گزارش جلسه نهم مدرسه استادی 6؛ همراه و همیار شدن با قلم و کاغذ
وعده دیدار بود روز نوزدهم تیر ماه 1399
وعدهای خواه از جنس حضوری و ماسک
خواه از جنس مجازی و وبینار
وعدهای بود برای رسیدن به مقصد رشد
وعدهای برای بیشتر از یک نفر شدن
مقصدی که هر قدمش بهایی دارد و نوری از آگاهی
استادی 6 خواه قدم گذار در سالن کوثر دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران
خواه در وبینار ClickMeeting
که آقای پیام بهرام پور و تیم بیشتر از یک دَهَدَت دانش و آگاهی
شروع جلسه نهم مدرسه استادی 6
بله بله وعده دیدار جلسه نهم مدرسه استادی 6 هم مثل همیشه راس ساعت موعود 8:30 آغاز گردید. آقای پیام بهرامپور چند تا نکته را مطرح کردند. اولین نکته این بود که باید با هر سازی که جهان میزند بلد باشیم هماهنگ بشویم. دنیای اطراف به شدت بیثبات است و هر روز ساز جدیدی برای زدن دارد. یک فرد حرفهای بیشتر از یکی سریع خود را تطبیق میدهد؛ اگرچه که آسان نباشد.
از آنجایی که دوستان مدرسه استادی 6 در کنار فعالیتهای خود باید پیج اینستاگرام خود را نیز بالا بیاورند یک یادآوری از طرف آقای بهرامپور شد. حواسمان باشد ما تولیدکننده محتوا هستیم و نه مصرف کننده محتوا. پس نباید معتاد اینستاگرام شویم. فقط چند تا پیج خوب را آن هم، هر چند روز یک بار به دید هضم تجربه و آنالیز بررسی میکنیم. حواسمان باید باشد اینستاگرام در کنار این که معتاد آن میشویم و گذر زمان را نمیفهمیم به شدت بر روی عزت نفس تاثیر دارد.
و نکته آخر قبل از موضوع اصلی آموزش، اشاره به مسئله تردید داشتن است. تردید داشتن کاملا طبیعی است. کار مغز ایجاد ترس است. این ترس ممکن است به خاطر اطلاعات نداشتن باشد یا ترس از اینکه اگر بشود چی میشود و اگر نشود چی میشود!
حالا باید چکار کرد؟ باید بتوانیم فکر را از خودمان تفکیک کنیم. یک نگاه به اصطلاح هلیکوپتری از بالا به فکرمان داشته باشیم. اگر فکر و خودمان یکی شدیم پیوندمان تسلیت باد.
بعد از بیان نکات لازم، اولین مبحث جلسه نهم مدرسه استادی 6 شروع شد.
کتاب نویسی و مراحل آن
در ابتدا دوستان مدرسه استادی 6 به اهمیت کتاب نویسی پی بردند. چرا که بعد از کتاب نویسی انسان دیگری میشوند. صاحب اثر میشوند. ارزشمندترین کارت ویزیت دنیا را دارند. کتاب نویسی گردآوری اصولی اطلاعات است که باید آنها را با مثال و داستان جذاب و ساده کنند.
در دو جلسه گذشته مدرسه استادی، دوستان با آموزشهای اقای بهرامپور و آقای رضایی و آموزشهای صفحهآرایی توسط آقای حسنیزاده کتابچه الکترونیک خود را به اتمام رساندند. ضمن این که هر هفته پیام صوتی در کانال تلگرام بچههای مدرسه استادی قرار میگرفت و کوچ هر کدام از دوستان هم راهنماییها و تجربیات خودشان را در تماسهای هفتگی در اختیار دوستان قرار میدادند.
حالا نوبت به نگارش کتاب چاپی خودشان است. از سیر تا پیاز نگارش کتاب چاپی قرار است در چند جلسه با تمرین نوشتن دوستان گفته شود.
ویژگیهای یک کتاب خوب
سپس برخی دوستان در جلسه نهم مدرسه استادی 6 ، موضوع کتاب خود را مطرح کردند. دوستان مجازی هم در قسمت چت مینوشتند. حالا باید با یک سری نکته برای نگارش بهتر آشنا میشدند.
سرفصلها از کجا میآیند؟
در جلسه نهم مدرسه استادی 6، در خصوص سرفصلهای کتاب صحبت شد. معمولا سرفصلها از اینترنت، سوالات خودمان و دیگران، مشاهد دقیق، منابع دیگر مثل کتابها، سمینارها و خیلی گزینههای دیگر میآیند. همچنین بهتر است تیترها کلیشهای نباشند و به صورت جذاب نوشته شوند. بعد از هر سرفصل از پاراگرافهای کوتاه آورده شود. باید تا جای امکان از کادر و بخش بندی استفاده کرد. میتوان از نقل قولها استفاده کرد. یک سایت خوب انگلیسی برای نقل قول سایت www.brainyquote.com است.
قول به مخاطب
باید مخاطب بداند بعد از خواندن کتاب چه تغییر قرار است صورت گیرد. به عنوان مثال قول کتاب تیغ انتقاد پذیر شدن است. قول کتاب از شنبه کنار گذاشتن تنبلی است. قول محصول سهگام تقویت انگیزه، اراده و عادت است.
کتابی که مخاطب از مطالعه آن لذت ببرد
کتاب باید برای مخاطب باحال باشد و وقتی در حال مطالعه آن است حس خواندن کتابهای درسی را نداشته باشد. باید به مخاطب خوش بگذرد. حالا چطوری؟ یکی از بهترین راهکارها مثالهای روزمره ایرانی و کاربردی است. داستانهای شخصی هم میتوانند جذاب باشند.
برای حرفهای شدن در نوشتن بهترین کار نوشتن، نوشتن و نوشتن است. بهترین دانشگاه خودمان هستیم. هر کس باید سبک نگارشی خودش را به مرور پیدا کند. ممکن است فردی با سبک داستانی راحت تر باشد و فرد دیگر در نوشتن سرفصلها بعد بخش بندی و مایندمپ کتاب. فردی هم ممکن است سبک کل نگر را انتخاب کند یعنی اول نقشه ذهنی و بعد نگارش کامل.
مورد بعدی که در جلسه نهم مدرسه استادی بررسی شد، این بود که چقدر دوستان هر روز باید بنویسند؟ اگر فقط روزانه تنها سه صفحه در سه هفته بنویسند در نهایت 100 صفحه خواهد شد. تحت هر شرایطی شده حتی یک دقیقه هم که شده باید نوشتن را ادامه دهند. هر هفته هم یک بررسی نهایی داشته باشند. به دوستان مدرسه استادی 6 یک فایل اکسل داده شد تا در آن بتوانند برنامهریزی نگارش کتاب خود را پیادهسازی کنند.
در نهایت دوستان یک گفت و گو 10 دقیقهای با رعایت فاصله اجتماعی داشتند تا هر کس در خصوص کتاب خود صحبت کند. کاری که باعث شد ذهن شفافتر شود و یک سری ایده جدید به ذهن بیاید.
شکافهای آموزشی
بعد از بحث مفصل در خصوص کتاب نویسی نوبت به مبحث شکاف آموزشی رسید. اولین مورد بررسی انواع شکاف: شکاف دانشی، شکاف مهارتی، شکاف انگیزشی و شکاف محیطی.
هر مدرسی باید بتواند در زمان درست با مصالح درست شکافهای آموزشی را تشخیص دهد و درست کند. سپس شکافهای آموزشی با جزئیات بیشتر بررسی شدند.
شکاف دانشی
شکاف دانشی یعنی فرد موضوع و مسئلهای را نمیداند. در مرحله اول هم باید بداند که نمیداند. بعد بررسی کند چه اطلاعاتی نیاز دارد و از چه طریقی بهتر است اطلاعات را به دست بیاورد.
شکاف مهارتی
شکاف مهارتی یعنی فرد به این ادراک میرسد که دانستن کافی نیست و نمیتواند.
به عنوان مثال مدیریت خشم. فردی در یک کارگاه مدیریت خشم ممکن است شرکت کند یا ممکن است کتابی در خصوص مدیریت خشم بخواند. تا زمانی که به صورت عملی تمرین نکند مهارت لازم مدیریت خشم را به دست نخواهد آورد.
جاش کافمن:
میتوان با 20 ساعت تمرین درست مهارتی را تا حد قابل قبولی یاد گرفت…
شکاف انگیزشی
شکاف انگیزشی یعنی فرد میداند و میتواند اما نمیخواهد کاری را انجام دهد. دلایل مختلفی هم دارد مثل دلیلی برای تغییر ندیدن، عدم اطمینان به مقصد و نتیجه، غیرجذاب بودن مقصد، اضطراب و نگرانی در مورد تغییر، اعتماد به نفس و باور نداشتن، شاید هم توهم دانش داشتن.
پس از آن دوستان مدرسه استادی یک مرور یک دقیقهای با خودشان انجام دادند که تا به اینجا چه نکاتی را آموزش دیدند. نهایتا آقای پیام بهرامپور وارد آخرین مبحث جلسه نهم مدرسه استادی 6 یعنی شکاف محیطی شدند.
شکاف محیطی
در این شکاف آموزشی ، فرد میداند، میتواند، میخواهد ولی نمیگذارند انجام دهد. شاید زمان کافی نباشد، امکانات کافی نباشد، با افراد منفینگر در ارتباط باشد.
آقای بهرامپور تمثیل جالبی به کار بردند: روی دایره پادشاهی تمرکز کن نه دایره پشه.
پایان جلسه نهم مدرسه استادی6
در نهایت بخش آموزش این جلسه با یک سری نکات تکمیلی از شکافهای آموزشی از جمله اینکه باید همه شکافها را پوشش بدهیم اما اغلب یکی پررنگتر است، پایان رسید.
در دقایق پایانی کلاس، تلاشگران مدرسه تلاشگری 6 به مدت 16 دقیقه شروع به نوشتن کتاب خود کردند. بله تمرین نوشتن آنها از همان جلسه استارت اولیهاش خورد و با قلم و کاغذ همراه و همیار شدند.