود مهارتهای کسب و کار، با کاربران وب سایت بیشتر از یک نفر، آموزشهای کاربردی بدهد.
سه مقاله از سری مقالات #بیشترـازـیکـمدیر را در لینکهای زیر بخوانید:
5 گام برای بالا بردن اعتماد به نفس در کار
نکاتی برای سخنرانی مدیران
و اما مقاله چهارم در مورد چیست؟
اگر شما در سازمانتان مدیر هستید و راهبری یک یا چند نفر از همکارانتان بر عهده شما است، حتماً با کارمندانی روبه رو شدهاید که تنها هدفشان از کار جلب رضایت و توجه شما است و قصد دارند تا از این طریق نه تنها روی کم کاریهای خود سرپوش بگذارند بلکه از انجام این کارها به مقاصد شخصی هم دست پیدا کنند.
فوق ستارهها، ستارهها و شهابسنگها…!
دیوید کاتریل در کتاب مدیریت صبح روز دوشنبه مینویسد کارمندان هر شرکتی اصولاً در سه دسته طبقه بندی میشوند:
فوق ستارهها
کارمندانی هستند که نه تنها تجربه و دانش کار خود را در بهترین شرایط دارند و هر روز خود را مطابق با علم روز در آن صنعت تجهیز میکنند، بلکه برای کار در شرکت و مجموعه ما هم تمایل زیادی دارند. تمام هدف این افراد این است که در کارشان بهترین باشند.
نیمه ستارهها
این دست از کارکنان کسانی هستند که فعلاً تجربه فوق ستاره بودن را ندارند.
یکی از دلایل فوق ستاره نبودن این دست از کارکنان این است که یا قبلاً فوق ستاره بودهاند اما به دلایلی انگیزه خود را برای بهترین بودن از دست دادهاند و یا در یکی از 3 پارامتر تجربه، دانش و تمایل ضعیف هستند. این کارکنان کار خود را انجام میدهند اما در بهترین حالت آن نیست و همیشه یک جای کار آنها میلنگد.
شهابسنگها
دست سوم کارکنان که دیوید کاتل آنها را شهاب سنگها مینامد. شهابسنگها، کسانی هستند که در کمترین حدی که بتوانند کار میکنند. آنها در حدی کار میکنند که اخراج نشوند و یا میتوانند از کار میزنند.
مثلاً اگر بتوانند زمان ناهار را به جای نیم ساعت چهل و پنج دقیقه بنشینند حتماً این کار را میکنند.
حتماً تا جایی که جریمه نشوند دیر سر کار میآیند و در زودترین زمان محل کار را ترک میکنند. اگر شرکتی مبلغ بسیار جزئی بیشتر به آنها حقوق پیشنهاد بدهند ما را ترک میکنند. خلاصه هیچ تمایلی به کار در شرکت ما ندارند و مانند شهاب سنگ از آسمان شرکت ما میگذرند.
ترکیب هر شرکت و کسب و کار به طور متوسط چگونه است؟
یک تیم معمولی حدود 30 درصد فوق ستاره، 50 درصد نیمهستاره و 20 درصد شهاب سنگ دارد.
اگر کار را روی فوق ستارهها پایهریزی کنید نمیتوانید از آنها توقع داشته باشید فوق ستاره باقی بمانند.
البته برخی از فوق ستارهها صرف نظر از تراکم کاری، همیشه فوق ستاره میمانند؛ اما مابقی به دلیل کارهای جانبی که بر دوش آنها اضافه میشود، به نیمه ستارهها تنزل میکنند
در واقع بسیاری از مدیران با دادن کار کمتر، به شهابسنگهای خود پاداش میدهند و عملکرد آنها را با ملایمت مرور کرده و به این ترتیب تصدیقشان میکنند.
وقتی این کار را انجام دهید باید انتظار داشته باشید بیشتر افرادتان به این سطح تنزل کنند. چرا وقتی که پاداش میگیرند، کمتر کار نکنند؟
کار یک مدیر این نیست که سطح کارمندانش را پایین بیاورد تا با کارمندان سطح پایین تطبیق یابند، بلکه باید با شناخت و پاداش دادن به فوق ستارهها، سطح کارمندانش را بالا ببرد.
اما طبق تجربه و یافتههای من از حضور در سازمانهای مختلف به عنوان مشاور و مدرس، طیف دیگری نیز در کار وجود دارند که اگر بخواهم آنها را با دسته بندی دیوید کارتل بسنجم آنها را در دسته شهاب سنگها قرار میدهم.
دستهای که هر کاری را میکنند تا توجه و تأیید شما را در همه کارها حتی کارهای جزئی و بی مورد اخذ کنند.
از اجرای کوچکترین بخش جزئی یک پروژه گرفته تا در جریان گذاشتن شما از قسمتهای فیلم مورد علاقهتان یا بازیهای تیم محبوبتان که میدانند شما پیگیر آنها هستید.
تمام تلاش و دغدغه آنها تحت تأثیر قرار دادن شما به هر وسیلهای به جز انجام درست کارها است. به قول مهران مدیری این دسته پاچهخوار فقط میخواهند با استفاده از روشهای غیر حرفهای به مقاصد خود مثل دستمزد بالاتر، ازادی بیشتر در محیط کار، کمتر کار کردن و … دست پیدا کنند.
اگر کسی را در تیمتان دارید که تمام تلاشش در محیط کار فقط تحت تأثیر قرار دادن شما است، به طور جدی به شما توصیه میکنم که برای قراردادن حد و مرزهای مشخصی برای او اقدام کنید.
در این راستا تعدادی راه حل مفید و مؤثر وجود دارد که من آنها را در مجموعههایی که مدیران ارشد آنها با ین مسئله دست به گریبان هستند اجرا کردهام و نتایج بسیار خوبی از آنها گرفتهام.
شاید یکی از این راه حلها برای شما اثرگذار باشد شاید مجبور باشید بیشتر از یکی از این راه حلها را به کار ببرید تا این دست از کارمندانتان را به بهترین وجه مدیریت کنید.
یک مقاله عالی در مورد تفاوت های مدیریت و رهبری را در اینجا بخوانید:
تفاوت های مدیر با رهبر؛ مدیر باشیم یا رهبر؟
در کتاب «قله» از اندرس اریکسن و ترجمه «پیام بهرام پور»، از تحقیقات شگفت انگیز پیرامون موفقیت و تخصص در هر کاری، رمزگشایی شده است:
راه حل اول
اولین راه حلی که من به مدیران بیشتر از یکی پیشنهاد میکنم این است که به اینگونه از کارمندانتان به هیچ عنوان وقت اضافی و یا توجه بیش از حد ندهید (حتی اگر آنها این موارد را از شما درخواست میکنند.).
آنها را در شرایط کاری و بهرهوری استانداردی که برای باقی پرسنل قرار میدهید نگه دارید و عملکرد آنها را مطابق با این استانداردهای عملکردی بسنجید تا متوجه شوند اینگونه رفتارهای خارج از سیستم کاری تأثیری در نگرش شما به آنها ندارد.
برای ارزیابی عملکرد و کارکرد این دست از کارکنان حتماً شاخصهایی را به صورت واضح مشخص کنید تا آنها متوجه شوند این دست از خودشیرینیها در سنجش عملکرد و حقوق آنها هیچ تأثیری ندارد.
7 اشتباه مدیران ؛ چطور یک مدیر استثنائی شویم؟
راه حل دوم
راه حل بعدی که من استفاده میکنم این است که اگر آنها وقت زیادی را صرف بررسی کردن و ارزیابی واکنشهای شما در مورد کارشان میکنند و هر لحظه پیگیر بازخوردهای شما در خصوص کارهای سازمانی و غیر سازمانی هستند که در جهت تأثیرگذاری بر شما انجام میدهند باید آنها را راهنمایی کنید تا تصمیمات کاری را خودشان بگیرند.
این بخش از کار را در علم مدیریت تفویض اختیار همراه با مسئولیت مینامند. البته اینگونه برداشت نشود که منظورم رها کردن آنها در محیط کار است. تفویض اختیار حتماً باید با نظارت بر نتایج توسط مدیر ارشد همراه باشد.
راه حل سوم
یکی دیگر از مواردی که باید به آن پایبند باشید این است که زمانهای ملاقات خود را به طور دقیق برای هر فرد مراجعه کننده بیان کنید.
این کار به ویژه زمانی اهمیت مییابد که کارکنانتان به دفترتان میآیند و بدون در نظر گرفتن شرایط و موقعیت کاری شما ساعتها در دفترتان مینشینند و راجع به مسائل کاری و غیر کاری وقت شما را میگیرند. آنها باید متوجه شوند که وقت شما ارزشمند است و هر فردی فقط باید در محدوده زمانی که برایش مشخص کردهاید وقتتان را بگیرد.
راه حل چهارم
راهکار اخری که من به شدت در محیطهای کاری از آن استفاده میکنم این است که اگر برایتان مقدور است و شرایط کاریتان اجازه میدهد با تفویض اختیار و واگذاری کاریها به دیگر مدیران و همکارانتان ترتیبی را اتخاذ نمایید که این دست از کارمندان مستقیم با شما در ارتباط نباشند و کارهای خود را با دیگر افراد پیگیری نمایند.
این کارها باعث میشود که فشارها از روی شما برداشته شود و همکاری بین همکارانتان افزایش پیدا کند.
لطفاً نظرات ارزشمند خودتان را برایمان در کادر پایین بنویسید.