گزارش جلسه ی دوم استادی3
جلسهی دوم دوره مدرسهی استادی 3 شروع شد
دکتر علی صاحبی به همراه تیم شون در مورد ارزشهای هر فرد در زندگی توضیحاتی دادند.
کلیدیترین جملهی دکتر صاحبی در مورد ارزشهایمان این بود که:
بهجای اینکه در مورد ارزشهایمان صحبت کنیم،آنها را زندگی کنیم
در مورد تعالی و اعتدال در زندگی برایمان آموزشهایی آماده کرده بودند که واقعاً لذت بردیم.
در ادامه در مورد هدف و روشهای اسمارت کردن هدف آموزشهای عالیای ارائه کردند.
روز دوم با آقای بهرام پور جلسه داشتیم
از قبل طبق آموزشها هماهنگ کرده بودیم که این جلسه باید تمرین فروش داشته باشیم و هرکس بنا به خلاقیت و توانایی و خود چیزی برای فروش آماده کرده بود.
ما باید در این جلسه تمرین میکردیم تا فروش حرفهای را یاد بگیریم و بتوانیم با مخاطبمان ارتباط درست در زمینهی فروش برقرار کنیم.
همانطور که در عکسها میبینید برخی از دوستان عسل طبیعی آورده بودند برای فروش و یک میز را برای خودشان تبدیل به غرفه کرده بودند.
ازآنجاییکه از همهی نقاط ایران در این دوره شرکت کردهاند،بهوضوح میتوانید تنوع فرهنگی ی محصولات را ببینید
از عسل سبلان داشتیم تا ترشی بندری و خدمات طراحی سایت و هاستینگ
آقای خادمی پور عزیز از شرکتکنندگان دوره سوم مدرسهی استادیترشی بندری آماده کرده بودند و با خلاقیت خودشان قسمتی از درآمد حاصل از فروش را برای خیریه در نظر گرفته بودند تا مشتریان راحتتر خرید کنند.
آبطالبی و لواشک هم داشتیم.
همانطور که میبینید شرکتکنندگان هرکدام با شور اشتیاق خاصی مشغول فروش هستند.
حتی خانم استاد بهرام پور هم در این جلسهی فروش شرکت کردند و یک سری خوراکیهای خوشمزه آماده کردند.
ایشان سرویس تحویل در محل داشتند،نان سیمیت ترکیهای که یک نان شبیه پیراشکی ماست را تهیهکرده بودند و به شرکتکنندگان اعلام کردند که اگر کسی سر کلاس افت انرژی داشت و نیاز به یک میان وعدهی مقوی داشت با یک پیامک سرویس تغذیه را در داخل سالن دریافت میکند و اینطوری از کلاس هم خارج نمیشود و مطالب را از دست نمیدهد.
ایشان کاملاً حرفهای عمل کرده بودند و لباس و کلاهی بر سر داشتند که نشان از حرفهای بودن ایشان در امر آشپزی بود و مخاطب اطمینان اولیه برای خرید را پیدا میکرد.
این هم عکس این زوج عزیز و نازنین در کنار یکدیگر
در ادامه دوستان خلاقیتهای بسیار دیگری به خرج دادند
برخی سرویس بهداشتی رایگان را با یک ارزشافزوده پولی کرده بودند.
عکس را ببینید:
این هم خلاقیت عالی یکی از شرکتکنندگان که کلاه هندوانهای بر سر داشتند و هر قسمت از هندوانه را به قیمت 500 تومان میفروختند
لوازمآرایشی و بهداشتی هم برای فروش داشتیم و به قول یکی از شرکتکنندگان کل اکوسیستم اقتصادی کشور را در این نمونهی کوچک دیدیم،افرادی خدمات میفروختند،برخی کپی کاری میکردند و برخی هم ارزشافزوده ایجاد میکردند.
بعد از جلسهی فروش به داخل سالن رفتیم و استاد وارد شدند و با گفتن"دستا در وضعیت" همه این شکلی شدیم:
در مورد مدیریت زمان و عملکرد برای ما توضیحاتی دادند
اینکه باید ارزش یک ساعت خودمان را حساب کنیم که چقدر میارزد
در مورد مهارت بسیار مهم تخمین زدن به ما توضیحاتی دادند و گفتند فکر میکنید چقدر طول تا ابتدای ورودی دانشگاه بروید و برگردید چقدر طول میکشد؟من خودم حدس میزدم 2 دقیقه،گفتند حالا بروید و عملی این کار را انجام دهید.
داریم می ریم تخمین دم در دانشگاه و برگردیم بینیم چقدر طول می کشه،دوستان را میبینید که بسیار شاد و پرانرژی میرویم برای اینکه ببینیم تخمینمان چقدر درست است :
در مورد تجسم خلاق و برنامهریزی ذهن برای حداکثر کارایی در این قسمت استاد توضیحاتی دادند و در انتها ما را میبینید در حال تمرین عملی هستیم. همانطور که میبینید در حال شرطیسازی خودمان هستیم تا به حداکثر کارایی و پیگیری برسیم.
در پایان جلسه هم یک سورپرایز ویژه داشتیم،یک مهمان ویژه آقا عرشیا
عرشیای عزیز فرزند یکی از شرکتکنندگان استادی دورهی قبل هستند که کتاب خودشان را نوشتهاند،ایشون در کانادا زندگی میکنند و کتاب خودشان رو به زبان انگلیسی نوشتهاند.
از تجربیات خودشون در نوشتن کتاب و بازاریابی و فروش کتاب برای ما گفتند
بعدازاین صحبت انگیزه دهنده عرشیا با تشویق جانانهی حضار به سمت صندلی خود رفت.
این هم عکس عرشیا با پدرش
این جلسهی مدرسهی استادی 3 هم با تمام جذابیت هاش به پایان رسید