هر کاری و هر خواسته ای راه متفاوتی برای رسیدن به موفقیت دارد
تحصیل کردن یک روش دارد تا بتوانیم در آن موفق شویم.
ولی برای اینکه در شغلمان موفق شویم، باید کارهای دیگری انجام دهیم
و از روش های دیگری استفاده کنیم.
در این مقاله یاد میگیریم برای اینکه در هر موضوعی که میخواهیم موفق شویم، چه کارهایی باید انجام دهیم.
البته همه مطالب را نمیشود در یک مقاله آورد. ولی اصل های پایه ای که ستون اصلی هر کاری هستند، در این مقاله آموزش می دهیم.
ابتدا باید فکرمان در مورد آینده مثبت باشه تا به نتیجه مثبتی دست پیدا کنیم، با فکر منفی به هیچ جا نمی رسیم.
اگر به خود بگوییم “هرچقدر تلاش کنم، به هیچ جایی نمیرسم.“ اینطوری فکر میکنیم که تلاش هایمان بی نتیجه هستند. احساس می کنیم موفق نمی شویم.
پس از ابتدا فکرمان را راجع به خودمان مثبت کنیم. به خودمان انرژی مثبت بدهیم. به خودت بگو: “تا جایی که در توانم است، تمام تلاشم را میکنم تا موفق شوم.“ البته باید هر کاری هم که از دستمان برمی آید انجام دهیم تا موفق شویم.
ما باید افراد موفق در آن مورد را پیدا کنیم و از تجربیات آنها در مورد هدفمان استفاده کنیم تا به موفقیت برسیم
از اینترنت افراد موفق در آن حیطه را پیدا کنیم.
از دوستان و آشنایان، از محل کار، و…… از هر جا که توانستیم بپرسیم که چه کسانی در آن مورد موفق شده اند و به نتیجه رسیده اند. سعی کنیم با افرادی که آن موضوع موفق هستند، ارتباط بیشتری داشته باشیم.
آن افراد موفق را پیدا کنیم.
در کلاس هایشان شرکت کنیم. از آنها وقت مشاوره بگیریم و سوالاتمان را از آنها بپرسیم.
شاید شما بگویی که افراد موفق اکثرا وقت ندارند.
درست است، وقت ندارند. ولی به دفترشان برو.
با منشی صحبت کن تا وقتهای آزاد او را بگوید. اگر هم گفت به هیچ وجه وقت ندارند، هر روز اینقدر برو در دفترشان بنشین تا بالاخره آن فرد موفق وقتی خواست از دفتر خارج شود یا به دفتر کارش وارد شود را ببینی و با او حرف بزنی.
یک روز یکی از دوستانم به من گفت که دختر خاله اش از همین روش استفاده کرده
و در یک وزارتخانه استخدام شده است. او گفت که دخترخاله اش خیلی دوست داشته که در آنجا استخدام شود.
به آن وزارتخانه رفته و آنها گفته اند که اصلا استخدام نداریم. حتی از طریق روزنامه هم اعلام نمیکنیم، چون نیاز نداریم.
گفت که با رییس این قسمت کار دارم. منشی گفته اصلا وقت ندارد.
او شش ماه از هفت و نیم صبح تا سه بعد از ظهر به آنجا رفته و نشسته است و استخدام دولت شده است. بدون هیچ پارتی بازی استخدام شده است.
من به این روش میگویم:
روش سیریش
سیریش یک ماده چسبنده است. وقتی بچه بودیم با آن بادبادک درست میکردیم و هوا میکردیم. حالا از همین “روش سیریش” اینقدر به هدفتان بچسبید تا موفق شوید.
می توانیم برای آن افراد موفق کارهای رایگان و بدون چشمداشت انجام دهیم تا کیفیت ارتباطمان را با آنها بالا ببریم. ابتدا باید از یک طریقی بفهمیم که به چه کاری نیاز دارند. میتوانیم اطرافیان او را پیدا کنیم و از آنها پرس و جو کنیم که به چه کارهایی نیاز دارند.
زندگی نامه افراد موفق در آن مورد بخوانیم
از اینترنت زندگی نامه افراد موفق در آن موضوع را پیدا کنیم و بخوانیم. نکته ها را در یک دفتر یادداشت کنیم تا هر موقع خواستیم بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
از مجلات و روزنامه ها و …. زندگی نامه افراد موفق در آن موضوع را پیدا کنیم و بخوانیم. حتما نکات مهم را هم یادداشت کنیم.
کتاب های زیاد و متنوع در آن موضوع بخوانیم
بهتر است که برترین کتابها را پیدا کنیم و بخوانیم. برای پیدا کردن برترین کتابها، به سایت آمازون برویم. بعد در قسمت برترین کتابها برویم.
از آنجا موضوع خودمان را پیدا کنیم. برترین کتابهای آن قسمت می آید. حالا این کتابها همه به زبان انگلیسی هستند.
اسم کتاب را کپی کنیم و در سایت کتابخانه ملی ایران نام آن کتاب را که کپی کرده بودیم پیست کنیم.
اسم نویسنده کتاب هم خیلی مهم است. از سایت آمازون اسم نویسنده کتاب را نگاه کنیم و در سایت کتابخانه ملی ایران با دقت نگاه کنیم که همان نویسنده باشد. با این روش میتوانیم برترین کتابهایی که در موضع ما هستند را پیدا کنیم و از آن انتشارات یا از خیابان انقلاب بخریم.
هر روز یک قدم(حتی کوچک) در جهت خواسته مان برداریم
هر روز هر چقدر هم که مشکلات داریم، باید برای هدفمان یک کاری انجام دهیم. حالا هرچقدر بیشتر انجام دهیم بهتر است. اگر یک روز کاری پیش می آید، یک کار کوچک انجام بدهیم. حتی در حد نیم ساعت هم که شده، انجام بدهیم.
هر تصمیمی مشکلات خودش را دارد
همین الان یک ورق و خودکار بردار.
فکر کن که کدام هدف برایت مهمتر است و اولویت دارد.
فکر کن که با کدام مشکلات بهتر میتوانی کنار بیایی و بپذیری. مشکلات برترین هدف هایت را بنویس.
هر موفقیتی یک بهایی دارد. باید برای آن تلاش کنی، وقت بگذاری، هزینه هایش را پرداخت کنی و….
با توجه به موارد بالا باز هم فکر کن و هدف اصلی ات را انتخاب کن .
برای قدم بعدی باید زمان آن هدف را مشخص کنیم
چه زمانی می خواهی به این هدف برسی؟سه سال بعد؟پنج سال بعد؟ ….چه سالی؟
دقیق مشخص کن. یک دفتر موفقیت تهیه کن. در آن بنویس که چه سالی می خواهی به این هدفت برسی.
حالا باید برنامه ریزی و زمانبندی مناسب برای هدفت داشته باشی. من برای خودم برنامه ریزی ام را به صورت زیر شرح میدهم:
من خودم از الان هدفم را برای یادگیری زبان انگلیسی مشخص کردم. من سه سال دیگر خیلی خوب و عالی زبان انگلیسی صحبت کنم و بخوانم و بنویسم. پس باید هم کتابهای انگلیسی بخرم و هم سی دی صوتی و تصویری بخرم و هم اینکه هر روز وقت بگذارم و تمرین کنم. با یک معلم زبان مشورت کردم (همانطور که قبلا گفتم باید با افراد مختلف در آن حیطه مشورت کنیم). او گفت : ” تا سال آینده باید بتوانی کتاب 504 را لغاتش را یاد گرفته باشی و هم مثل سی دی آن کتاب بتوانی صحبت کنی هم خلاصه هر درس را بتوانی به انگلیسی بگویی.”
حالا هدفم تقسیم شد به اهداف کوچکتر. پس تا سال آینده، من همین یک کتاب را باید خیلی خوب یادبگیرم.
بازهم این هدفم را به اهداف کوچکتر تقسیم میکنم.
ابتدا فقط لغات هر درس را باید یاد بگیرم. بعد که کل کتاب تمام شد، بیشتر روی صحبت کردن و خلاصه گویی کار میکنم. هر هفته یک درس از این کتاب را میخوانم. پس این هفته فقط باید درس اول را بخوانم. باز هم لغات درس اول را تقسیم میکنم و روزی چند لغت یاد میگیرم.
اگر میخوای فردایی زیبا داشته باشی از همین امروز برای فردا، ماه آینده و سال آینده و سه سال و پنج ساله آینده برنامه ریزی انجام بده تا مسیر برایت روشن باشه
این طوری خیلی راحت تر شد. هدف اصلی ام را به اهداف کوچکتر تقسیم کردم. هم در مدت زمان طولانی به هدف اصلی ام میرسم، هم کارم راحت تر شد و می دانم که امروز باید چه کار کنم.
یک نکته مهم در اینجا وجود دارد:
یک اشتباهی که اکثر افراد مرتکب میشوند:
کار فردا را هم امروز انجام می دهند. جلوتر از برنامه ریزی پیش میروند و بعد از مدتی خسته میشوند.
پس امروز فقط کار امروز را انجام دهیم. بعضی افراد هم کار امروز را انجام نمیدهند و به تعویق می اندازند.
امروز کارهایی را انجام میدهم که دیگران حاضر نیستند، انجام دهند تا فردا کارهایی را انجام دهم که دیگران قادر نیستند انجام دهند.
برای رسیدن به هدف از افراد دیگر کمک بگیریم. شاید یک ایده ای بدهد که زودتر به هدف برسیم
با دوستانت مشورت کنیم. از آنها مشورت و راهنمایی بگیریم.
ایده بگیر.البته با افراد منفی نگر مشورت نکنیم، چون ناامید میشویم. با خانواده هم در ابتدای کارمشورت نکنیم.
چون انتقاد میکنند، سرزنش میکنند و…. اینطوری ممکن است ناامید شویم.
البته خانواده ما چون ما را خیلی دوست دارند، از ما ایراد میگیرند. چون میترسند که ما موفق نشویم.
برای همین انتقاد میکنند.
ولی افراد مثبت را میتوانیم پیدا کنیم و با آنها مشورت کنیم. شاید بگویی کسی را پیدا نکردم.اگر هم کسی را پیدا نکردی به مجموعه “مثبت یک” زنگ بزن. همکاران میتوانند راهنمایی ات کنند.
هدف را تجسم کنیم
همین الان چشمهایت را ببند و تجسم کن که به هدفت رسیدی و احساس حس خوب و شاد بودن از رسیدن به هدف داری. چه احساس خوبی.
این حس خوب باعث میشود، پر انرژی تر و بیشتر تلاش کنی.
چه اتفاقاتی دوست داری برایت بیفتد؟ آنها را بنویس تا آن اتفاقات را تجربه کنی و از این طریق شما زندگی خودت را خلق میکنی.
بیایید آنها را هر روز به خود یادآوری کنیم. اینطوری میتوانیم هر روز به موفقیتی که مد نظرمان هست نزدیکتر بشویم.
بر ترسهایمان غلبه کنیم
بعد از هر تصمیمی که میگیریم، زمانی که میخواهیم دست به اقدام بزنیم مهمترین چیزی که باید در نظر داشته باشیم این است که آن کار را با قلبی مطمئن و بی هیچ شک و تردید و ترس انجام بدهیم. ترس در هرچیزی که وارد بشه آن نیت را آلوده میکند و باعث می شود که نتوانیم اقدام کنیم.
شاید سالها با ترس زندگی کرده باشی. ولی لحظه ای که تصمیم گرفتی اقدام کنی و اگر بخواهی در زندگی ات اتفاقات بزرگ را تجربه کنی در هر لحظه از زندگی ات باید بتوانی قدمهایت را با اطمینان کامل برداری و به هر ترتیبی که میتوانی مراقب باشی تا در حین عملی کردن اهدافت هرگز ترس و تردید نداشته باشی.
من و شما و هر فرد دیگری فقط خودمان زندگیمان را میسازیم
شاید بگویید خانواده ام نمی گذارند. یا بگویید مشکلات مالی دارم. یا وقت ندارم که برای هدفم بگذارم و……..
ولی این خودمان هستیم که در هر لحظه تصمیم میگیریم که چه کار کنیم. الان شما خودت تصمیم گرفته ای و داری این مقاله را میخوانی. همین هم اولین قدم است که برای هدفت برداشته ای و الان یک قدم به هدفت نزدیکتر شده ای.
دعا وجود دارد اما رسیدن به موفقیت باید پشتکار داشته باشیم
من قبلا خیلی تسبیح دستم میگرفتم و ذکر میگفتم، فقط برای اینکه حاجت بگیرم.
ولی الان سه سال است که تسبیح دستم نگرفته ام.
ذکر میگویم ولی کم میگویم. دیگر به مقدار زیاد مثل قبل نمیگویم.
الان به جای اینکه ذکر بگویم، عمل میکنم و برای خواسته هایم اقدام میکنم.
قبلا اصلا به خواسته هایم نمیرسیدم، ولی الان به بعضی خواسته هایم رسیده ام و به بعضی دیگر هم نزدیکتر شده ام.
اگر شما از صبح تا شب دعا کنی و هیچ کاری برای رسیدن به اهدافت انجام ندهی، به خواسته ات نمیرسی . دعایت هیچ تاثیری ندارد.
برای اینکه کارمان راه بیفتد، پاچه خواری نکنیم
اگر برای اینکه کارمان راه بیفتد، از کسی تعریف کنیم یا کاری برایش انجام دهیم؛ عزت نفسمان خورد می شود. در واقع خودمان را دست کم گرفته ایم و او را بالا برده ایم. اینطوری چون عزت نفسمانکم میشود، یک قدم از هدفمان دور میشویم. باید از خدا کمک بگیریم و تمام تلاشمان را بکنیم.
حرف آخر اینکه:
تحت هر شرایطی هر کاری که از دستت بر می آید باید هر روز انجام دهی و برای خواسته ات سیریش باشی و توکلت به خدا باشد.