با پروژه «بیشتر از یک مدیر» در خدمت شما هستیم.
پروژه بیشتر از یک مدیر، با همت دکتر سروش صفدریان، برای کمک به رشد و ارتقا کسب و کارها درست شده است.
این مقاله، پنجمین مقاله از سری مقالات «بیشتر از یک مدیر» است.
برای اینکه از موضوع 4 مقاله کاربردی قبلی مطلع شوید، روی این لینک کلیک کنید:
و اما به سراغ مقاله تازه از دکتر صفدریان میرویم…
چرا نیروی انسانی هر سازمان بزرگترین سرمایه آن است ؟
ما مدیران بهعنوان مسئولان سازمانها در حوزههای تخصصی خودمان وظیفه داریم به منابع انسانی که بهعنوان بازوهای عملیاتی ما هستند نگاه ویژهای داشته باشیم.
در دنیای امروز آنقدر مباحث حوزه نیروهای انسانی مهم و تأثیرگذار شده است که از آن بهعنوان یکی از سرمایههای سازمان و با نام سرمایههای انسانی نام میبرند.
پس ما همانطوری که برای حفظ و رشد سرمایههای مادی سازمان در تلاش هستیم باید به این سرمایه نیز توجه کنیم.
منابع انسانی از دید بیل گیتس!
بیل گیتس بزرگ مرد تجارت دنیا جمله دارد که میگوید من هر روز از ساعت 8 صبح تا 5 بعدازظهر که کارمندان در مایکروسافت مشغول به کار هستند ثروتمندترین فرد کره زمین هستم اما از 5 بعدازظهر تا صبح فردا که همکارانم در سازمان نیستند من فقیرترین فرد هستم.
قطعاً که این گفته بیل گیتس به این معنی نیست که او هر روز فقیر و ثروتمند میشود بلکه او میخواسته با گفتن این جمله اهمیت بیشازحد نیروهای انسانی را در سازمان نشان دهد.
یا داستان دیگری از او نقل است که میگویند وقتی ایشان از سمت مدیرعاملی مایکروسافت کنارهگیری کرد و قرار شد فقط زمانهای محدودی با سازمان همکاری کند به او گفتند دوست دارد بیشتر در کدام بخش همکاری داشته باشد و او گفت فقط بخش استخدام!
یعنی آنقدر موضوع جذب یک نیرو در سازمان اهمیت دارد که فردی مثل بیل گیتس فقط میخواهد در این بخش کار کند و مستقیماً روی جذب سرمایههای انسانی نظارت داشته باشد.
به طور حتم مجدد بیل گیتس میخواسته میزان اهمیت سرمایههای انسانی را با این نکته نشان دهد.
وقتی شما تمام تمرکز خود را بر روی جذب نیروهای مستعد و هم راستا با سازمان قرار میدهید باعث میشود این افراد سازمان شما را نه تنها از مسیر خود منحرف نکنند بلکه کمک کنند که سازمان در مسیر خود سریعتر و قویتر رشد کند.
پس لطفاً لطفاً در جذب و نگهداشت نیروهای متعهد و وفادار خود دقت و تمرکز کافی داشته باشید.
در صنعت کشاورزی مثالی هست که شاید شنیده باشید: یک سیب معیوب به تنهایی میتواند یک جعبه سیب سالم را خراب کند.
این مثال در خصوص سرمایههای انسانی نیز صادق است.
یک نیروی انسانی نامنطبق با سازمان و اهداف شما به جرئت میتواند کل سازمان شما را از پا دربیاورد.
در ادامه این مقاله قصد دارم بحث مهم دیگری را نیز در حوزه سرمایه انسانی مطرح نمایم.
مفهومی به نام رشد و ارتقا کارکنان
هر زمان که در جلسات کوچینگ و مشاوره خود با کسبوکارهای بزرگ ایران موضوع انگیزه را با صاحبان کسبوکارها مطرح مینمایم مدیران این مجموعهها سریعاً بحث بالا بردن حقوق و دادن پاداشهای مالی را مطرح میکنند؛ اما پس از توضیح مفهوم انگیزه برای مدیران، آنها به این موضوع پی میبرند که منظورمان از بالا بردن انگیزه صرفاً بحث مالی و افزایش درآمد نیست.
جالب است بدانید که طی تحقیقات انجامشده در ایران موضوع انگیزه مالی نه اولین بلکه چهارمین دلیل برای انگیزهبخشی به کارکنان است!
نتیجه این تحقیق بهصورت خلاصه به شرح زیر است:
1. توجه مدیر 67%
2. تحسین کارکنان 63%
3. ارزیابی عملکرد 62%
4. افزایش حقوق پایه 52%
5. ارتقا پست سازمانی – سهیم کردن در سهام 32%
یکی از روشهای انگیزهبخشی و رشد کارکنان در فضای کسبوکار مفهومی به اسم مسیر و ارتقا شغلی در سازمان است.
اینکه کارکنانتان متوجه شوند که تلاشها و انرژی که برای کار میگذارند توسط شما و مدیران ارشد دیده میشود و اینکه هرچقدر برای کسبوکارتان تلاش کنند به همان نسبت هم شما در زندگی شخصی و کاری به آنها پروبال میدهید بسیار انگیزهبخش و روحیهدهنده است.
اما موضوع بحث من در این مقاله گفتن روشهای رشد و ارتقا کارکنان نیست.
میخواهم در این نوشتار در خصوص یکی از آسیبهای این حوزه در کسبوکار صحبت کنم که اگر بهدرستی انجام نشود نهتنها انگیزهبخش نیست بلکه بهشدت ضد انگیزه و مخرب است.
آسیبی به نام ارتقا بیمورد و بدون بررسی!
من اسم این کار را در سازمانها میگذارم «تحویل گرفتن بیفکر».
تجسم کنید دو نفر در شرکتتان کار میکنند: یکی فوقالعاده کاری و باانگیزه و دیگری معمولی و روتین.
در این زمان گزینهای برای ارتقا وجود دارد و شما بدون فکر و بررسی فرد معمولی را ارتقا میدهد!
در این زمان فرد باانگیزه بهشدت توی ذوقش میخورد و روزبهروز نهتنها انگیزه خود را از دست میدهد بلکه کمکم شروع به از زیر کار دررفتن و تخریب سازمان و غر زدنهای مداوم.
ضمن اینکه پس از ارتقا، فرد معمولی افزایش حقوق میگیرد ولی فرد قوی دریافتیاش همان مبلغی است که بوده و این موضوع ضد انگیزهای مضاعف است.
اما این سادهترین و ملموسترین نتیجه حاصل از ارتقا بیمورد و بدون بررسی فرد معمولی است.
نتیجه پیچیدهتر آنجا است که آن فرد معمولی چون همیشه معمولی رفتار کرده است و همیشه کارها را به سهلترین روش انجام داده قطعاً از قبل نهتنها برای این ارتقا آموزش ندیده بلکه حتی بهواسطه معمولی بودن خود مناسبات قوی هم در سازمان نداشته و عقده حقارت در او به وجود آمده باشد.
نتیجه آن میشود که فرد برای نشستن بر این جایگاه جدید آماده نشده و پس از ارتقا اتفاقی که رخ میدهد اصطلاحاً «خود را گم میکند!»
روشها و اصول کار را بلد نیست، روشهای اصولی انجام کار را به هم میزند، کارکنان را تحریک میکند تا در جهت منافع او جلو روند وگرنه حذف میشوند.
پس از ارتقا دریافتیاش بالاتر میرود و این افزایش حقوق باعث ایجاد توقعات بیمورد در او میشود که پسازآن کنترل فرد را سختتر میکند.
مثلاً شما فردی که حد دریافتی در تصورش، 2 میلیون بوده است را یکدفعه تا حد 8 میلیون ارتقا میدهد و فردی که تلاش و انرژیاش را داشته در همان حد 2-3 میلیون نگه میدارید.
حرف اصلی که میخواهم بگویم این است که کارکنانتان را بهاندازه ظرفیت و تلاششان رشد و ارتقا دهید. کارمندانی که برای خودشان تلاش نکردند و روی خودشان کار نکردند و آموزش ندیدند و برای کار شما انرژی نگذاشتند را با ارتقا و رشدهای بیمورد و بدون بررسی بزرگ نکنید. همین کارکنان در آینده آنچنان ضربهای به شما میزنند که هیچ رقیبی نمیتواند به شما بزند.
یکی از راههای مؤثر و مفید برای تصمیم گیری در زمان ارتقا این است که سیستمهایی برای ارزیابی عملکرد دورهای از پرسنل داشته باشید و شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) را برای هر کار و فرایند در سازمان تعریف کنید و در نهایت این شاخصها را با ارزیابی عملکرد کارکنان در سازمان وصل کنید.
حتماً این مقاله مفید و مرتبط را هم مطالعه کنید:
راههای افزایش انگیزه کارکنان در محیط کار
از اینکه مقاله « چرا نیروی انسانی هر سازمان بزرگترین سرمایه آن است » را خواندید از شما سپاسگزاریم.
من سعی میکنم در مقالات آینده در خصوص این مفاهیم بیشتر مطلب بگذارم تا شما با روشهای تعریف و ایجاد این تکنیکها در کار به صورت عملیاتی آشنا شوید و در کسب و کار خودتان از آنها استفاده کنید.
فقط مهم این است که فقط به خواندن این مطالب اکتفا نکنید و اقدام کنید و آنها را در کار خود استفاده کنید.
لطفاً ما را هم از نظرات و تجربیاتتان در هنگام استفاده از این روشها در کسب و کار خودتان مطلع کنید.
به سان رود که در نشیب دره، سر به سنگ میزند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش
آبی که برآسود، زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
امیدوارم که در کسبوکار خودتان روزبهروز رشد کنید و توسعه پیدا کنید و ما هم با ارائه آموزشها و همراهیهای مؤثر به شما در این مسیر کمک کنیم.