اغلب ما فکر میکنیم که شناخت رسالت برای «از ما بهتران» است و ما ضعیفتر از آن هستیم که بخواهیم رسالتی برای خود داشته باشیم. در این مقاله بعد از اینکه با مفهوم رسالت آشنا شدید، درک میکنید که دقیقاً به چه دلایلی شناخت رسالت نه تنها برای تک تک ما بلکه برای داشتن یک جامعه توانمد و سرافراز مفید و بسیار ضروری است.
یک اتومبیل، زندگی ما انسانها، جهان هستی، آموزش پرورش، سازمانها و حتی بدن انسان، همه و همه جزو سیستمها هستند.
هرکدام از این سیستمها کاری انجام میدهند. ما خروجی سیستم را میبینیم اما به نظر شما سیستمها چطور کار میکنند؟
مهمترین فرد در یک سیستم کیست؟
به عکس بالا دقت کنید.
به نظر شما، کدام یک از این آدمکها مهمترین کار را انجام میدهد؟
درست حدس زدید! همه آنها مهمترین کار را انجام میدهند. اگر حتی یکی از این اجزا وجود نداشته باشد، همه مثل یک دومینو سقوط میکنند و هیچکس موفق به روشن کردن آن چراغ نخواهد شد.
دو نکته نهفته در این عکس وجود دارد.
اول: هر جز در یک سیستم به تنهایی از اهمیت برخوردار است.
دوم: هر جز در هر سیستم باید کار خود را به درستی انجام دهد. مثلاً اگر در یک ریموت تلویزیون، هر کدام از اجزا (مانند باطری) کارشان را درست انجام ندهند، در نهایت ریموت کار نخواهد کرد.
قهرمان واقعی در یک سیستم کیست؟
حالا با توجه به این عکس میتوانیم تعریف کنیم که قهرمانها چه کسانی هستند؟
قهرمانها لزوماً مهمترین جز سیستمها نیستند. همانطور که در عکس بالا مشخص است، فردی که چراغ را روشن میکند، مهمترین فرد این سیستم نیست. او تنها نتیجه کاری که تک تک اجزا انجام میدهند را تکمیل و چراغ را روشن میکند. هر فرد دیگری در این سیستم، میتوانست قهرمان باشد.
به طور کلی در هر سیستم اگر تمام اجزا سر جای خودشان باشند و هرکدام از آنها وظایفشان را به درستی انجام دهند، خروجی آن سیستم در نهایت خروجی مطلوبی خواهد بود.
یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید که قهرمان جام جهانی میشود. در این تیم تک تک بازیکنان احساس مسئولیت کردهاند، مربیها کارشان را درست انجام دادهاند، کادر فنی به خوبی از عهده مسئولیتهایش برآمده و حتی تماشاچیان هم جزئی مهم از سیستم هستند که کار تشویق تیم را خوب انجام داده و به آنها روحیه بخشیدهاند. خروجی چنین سیستمی، شده قهرمانی جام جهانی فوتبال. کافی بود یکی از اجزای این سیستم (مثلاً مربی بدنسازی) کارش را درست انجام ندهد. آنگاه تک تک بازیکنان از توان بدنی خوبی برای بازیهای پرفشار جام جهانی برخوردار نمیشدند، طبیعتاً تیم قهرمان نمیشد و زحمات بقیه اجزای سیستم هم نابود میشد.
این را هم در نظر بگیرید که با وجود بالا بردن کاپ قهرمانی توسط کاپیتان تیم، او لزوماً مهمتر از بقیه بازیکنان نیست. بلکه تنها، نماینده بازیکنان دیگر است.
همه ما تکههای پازل هستیم!
علاوه بر اینکه هرکسی باید کارش را در سیستم درست انجام دهد، هرکس باید جای درست قرار گیرد.
درست مثل یک پازل! در یک پازل اگر تکهها را در جایی غیر از جای خودش قرار دهیم، آن پازل در نهایت شکل مطلوب و مناسبی به ما نمیدهد.
در زندگی واقعی هم یک جامعه نیاز به اجزای مختلفی دارد. نیاز به پزشک دارد، نیاز به مهندس، نیاز به کفاش، نیاز به رفتگر، نویسنده، باغبان و هزاران جزء دیگر. اما هرکدام از این اجزا باید در جای درستشان به کار بروند. کسی که مهندس است، نمیتواند به جای پزشک جراح به اتاق عمل برود. دراین صورت بیمار با خطر جانی روبروست. برعکس، یک پزشک هم نمیتواند کار یک مهندس را انجام دهد.
بنابراین هرکسی را بهر کاری ساختند!
موتور یک ماشین را در نظر بگیرید. این موتور از اجزای بسیار زیادی تشکیل شده است. حتماً واژه گیرپاژ کردن موتور را شنیدهاید. وقتی یکی از اجزا سابیده شود و کارش را نتواند درست انجام ندهد، ممکن است کل موتور کارایی خود را از دست بدهد. بنابراین هیچ فرقی ندارد قطعه بزرگ باشد یا قطعه کوچک. با درست کار نکردن یک قطعه، کل سیستم از هم خواهد پاشید.
آیا فقط آدمهای خاص باید رسالت فردی داشته باشند؟
با توجه به تعاریف بالا، جامعه یک سیستم است، ما اجزای این سیستم و بنابراین اگر هرکدام از ما کارمان را درست انجام ندهیم، سیستم به صورت بهینه کار نمیکند. تعاریف بالا همه برای این بود که بفهمیم هرکدام از ما تا چه اندازه برای کارکرد درست جامعه مهم و حیاتی هستیم.
اگر خود را جزء کوچکی از جعبه دنده بدانیم، ممکن است تصور کنیم چون کوچک هستیم، اهمیتی نداریم. اما دیدید که چطور کار نکردن حتی یک جزء کوچک به فروپاشی کل سیستم میانجامد.
بنابراین، هرگز خیال نکنید که رسالت فردی داشتن برای آدمهای خاص و مهم جامعه است.
یکی از دلایل اینکه اکثر ما رسالت فردی نداریم، این است که رسالت داشتن در فرهنگ ما تبدیل به کالایی لوکس شده است و ما فکر میکنیم فقط آدمهای مشهور و بزرگ رسالت دارند.
وقتی رسالت داشته باشید، خود به خود حالتان خوب میشود و از درون احساس شادی میکنید. به قول معروف «حال دلت خوبه!»
هرگز فکر نکنید که رسالت داشتن فقط مال آدمهای خاص است.
چگونه کشف رسالت را در مغزمان به صورت یک سیستم قدرتمند دربیاوریم؟
در دوره فوق العاده کاربردی و کاملاً علمی دگرگونی به شما یاد میدهیم چطور یک سیستم قوی ایجاد کنید که با تغییرات زمانه همراه شده و فرصتها را زودتر از دیگران به چنگ آورید!
روی تصویر زیر کلیک کنید:
۲ دیدگاه دربارهٔ «نظریه سیستمها میگوید همه باید رسالت فردی داشته باشند!»
سلام . دوره های رایگان بیشتر از یک رو دیدم عالی بود ممنون
دوست عزیز سلام خوشحالیم که همراهانی چون شما داریم . ممنون که نظرات خود را با ما به اشتراک میگذارید. پیروز و بیشتر از یک نفر باشید.