وقتی درباره وضعیت آینده ای که پیش رو داری فکر می کنی و صحبت می کنی، مانند پیش گوها آینده زندگیت را می توانی پیش بینی کنی، با اطمینان پیش بینی می کنی که اتفاقات رخ می دهند یا بد؟
بیشتر اوقات کارهای مثبت انجام خواهی داد یا منفی؟ اگر حوادثی پیش بیاید ناامید می شوی یا بازهم به هدف هایت ادامه می دهی؟
شما در انتظار هر چیزی باشید قطعا آن را تجریه خواهید کرد
کل مکانیسم درونی شما تابع انتظارات شما از خودتان است.
شما از خودتان چه انتظاری دارید؟
انتظار موفقیت؟ ثروتمند شدن؟ فقیر شدن؟ خوشبخت بودن؟ شکست خوردن؟ یا انتظار به بن بست رسیدن؟
انتظارات شما اثری مطلوب یا نامطلوب بر اطرافیان شما دارد.
آنچه که از مردم و اوضاع انتظار داری، پیش از هر عامل دیگر به روش برخورد شما با آن ها بستگی دارد و مردم عینا همان رفتار شما را به شما بر می گردانند، مانند آینه، چه رفتار شما مثبت باشد یا منفی.
به عبارت دیگر
لزوما به آنچه می خواهید دست پیدا نمی کنید، بلکه شما آنچه را که انتظار دارید، به دست می آورید.
هر چقدر انتظارات شما مطمئن تر باشد، با اطمینان بیشتری به کارهایتان رسیدگی می کنید و بیشتر به برنامه ریزی هایتان عمل می کنید.
دکتر رابرت روزنتال از دانشگاه هاروارد سالیان متمادی ده ها آزمایش برای سنجیدن تاثیر انتظارات اساتید بر عملکرد دانشجویان انجام داد.
این استاد در کتابش درباره موارد متعددی با ذکر مثال های زنده این موضوع را بررسی می کند.
تا وقتی که اساتید معتقدند این دانش آموزان استثنایی هستند و اساتید از آنها انتظار دارند که خوب عمل کنند، این گروه دانشجویان خیلی بهتر از سایر دانشجویان عمل کرده اند.
در زندگی شخصی خودتان هم همین کار را می توانید انجام دهید. انتظارات شما از کارمندان تان، رییس، مشتری ها و هر موضوع دیگری که در مورد آینده تان باشد، به وقوع می پیوندد.
تمرین:
1-بهترین انتظار را داشته باشید. فرض کنید که بهترین ها را از کارمندان و همکاران تان انتظار دارید. فرض کنید که در ابتدا از کارمندان تان می خواهید که خوب کار کنند و تصمیم های خوب بگیرند و نتایج خوب کسب کنند. هر موقع هم کارها اشتباه درآمد، به انجام آنها ادامه می دهند و در عین حال به جای عکس العمل منفی، با یک نفر دیگر می نشینند و بررسی می کنند واقعا چرا اینطور شده است، چون برای هر کاری یک دلیلی وجود دارد.
2-از خودتان بهترین انتظار را داشته باشید. فرض کنید که دارای انرژی نامحدود هستید و قادر به انجام هر کاری که بخواهید می شوید. این طور تصور کنید که آینده شما فقط با تصورات شما محدود می شود و نیز هر آنچه که تاکنون انجام داده اید تنها قسمت کوچکی است از آنچه که واقعا قادر به انجام آن هستید.
انتظارات غیرواقعی:
انتظارات غیرواقعی اغلب منجر به عصبانیت، ناامیدی و رنجش میشود.
با تجدیدنظر در شیوه برخوردتان با دیگران، میتوانید شادی بیشتری را در روابطتان با آنها تجربه کنید.
تمرینها و نگرشهایی هست که میتواند به شما کمک کند تا رفتار خود را اصلاح کنید.
بزرگترین دلیل ناامیدی و ناکامیهای آدمی انتظارات و توقعات زیاد از دیگران است. این مساله در روابط عاطفی و کاری جدیتر است.
اینکه بتوانید توقعات خود از دیگران را تنظیم کنید باعث میشود کمتر در رابطه دچار اصطکاک شوید و عذاب نکشید.
این نکته همچنین برای طرف دیگر رابطه نیز اهمیت دارد. کاهش توقعات باعث میشود در رابطه به چیزهایی توجه کنید که اهمیت بیشتری دارند.
1-توقع نداشته باشیم همه با ما موافق باشند.
هر آدمی شایسته آن است که در زندگی خوشحال و راضی باشد.
شما باید همان چیزی که از زندگی میخواهید را به دست بیاورید.
بنابراین اجازه ندهید عقاید و باورهای دیگران روی این مساله تاثیر بگذارد.
هدف شما از این زندگی برآوردن نیازها و توقعات دیگران نیست. همینطورنباید انتظار داشته باشید دیگران هم تابع توقع و انتظار شما باشند.
اگر یاد بگیرید در زندگی مطابق با انتظارهای شخصی و تصمیمات خود زندگی کنید کمتر از دیگران توقع خواهید داشت.
2-انتظار نداشته باشیم بیشتر از خودمان به ما احترام بگذارند.
توان روحی مهم تر از توان جسمی است.
این به معنی آن است که شما به خودتان اعتماد کنید و بر اساس آن دست به عمل بزنید.
پس بهتر است از همین حالا تصمیم بگیرید که دیگر زندگی تان را برمبنای میزان عشق،احترام و توجه دیگران تنظیم نکنید.
نگاهی در آینه بیندازید و به خودتان عشق بورزید. تصمیم بگیرید از همین امروز به خودتان تعلق خاطر بیشتری پیدا کنید.
این مهم است که با دیگران خوب باشید اما مهمتر از آن عشق ورزی به خود است.
تمرین کنید که خود را دوست داشته باشید.
این کار باعث احساس رضایت و شادی میشود.
آدم راضی و خوشحال، دوست، همسر، فرزند، همکار و همراه بهتری است.
3-توقع نداشته باشیم همیشه با دیگران تفاهم داشته باشیم.
عشق و احترام به دیگران به معنای آن است که اجازه بدهید آنها خود واقعی شان باشند.
اگر از دیگران انتظار نداشته باشید که همیشه با شما تفاهم داشته باشند، به آنها احترام گذاشته اید.
برای رابطه ارزش قایل باشید، وقت بگذارید و به دیگران بخاطر آنچه که هستند احترام بگذارید.
ما حتی نیمی از آنچه که هستند را نمیشناسیم و شناخت واقعی هر شخص سهم بزرگی در شکوفایی آنها دارد.
هر انسانی خاص و متفاوت است فقط باید این نکته را دریابید. هرچه قدر بیشتر برای شناخت دیگران وقت بگذارید بیشتر با وجود آنها آشنا میشوید.
4-از دیگران توقع نداشته باشیم همیشه ما را درک کنند.
وقتی با دیگران حرف می زنید و از مشکلات خود می گویید یا از خواسته ها و نیازهایتان می گویید، توقع نداشته باشید شما را درک کنند یا مشکلاتتان را حل کنند یا نیازهایتان را برآورده کنند یا……
شاید دیگران نمیتوانند احساسات شما را بفهمند و شما را درک کنند.
5-انتظار کامل بون را از خود و دیگران نداشته باشیم.
کمالپرستی را به عنوان راهی برای مشخص کردن افراد هدفگرا و سازمانیافته به کار میرود، ولی کامل گرایی میتواند عادت یا خصوصیتی زیانبخش باشد.
هیچ کسی نمیتواند حالت کامل یک چیزی را به چنگ آورد؛ بنابراین کاملگرایی افراطی باعث پدید آمدن انتظارات فردی یا شغلی غیرعقلانی میشود.
انتظار کامل بودن و بی عیب و نقص بودن کارمندان تان، انتظار بی عیب و نقص بودن شغل تان، انتظار کاملا خوش اخلاق بودن خودتان و…… این انتظارات غیر واقعی هستند.
6- هرگز انتظار نداشته باشیم که دیگران بدانند ما چه احساسی دارید؛ اگر خودمان به او نگفتهایم.
بسیاری از اوقات ما انتظار داریم که دیگران تنها با دیدن یا حرف زدن با ما، احساسمان را درک کنند.
باید توجه داشت که چشم انداز عاطفی مردم کاملا با ما متفاوت است؛ لذا نباید انتظار داشت آنها نسبت به چیزی که از آن بیخبرند، پاسخگو باشند.
چطوری انتظاراتمان را تنظیم کنیم؟ با چه روشی انتظاراتمان را از دیگران بالا ببریم که بیش از حد نباشد و غیر واقعی نباشد؟
با تجسم خلاق، چرا تجسم خلاق مؤثر است؟
درست است که محققان بارها نشان دادهاند که تجسم، مفید واقع میشود، ولی سؤال اینجاست که واقعا چرا؟
چون آنها فهمیدهاند که تجسم روی شبکههای عصبی و ذهن ناخودآگاه اثر دارد،
ولی هنوز نمیتوانند بهخوبی به این سؤال پاسخ دهند که چرا تأثیر آن روی زندگی فرد اینقدر زیاد است.
آنها واقعا در تلاشاند بفهمند چرا تجسم فعالیتی بدنی، و انجام واقعی آن، اثر دقیقا برابری روی بدن میگذارند.
یکی از دلایل این موضوع ممکن است قدرت عظیم نهفته در افکار باشد.
ما با تجسم، روی افکار خاص تمرکز میکنیم و آنها را تقویت میکنیم.
افکار از انرژی ساخته شدهاند و با تمرکز روی فکر و ایدهای خاص، آن را پرورش میدهیم.
این پروسه باعث تغییرات درونیای میشود که روی دنیای اطراف ما اثر میگذارند.
بنابراین میتوانیم با تغییر روش فکرکردنمان، واقعیتمان را تغییر دهیم. البته چیزی که گفتیم در حد حدس و گمان است، ولی چیزی که مهم است، این است که تجسم، قدرت خودش را اثبات کرده و مهم نیست اگر هنوز بهدرستی، علت این امر را نفهمیدهایم.
چطوری تجسم خلاق را انجام دهیم؟
هر وقت می خواهید به مکان آرمیدگی ذهنی خود بروید، راحت بنشینید یا دراز بکشید.
کفش های خود را درآورید، لباس های راحت به تن کنید و کاملا در حالت وانهادگی قرار بگیرید.
آرام، یکنواخت و عمیق نفس بکشید و آن گاه چشم هایتان را نیز ببندید. مراقب باشید که چیزی مزاحمتان نشود.
برای آنکه اتفاقات بیرون حواستان را پرت نکند، چشم هایتان را تا زمانی که از مکان آرمیدگی ذهنی خارج نشده اید، بسته نگه دارید.
تصور کنید به هدفتان رسیدهاید. سعی کنید همهی جزئیات را در ذهنتان مجسم کنید.
خودتان را مجسم کنید که دارید آرزویتان را تجربه میکنید. این فیلم را بارها و بارها در ذهنتان تکرار کنید.
طوری تصور کنید که انگار همهچیز واقعی است.
تصور کنید رسیدن به هدفتان واقعا چه احساسی به شما میدهد.
اینکه فقط تصویری در ذهن خود ایجاد کنید، کافی نیست؛ باید تمام حواس خود را درگیر کنید.
به این اکتفا نکنید که خودتان را موفق تصور کنید، بلکه باید با تمام وجودتان آن را حس کنید. کاملا حس کنید که چطور آدرنالینِ بدنتان زیاد میشود و ضربان قلبتان تندتر میشود.
احساس کنید، بشنوید و بو کنید که رسیدن به هدفی که مدتها دنبالش بودهاید، چه حسی دارد.
هدف تجسم این است که به تصویر ذهنی قویای برسید که کاملا برایتان واقعی باشد.
صبور باشید. چیزهای واقعبینانه را تجسم کنید و تا وقتی به هدفتان برسید، دست از تجسم برندارید.
اگر موارد گفتهشده را دنبال کنید، به نتیجه میرسید. هرقدر تصاویر ذهنیتان قویتر و واقعیتر باشند، ذهن آنها را راحتتر قبول میکند.
حرف آخر:
با وجود تمام اینها، تجسم قرار نیست جادو کند.
یعنی اینطور نیست که چیزی را تصور کنید و بعد بهشکل خارقالعاده و جادویی، آن چیز از غیب ظاهر شود!
بلکه تجسم درحقیقت پایههای مهم و لازم برای رسیدن به رؤیاها را ایجاد میکند.
تجسم تأثیر بسیار مهمی روی ناخودآگاه دارد و باعث میشود برای رسیدن به رؤیاها و آرزوهای خودتان مرتبا فعال باشید.
تجسم باعث نمیشود چیزی که وجود ندارد، بهطور معجزهآسایی ظاهر و موجود شود، بلکه باعث میشود خودتان برای رسیدن به آن، کاری کنید و اقدامی انجام دهید.
تجسم باعث ایجاد عقاید و نگرشهای ذهنی درستی میشود و کمک میکند بتوانید کارهای لازم برای رسیدن به اهدافتان را انجام دهید.
این تصویرسازی ذهنی روند تفکر شما را بهکلی تغییر میدهد و کمک میکند افکار محدودکنندهتان را از بین ببرید