هفت خان انتقاد کردن (تکه طلایی از کتاب تیغ)
آیا تا به حال برای شما پیش آمده که تغییر در زندگی خود داده باشید و شاهد نتایج شگفت انگیزی باشید؟ بعد از لذت بردن از تغییرات جدید در زندگی، اغلب شاید در چرخهای بیفتیم که «خب حالا که من انقدر پیشرفت کردم چرا دیگران نکنند؟» مخصوصا این لطف بزرگ ما شامل حال نزدیکان درجه یک میشود.
شاید باورتان نشود ولی وقتی پای گفتگوی برخی خانوادهها میشینیم مخصوصا همسران و فرزندان از سمینار و کارگاه خاطره خوبی ندارند. شاید حتی بتوان گفتی برخی بیزار هستند. چرا؟
به دلیل اینکه از بعد از سمینار فلان، همسر و پدر آن خانواده در نگاه خود کمک ولی در نگاه دیگران شروع به انتقاد و کنترل کردن برای هدایت به مسیر از جهت خود درست کرده است. با خواندن این مقاله اول متوجه میشویم که برخلاف تصور که انتقاد شنیدن سخت است؛ انتقاد کردن درست سختتر است. با ما همراه باشید تا هفت خان انتقاد سازنده کردن را بررسی کنیم.
خان اول – کسب اجازه
سادهترین، ابتداییترین و مهمترین مرحله انتقاد کردن، اجازه گرفتن از افراد است. چرا؟
اولا نشان میدهیم که فردی محترم هستیم که به زمان دیگران هم اهمیت میدهیم. ما از کل زندگی افراد خبر نداریم. خیلی مواقع یک برداشت از زندگی سطحی افراد داریم.
شاید آن کارمندی که قرار است مورد تیغ و جراحی انتقاد ما قرار بگیرد؛ در حال حاضر یک مشکل خانوادگی با کلی دغدغه ذهنی داشته باشد. دقیقا همان روز قبل از آمدن به کار با همسر خود بحث کرده باشد.
شاید دانشآموزی که تکالیفش را انجام نداده است، درگیر یک بیماری باشد و به لحاظ جسمی که سر حال نیست حالا معلم بیاید و به لحاظ روحی هم دانشآموز را بیمار کند.
پس با یک سوال که لحن آن هم بستگی به نوع ارتباطات، موقعیت و شرایط دارد اجازه میگیریم. یک نکته را لازم است بدانیم، در سوال مطرح شده از کلمه انتقاد بهتر است استفاده نکنیم تا باعث گارد گرفتن طرف مقابل نشود. به عنوان مثال الان زمان مناسبی است که من نکتهای کوتاه را با شما در میان بگذارم؟
خان دوم – تعریف و حسن جویی
شما مخاطب بیشتر از یک قطعا تا الان مورد انتقاد قرار گرفتید، چون یقینا با ورود به چرخه توسعه فردی، تغییرات و رشد سیلی از انتقاد میشنویم. البته شاید خیلی از آن انتقادها هم سازنده باشند چون اول مسیر رشد شاید توهم دانش برای ما اتفاق افتاده باشد.
پس از آنجایی که انتقاد شنیدن را شنیدیم یادمان بیاید وقتی کسی از ما انتقاد کرد چه اتفاقی برای تک تک سلولهای بدن ما افتاد. حتی با اینکه شاید الان بدانیم انتقاد سازنده موجب رشد است ولی به هیج عنوان کار آسانی نیست.
یک راهکار موثر این است که قبل از انتقاد از شخص یک تعاریف و حسن جویی داشته باشیم. فقط حواسمان باشد که حالت چاپلوسی نباشد. در کمال صداقت از یک سری خصوصیات و رفتارهای او تعریف میکنیم.
خان سوم – بیان «به نظر شخصی من»
گام سوم انتقاد کردن، تاکید بر نظر شخصی من گفتن است. در خیلی از موارد بوده که بعد از انتقاد متوجه شدیم کاملا اشتباه فکر میکردیم و حقیقت ماجرا چیز دیگری است. خلاقیت داشته باشیم و جملاتی مثل:
به نظر من …
من این طوری احساس میکنم اما شاید اشتباه میکنم …
من این طوری فهمیدم درست است یا من اشتباه متوجه شدم …
این مسئله از همان ابتدا به بچه های دوره مدرسه استادی آموزش داده میشود. یک سری تمرینات بچههای استادی انجام میدهند. در تیمهای چهار نفره تقسیم میشوند و در یک دقیقه یک سخنرانی کوتاه دارند. بعد سایر دوستان باید اول یک سری نکات مثبت از او بگویند. بعد با گفتن به نظر شخصی من نکات قابل رشد را برای شخص مشخص کنند.
خان چهارم – انتقاد به رفتار نه به شخصیت
اگر قرار است انتقادی بکنیم باید رفتار و شخصیت را جدا از هم بدانیم. ما حق عوض کردن شخصیت کسی را نداریم. باید کاملا شفاف بگیم که مثلا زحمات من دیده نمیشود تا بگیم تو آدم قدرنشناسی هستی. اگر شفاف سازی کنیم شاید متوجه خیلی سوتفاهمها بشویم.
بعد از اینکه رفتار را از شخصیت جدا کردیم، نوبت انتخاب کلمات مناسب است. قدرت کلمات را دست کم نگیریم. اولا کاملا شفاف حرف بزنیم. به قدر کافی از حرف زدن سوتفاهم پیش میاد دیگر مبهم حرف زدن که جای خود را دارد. روح و قلب فرد مقابل را تکه پاره نکنیم. دوما دو کلمه متفاوت میتواند نتیجه متفاوت هم رقم بزند.
مثالی بزنیم…
در دعوای والدین و فرزند تصور کنید، پدری به فرزندش بگوید:
تو ولخرج و بی فکری.
در حالی که خیلی بهتر است گفته شود…
اگر مدیریت مالی بهتری داشته باشیم و قبل از تصمیماتمون سبک و سنگین کنیم احتمال موفقیت بیشتری داریم.
یک نکته دیگر هم رعایت کردیم. توجه کردید؟ بله، حواسمان باشد در صحبتمان ضمیر جمع به کار ببریم تا ضمیر تو. تو گفتن یک خنجر مستقیم است.
خان پنجم – تبدیل انتقاد به پیشنهاد
اگر بتوانیم به جای انتقاد پیشنهاد واضحی مطرح کنیم، شک نکنید که اثربخشی بیشتری دارد. باید به مرور سعی کنیم در امر تبدیل انتقاد به پیشنهاد حرفهایتر عمل کنیم تا احتمال موفقیت ما بیشتر شود. مثلا در بعد داستان یک مشتری ناراضی و یک فروشنده بیاعصاب که آموزش فروشندگی هم ندیده است.
مشتری: من این لباسی که از شما گرفتم یک تکهاش پاره شده است.
فروشنده بیاعصاب: شما میخواستی موقع خرید دقت کنی و با چشم باز خرید کنی! کور که نبودی!
حالا تصور کنیم چه مکالماتی ادامه پیدا میکند. کافی بود فروشنده بگوید چه پیشنهادی دارید؟ نتیجه زمین تا آسمان متفاوت است.
خان ششم – وقت دادن و اختیار دادن
تا جایی که امکان دارد فرد را تحت فشار نگذاریم و یک اختیار عمل و فرصتی به او بدهیم. همان لحظه فرد ربات نیست که طی یک برنامهریزی و کد نویسی رفتار کند. انسان است با احساسات و عواطف. باید زمانی داشته باشد تا فکرکند. به لحن گفتارمان هم توجه ویژه داشته باشیم که با صدای ملایم، مهربانانه ولی در عین حال جدی و باقاطعیت باشد.
خان هفتم – مطالعه کتاب کاربردی تیغ
کتاب تیغ از آن کتابهایی است که شاید هر کس در هر سن و سال و هر جایگاهی باید مطالعه کند. کتابی که کمک میکند در دنیای پر از منتقد اجازه ندهیم کسی با تیغ انتقاد رفتار و اعصاب ما را تحت کنترل در آورد و از آن مهمتر ما هم این کار را با دیگری نمیکنیم.
یک مثال خیلی قشنگ در کتاب تیغ است. فرض کنیم که کسی که در بخش تزریقات یک درمانگاه است و حتی رشته پرستاری هم نخوانده و به صورت تجربی تزریقات را آموخته است بخواهد یک جراحی قلب باز داشته باشد. خندهدار و وحشتناک است. ولی جالب است که بسیاری از ما با انتقاد کردن دقیقا مثل همین مثال هستیم. هیچ جایی به ما روش انتقاد کردن را یاد ندادند. تازه برخی از ما هم تصمیم میگیریم که چند تا جراحی انجام بدهیم.
بسیار مهم است که بدانیم در هر جایگاهی هم که باشیم تعداد کوپنهای تخفیف ما محدود است. همچنین، همانطور که یک پزشک کنار خیابان تیغ جراحی را در نمیآورد تا بیمار را جراحی کند؛ ما هم نباید در جلوی جمع از دیگران در هر زمان و مکانی که خواستیم انتقاد کنیم.
در کتاب تیغ علاوه بر آموزش مهارت انتقاد شنیدن و انتقاد کردن کلی در خصوص انتقاد در فضای مجازی، انتقاد در محیط کار و انتقاد در ارتباط با کودکان نیز مطالبی میآموزید.
این فیلم کوتاه از پیام بهرام پور را نگاه کنید. نکتهای ظریف و جالب در آن نهفته است:
در مورد انتقاد کردن و یادگیری راههای صحیح آن، این مقالات هم مفید است:
انتقاد سازنده – چطور انتقاد کنیم؟
دانلود فایل صوتی آموزش انتقاد کردن
9 دلیل جالب برای اینکه «چرا مورد انتقاد قرار گرفتن خوب است؟»
۲ دیدگاه دربارهٔ «هفت خان انتقاد کردن (تکه طلایی از کتاب تیغ)»
با سلام و احترام. کتاب ارزشمند تیغ را پس از حدود یک ماه خواندم! رکورد من برای کتاب های مشابه، یک روز بوده است. همین یک دلیل کافیست تا بدانید چه کار ارزشمندی کرده اید و چه خوانندگان خوبی دارید! چند نکته را می نویسم، شاید در چاپ های بعدی به کار آید.
– پارادوکس های مکرر: در ابتدا اذعان می کنید که انتقاد مانند هدیه است که بسیاری از ما آداب آن را در محیط خانه و مدرسه و جامعه نیاموخته ایم و در ادامه، فرایند انتقاد را چنان سخت می کنید که به قول فیلسوفان، تعلیق به محال می شود! یا آدمی ترجیح می دهد که سکوت کند.
– به جز دو بخش انتقاد به کودکان و انتقاد در محل کار، موضوع انتقاد را به جنبه های فردی فرو کاسته و نقد اجتماعی را کنار گذاشته اید. هراس از رد شدن از خطوط قرمز قابل درک است، ولی حتی در حد اشاره به آداب نقد سیاسی و اجتماعی و نقد حاکمان نپرداخته اید.
– شاید از حجیم شدن کتاب نگران بوده اید ولی جنبه های روانکاوانه، فلسفی، هنری، ادبی، علمی نقد هم شایسته توجه بود.
– دوره تفکر انتقادی را خواهم گذراند، ولی اکنون گمان می کنم آموزش نقدپذیری به مدیران و مسئولان واجب تر از آموزش انتقاد کردن به خلق الله است. داشتن تفکر انتقادی را موهبتی گرانقدر می دانم و گمان می کنم در بازار داغ ریا و تزویر، به انتقاد کنندگان، حتی اگر لحن و روش مناسب نداشته باشند، باید جایزه داد!
بسیار سپاسگزارم، موفق باشید و خدانگهدار.
سلام جناب تاجیک عزیز
خوشحالیم که کتاب تیغ برای شما مفید و کاربردی بوده و از شما ممنونیم که چنین نکات ارزشمندی رو به ما یادآوری کردید.
ما رو در جریان موفقیت هاتون قرار بدید.
موفق و بیشتر از یک نفر باشید …