مهارت های تقویت اعتماد به نفس در ارتباطات
رادیو سخنرانی – برنامه 7 – مهارت های تقویت اعتماد به نفس در ارتباطات ، گفتنی است در مقاله اعتماد به نفس بسیار بسیار بسیار مفصلتر به این موضوع پرداختیم و شما میتوانید این مقاله را مطالعه کنید.
در هفتمین برنامه رادیو سخنرانی، به معرفی کلی مفهوم اعتماد به نفس می پردازیم و در ادامه ترفندهایی کاربردی برای تقویت اعتماد به نفس بیان خواهیم کرد.
متن رادیو سخنرانی – برنامه 7 – مهارت های تقویت اعتماد به نفس در ارتباطات
سلام به شما دوستان عزیز، شنوندگان محترم رادیو سخنرانی قسمت هفتم.
من محمد پیام بهرامپور هستم، مربی و مدرس سخنرانی و فن بیان و شما در حال گوش دادن به رادیو سخنرانی هستید از وبسایت www.bishtarazyek.com
امروز با توجه به موضوعات بسیار زیادی که من در ایمیلها دریافت کردم، در مورد اعتماد به نفس میخواهم صحبت بکنم. ایمیلهایی خیلی زیادی مبنی بر نبود اعتماد به نفس در شرایط مختلف من دریافت کردم و به نظرم اومد که اصلاً چند قسمت از رادیو سخنرانی را به این موضوع اختصاص بدهم.
اعتماد به نفس چیست؟
پیش از هر چیز اجازه بدهید با هم مروری بکنیم که اصلاً اعتماد به نفس چیست؟ ما معمولاً میدانیم که اعتماد به نفس چیست اماا شاید نتوانیم آن را خیلی واضح بیان (تعریف) بکنیم. یعنی یک نفر را میبینید و میگویید که مثلاً سعید اعتماد به نفس ندارد و کافیه که آن لحظه از شما بپرسند که یعنی چی؟
شاید خیلی سخت بتوانید به این سوال پاسخ بدهد اما میدانید که فردی اعتماد به نفس دارد یا خیر اما نمیتوانیم تعریفی واضح ازز اعتماد به نفس بیان بکنیم.
اگر ما اعتماد به نفس داشته باشیم، واقعاً زندگی ما لذّت بخش میشود و فرصتهای خیلی زیادی را به دست میآوریم و خیلی ازز فرصتها را به سادگی از دست نخواهیم داد و مطمئناً موفقیتهای ما نیز زیاد خواهد بود.
حتماً این جمله را شنیدهاید که: موفقیت، موفقیت میآورد و یا زمانی که یک نفر وارد چرخه موفقیت میشود خارج شدن از آن خیلیی ساده نیست و شخص اصطلاحاً روی غلتک میافتد و شخص موفقیتها را پشت سر هم درو میکند. امیدوارم همیشه در این موقعیت قرار بگیرد!
دوره غیر حضوری سخنرانی و فن بیان را از دست ندهید
دوستان عزیز اعتماد به نفس را اگر بخواهم خیلی ساده تعریف بکنم میتوانم بگویم که:
«اعتماد به نفس، اطمینان از این است که بتوانیم یک کار را در حد استاندار مشخص انجام دهیم.»
این یک تعریف خیلی ساده است؛ یعنی من میخواهم یک کار را انجام بدهم، میدانم که میتوانم این کار را طبق آن استانداردهای مشخصی که در ذهن خودم دارم میتوانم انجام دهم. مثال عرض میکنم: من الان دارم یک قسمت از رادیو سخنرانی را ضبط میکنم و به توانمندیهای خودم اعتماد و اعتقاد دارم که در حد استانداردی میتوانم این کار را انجام دهم بنابراین اعتماد به نفس کافی در این زمینه را دارم اما کافیه که از من بخواهید که مثلاً روی یک بند راه بروم (تازه ارتفاع خیلی زیادی هم نداشته باشد و فقط یک متر بالای زمین باشد اما از من بخواهند که شروع کنم به روی بند راه رفتن!)
مطئناً من اعتماد به نفس این کار را ندارم و آنوقت من یک فرد بیاعتماد به نفس خواهم بود. در حقیقت میشود اعتماد به نفس راا توانایی اقدام به جا بدون توجه به شرایط بیان کرد؛ یعنی شاید من خوب صحبت بکنم اما در زمان سخنرانی ممکن است نتوانم خوب صحبت بکنم. خب پس من اعتماد به نفس در این مورد ندارم.
دوستان عزیز توجه بکنید که اعتماد به نفس یک چیز ثابت نیست؛ یعنی ما نمیتوانیم بگوییم که یک فردی تماماً اعتماد به نفس داردد یا تماً اعتماد به نفس ندارد. در حقیقت این موضوع بسته به زمان مکان و اشخاص هست.
اجازه دهید چند مثال بزنم تا منظور من را دقیقاً متوجه شوید.
یکی از دوستان من تعریف میکرد که در یکی از جلسات یک مشاوریی دارند که این مشاور در خارج از ایران درس خواندهاند و در زمینه امور مالی فرد بسیار بسیار موثر هستند و جزو اساتید برتر در ایران به شمار میآیند و سر کلاسهای ایشان 300 یا 400 دانشجو حضور دارند و ایشان مطالب را به خوبی بیان میکنند. اما در جلساتی که مبلغ مالی بالا میرود این فرد استرس بسیار زیادی دارد، دستش میلرزد و نمیتواند کار را به خوبی انجام دهد و آن فرد ممکن است اعتماد به نفس صحبت کردن مقابل 400 نفر را داشته باشد اما در شرایطی که هزینه یا مبلغ قرارداد خیلی بالا باشد، آن شخص اعتماد به نفس خود را از دست میدهد.
یا یک مثال دیگر بزنم. یکی از دانشجویان من میگفت که: «من خیلی راحت میتوانم سخنرانی بکنم اما زمانی که خانمی که از اوو خواستگاری کرده بودم و جواب رد شنیده بودم در سخنرانی من حضور دارد، سخنرانی من خراب میشود.»
در حقیقت این دانشجوی من، این توانمندی را نداشت که در شرایط خاص بسته به افراد مختلف اعتماد به نفس خود را بروز بدهد وو زمانی که آن شخص در سخنرانی حاضر میشد شروع میکرد به تپق زدن و پرت شدن حواس!
این یک تعریف کلی بود از این اعتماد به نفس اصلاً چیست اما میخواهیم گامهای کوچکی را برداریم که اعتماد به نفس خودمان را تقویت کنیم.
لازم است که چند نکته را خدمت شما عرض بکنم:
اول این که برای تقویت اعتماد به نفس ما باید گامهای کوچکی را برداریم. قرار نیست مثل یک غول ناگهان اعتماد به نفس ما زیادد بشود و اصلاً یک آدم متفاوت بشویم! نه! ما قرار است که کوچک کوچک، گامهای خیلی کوچکی را برداریم و اعتماد به نفسمان یواش یواش ارتقا پیدا بکند و این موضوع خیلی مهم است که اعتماد به نفس ما دوام داشته باشد نه این که مقطعی اعتماد به نفس ما زیاد بشود و همین! و بعد دوباره برگردیم به گذشته….
و موضوع بعدی این که واژه اعتماد به نفس، مقداری در کشور ما به معنی منفی هم استفاده میشود مانند خیلی واژههای دیگر. مثلاًً ما وقتی معمولاً میخواهیم به یک نفر توهین بکنیم میگوییم: پرفسور، یا دکتر، مهندس!
خب این معنی منفی دارد و این موضوع هم همینطور! وقتی یک نفر خیلی کاری را خراب بکند، میگویند که:
این شخص ته اعتماد به نفس است! و مثلاً با اعتماد به نفس تمام کار را خراب میکند!
منظور ما مطمئناً این اعتماد به نفس نیست و منظور واقعی ما همان تعریفی است که از اعتماد به نفس داشتیم. اطمینان از این کهه میتوانیم کار را در حد استاندارد مشخصی انجام دهیم.
چند گام کوچک برای تقویت اعتماد به نفس
چند گام کوچک را در این برنامه برای ارتقا اعتماد به نفس و تقویت آن میخواهم بیان بکنم و در ادامه انشاالله در برنامههای بعدی رادیوو سخنرانی گامهای دیگری را هم در زمینه تقویت اعتماد به نفس خدمت شما ارائه خواهیم کرد.
دانستن هدف:
اگر ما دقیقاً بدانیم که چرا کاری را انجام میدهیم و دقیقاً هدف چیست؟ اعتماد به نفس ما به شدّت افزایش پیدا میکند. واقعاً بیش از انتظار ما.
اجازه دهید چند مثال بزنم:
کسب مهارت اعتماد به نفس را از دست ندهید
یک سخنرانی را نگاه بکنید مثلاً فرض بکنید که یک دانشجویی در دانشگاه میخواهد سخنرانی انجام بدهد، معمولاً افرادی کهه سخنرانیهای بدی ارائه میدهند اصلاً نمیدانند که هدف چیست و نمیدانند که دارند چه کاری میکنند و فقط میخواهند یک رفع تکلیفی انجام بدهند.
متوجه نیستند که این سخنرانی فقط یک سخنرانی صرف نیست و یک مهارتی است که در ادامه زندگی تماماً به درد آنها میخورد و چون هدف را نمیدانند و نمیدانند که دارند چه کاری انجام میدهند معمولاً اعتماد به نفس کافی را ندارند و در حد استاندارد این کار را انجام نمیدهند.
یا یک فردی که میخواهد استخدام شود و دقیقاً نمیداند که هدف چیست و چرا من میخواهم در آنجا استخدام شوم؟
– میخوام استخدام شوم که کار داشته باشم!
– همین؟ فقط میخواهی کار داشته باشی؟ خب برو جای دیگری و یا کار دیگری….
چون دقیقاً به این سوال پاسخ نمیدهد، اعتماد به نفسش خیلی کم میشود
یا فرض کنید یک وکیل مدافعی که در دادگاه حاضر میشود و نمیداند دقیقاً میخواهد از چه چیزی دفاع کند و یا اطلاعاتش کاملل نیست! مطمئن باشید در چنین شرایطی اعتماد به نفس کافی نخواهید داشت. نیچه یک جمله زیبایی دارد، میگوید:
اگر چرایی یک چیز را بدانید با چگونگی آن کنار خواهید آمد.
خیلی واضح است اگر ما بدانید چرا باید یک کار را انجام دهیم؟ راه و روش آن را بالاخره پیدا خواهیم کرد. پس اولین گام که یک گام بسیار بسیار مهم است این است که ما بدانیم هدف ما چیست و چرا داریم آن کار را انجام میدهیم.
داشتن مهارت و ارزش قائل بودن:
اما گام دوم! دوستان عزیز اعتماد به نفس زمانی خودش را نشان و بروز میدهد که ما مهارت داشته باشیم در یک زمینهای و به آن کار و آن زمینه ارزش قائل باشیم. پس دو جزء خیلی مهم دارد:
1. مهارت
2. ارزش قائل بودن
اگر در موضوعی این دو بخش را ما نداشته باشیم به احتمال زیاد اعتماد به نفس ما در آن زمینه بسیار بسیار کم خواهد بود. باز شایدد لازم باشد که مثال بزنم که یک مقدار به بحث ما کمک بکند.
فرض بکنید که من سخنران خوب هستم و مهارتهای سخنرانی خیلی خوبی هم دارم اما ارزشی قائل نیستم برای این صحبتها.. نمونه خیلی واضحی هم برای خود من پیش آمده بود. زمانی که همه من رو به سخنرانی میشناختن در انتهای یک کلاسم در دانشگاه یکی از دانشجوها آمد و به من گفت که من توی سایت نگاه میکنم شما خیلی با انرژیتر صحبت میکنید و اما اینجا به نظر میاد که خیلی حرفهای نیستند و خودتان هم نیستید!
خب من یک لحظه فکر کردم و گفتم که بله، کاملاً حق با شماست و کلاس شما یک کلاس خاص هست و افراد واقعاً بیانگیزهه هستند و نسبت به کلاسهای دیگر با این که خیلی خیلی اوایل تلاش بیشتری کردم به خاطر چند موضوع پیش آمده مربوط به گروه رشته آموزشی شما میشده کلاس شما واقعاً کلاس بیانگیزهای است و این باعث میشد من ارزش قائل نباشم به این کلاس و کاملاً حق دارید و حق با شماست و در چنین شرایطی به نظر میآید که من اصلاً سخنران خوبی نیستم.
مثالها در این زمینه خیلی زیاد هست و توصیه میکنم که خودتان یک مقدار فکر کنید و نمونههای زیادی را پیدا بکنید. اما اگر میخواهید در یک کار خیلی قوی و با اعتماد به نفس باشید، باید مهارتش را به دست بیاورید و به آن ارزش قائل باشید.
دلایل اعتماد به نفس کم و درمان آن هم احتمالاً بدردتان می خورد
ممکن است ما مهارت موضوعی را به دست بیاوریم اما مهارتی نداشته باشیم، مطمئناً به خودمان اطمینان نداریم که کار را در حدد استاندارد انجام خواهیم داد و اگر ارزش قائل نباشیم، تلاش نمیکنیم که خودمان را به آن حد استاندارد برسانیم.
پس باید این دو جزء را کنار هم داشته باشیم. اگر مثلاً از یک جلسهای استخدامی نگران هستیم و نمیدانیم که چه کار بکنیم و اعتماد به نفس لازم برای حضور در مصاحبه استخدامی را نداریم باید ببینیم که مشکل کجاست؟ آیا مهارت را نداریم یا ارزشی برای این موضوع قائل نیستم؟
اگر ارزشی قائل هستیم، مهارت را نداریم باید برویم سراغ مهارت
وقتی هدف را بدانیم چگونگی آن را میتوانیم پیدا بکنیم اما چگونگی آن را که ندانیم، چرایی آن خیلی برایمان ساده نخواهد بود.
پس تا به حال دو مورد را صحبت کردیم، اول داشتن هدف و دوم داشتن مهارت و ارزش قائل بودن به موضوع بود
چطور با اعتماد به نفس به نظر برسیم؟
اما برویم سراغ موضوع بعدی این که چطور با اعتماد به نفس به نظر برسیم؟
یک مثال و تمرین ساده و واضح را میخواهم برای شما بیان بکنم. لطف کنید به یک جای شلوغ رجوع کنید و یک فردی که به نظر میآید اعتماد به نفس دارد را زیر نظر بگیرید و به او توجه کنید و ببینید که چه خصوصیتی دارد و چه میکند؟ و سعی کنید برخی از خصوصیتهایی که فکر میکنید مهم است و شما هم میتوانید انجام دهید در برنامه روزانه خودتان بگنجانید.
اجازه بدهید یک مثال بزنم: فرض کنید من یک آدم با اعتماد به نفس هستم و وارد محل کار میشوم. وقتی میآیم گامهایم استوارر است و به نسبت سریع حرکت می کنم. لباس هایم معمولاً تمیز هست سرم خیلی پایین نیست و خیلی افتاده نیستم، گامهای خیلی استوار است با همه به گرمی سلام میکنم: سلام وقتت بخیر….
صدایم به نسبت بلند هست (بسته به شرایط البته) وقتی که روی صندلی مینشینم کاملاً مشخص است میخواهم چه کار بکنم و …
شما نگاه میکنید که من وقتی میآیم اصلاً انرژی ندارم، آرام آرام راه میروم و لباسهایم اصلاً مرتب نیست و با همه هم یک سلامم خشک و خالی میکنم: سلام صبح بخیر، خوبی؟….
و خب حالا با همین موضوع ساده میتوانم تا حد زیادی تغییر در خودم ایجاد بکنم. ببینم که یک فرد با اعتماد به نفس چه کارهایی راا انجام میدهد، من چه کارهایی باید انجام بدهم؟
شاید امروز خیلی راجع به سخنرانی و فن بیان صحبت نکردهایم. انشاالله در برنامههای بعد در مورد مهارتهای صحبت کردن و سخنوریی صحبت خواهیم کرد حتماً و البته میتوانم پیشنهاد بکنم در دوره 21 تغییر کوچک 22 نتیجه بزرگ شرکت بکنید. در این دوره کاملاً روشهایی را بیان کردیم که مهارتهای شما ارتقا پیدا میکند در خوب صحبت کردن.
اگر دوست دارید از این دوره استفاده بکنید اینجا کلیک کنید.
پیشنهاد میکنم از همین امروز شروع بکنید موضوعاتی که راجع به تقویت اعتماد به نفس به شما گفتهام را در دستور کارتان قرار دهید.
مطئن باشید هیچ فردی در دنیا نمیتواند موفق باشد اگر اعتماد به نفس کافی نداشته باشد. پیروز و موفق باشید و اعتماد به نفسس زیادی رو برای شما آرزو میکنم. خدانگهدار
۲ دیدگاه دربارهٔ «رادیو سخنرانی – برنامه 7 – مهارت های تقویت اعتماد به نفس در ارتباطات»
عالی و بینظیر
سپاس بابت همراهی شما…