دانلود یک سخنرانی جذاب از مهدی صادقلو

سرفصل های مهم این مقاله:

بارها پیش آمده که اعضای عزیز سایت از ما خواسته‌اند که یک نمونه از یک سخنرانی جذاب و البته کوتاه داخلی را برای عزیزان به نمایش بگذاریم که موضوعش به جز موضوعات آموزش سخنرانی و فن بیان باشد تا بتوانند الگو برداری کنند.

به همین دلیل قصد دارم در این نوشته امکان دانلود یک فیلم از یک سخنرانی جذاب در اختیار شما عزیزان قرار بدهم.

البته قبل از آن خوب است که نیم نگاهی داشته باشیم به موضوع یک سخنرانی جذاب و ببینیم که اصلاً یک سخنرانی جذاب چیست؟

 

سخنرانی جذاب چیست؟

بدون هیچ تردیدی می‌توان در مورد یک سخنرانی جذاب هزاران توضیح ارائه کرد اما اگر بخواهم خیلی ساده بگویم که یک سخنرانی جذاب چیست خواهم گفت:

سخنرانی جذاب، سخنرانی است که سخنران با اعتماد به نفس کارهایی را انجام می‌دهد و یا چیزهایی را می‌گوید که عموماً مخاطب توقع آن را ندارد و از دیدن و شنیدن آن شگفت زده می‌شود.

آیا یک سخنرانی باید جذاب باشد؟

فکر می کنم که این سوال نیازی به پاسخ دادن نداشته باشد. اما اگر بدانیم که:

 

سخنرانی جذاب از مهدی صادقلو

 

زمانی که سخنرانی ما با یک فیلم سینمایی و یا یک کلیپ کوتاه در تلگرام مقایسه می‌شود بدون شک باید حداقل‌های جذابیت را داشته باشد.

ولی به هر حال اگر بخواهیم چند دلیل برای این که سخنرانی ما جذاب باشد ارائه کنیم باید بگویم که یک سخنرانی جذاب باعث می‌شود که:

  • حضار به صحبت ما علاقه مند شوند.
  • با دقت بیشتری به صحبت ما توجه کنند.
  • صحبت‌های ما را کمتر فراموش کنند.
  • کمتر خسته شوند و حواسشان پرت نمی‌شود
  • علاقه مند به شنیدن سخنرانی‌های بعدی ما خواهند شد.

دانلود این سخنرانی جذاب

فکر می‌کنم با دیدن سخنرانی مهندس مهدی صادقلو که مدرس اصلی دوره جامع سخنرانی و فن بیان است، تصویر کاملی از یک سخنرانی جذاب ارائه کند.

 برای دانلود فیلم کافیست اینجا کلیک کنید 

متن فیلم این سخنرانی جذاب:

آقای صادقلو : دوستان سلام من اینجام، اینجام، اینجام، اینجام، اینجام.سلام

madrese-ostadi2-sadeghloo

 

تعجب نکنید همین آقای صادقلو که می گویند منم، به خدا خودمم، سلام.

مرسی از انرژیتان، مرسی.

بهرام پور: مرسی،مرسی. خدمت شما، مرسی.

صادقلو: ممنونم. خُب یک بحث خیلی جالب داریم زمان طلایی و لحظه حیاتی.

سال 1381 اول مرداد این هواپیما در حین پرواز با نقص فنی مواجه شد روی هوا و با حالت فرود اضطراری اعلام شرایط اضطراری کرد و روی فرودگاه مشهد فرودگاه شهید هاشمی نژاد به زمین نشست. به خاطر شرایط اضطراری که برای پرواز پیش آمده بود کادر عملیاتی و کنترل هدایت هواپیما خیلی دچار استرس شده بودند و نتوانستند هواپیما را خیلی خوب به محل پارک استاندارد هدایت بکنند و این اشتباه یک لحظه حیاتی خیلی بزرگ را برای افراد زیادی می توانست رقم بزند.

موضوع از این قرار بود که هواپیما در جهتی کاملاً نامناسب نسبت به جهتِ وزش باد پارک شد و آن زمان چند دقیقه بعدش من به همراه تیم کارشناسان فنی تعمیر و نگهداری هواپیما و خیلی افراد دیگری که مسئولیتی داشتند توی این حوزه زیر هواپیما حاضر بودیم و داشتیم پارامترهای مختلفی را از هواپیما می گرفتیم تا ایراد را پیدا بکنیم و علتش را در واقع کشف بکنیم.

آن لحظه حیاتی داشت شکل می گرفت همین طور که همه بچه ها زیر هواپیما داشتند جاهای مختلف را چک می کردند، یک دفعه یک صدای خیلی مهیب و ترسناکی از هواپیما خارج شد و من چون تخصصم آن موقع مهندسی موتور جت بود متوجه شدم که انفجار داخلی در موتور هواپیما شکل گرفت و یک لحظه بسیار بسیار مهم،ترسناک و البته حیاتی. اما قبل از اینکه این داستان را ادامه بدهم چند تا لحظه حیاتی دیگر را هم با هم مرور بکنیم.

یکی از مهمترین لحظات حیاتی دنیا که همه دنیا به نوعی مدیون آن لحظه هستند این لحظه است نگاه کنید.

همین لحظه. چی بود؟ چی؟

مرسی. نیوتن یک لحظه بسیار بسیار مهم و حیاتی را تجربه کرد اما توانست آنجا یک تصمیم خیلی خیلی مهم تر و حیاتی تر بگیرد و امروز دنیا به آن تصمیم احساس دین می کند و به نوعی مدیون است چرا که آن تصمیم حیاتی آن لحظه نیوتن باعث شد که علم پیشرفت فوق العاده ای آن روز برایش اتفاق بیفتد و اگر آن لحظه اتفاق نمی افتاد معلوم نبود که الان شرایط علمی توی دنیا تا چقدر می توانست پیشرفت بکند.

اما یک لحظه خیلی مهمه دیگه مربوط به پروفسور مجید سمیعی می شود حتما همه ما می شناسیم دیگه؟

مرسی.

ایشون یکی از افتخارات ایران در دنیا هستن و الان با همدیگه متوجه میشیم که این همه افتخار به خاطر چی بوده؟

به خاطر یک تصمیم.

پروفسور سمیعی در سال 35 دوران دبیرستان را تمام می کنند و آن لحظه تصمیم می گیرند که برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی و رشته جراحی مغز و اعصاب به کشور آلمان سفر بکنند و آنجا ساکن بشوند. سال 35 ادامه تحصیل معنا نداشت.

چه کسانی آن زمان بودند؟ مرسی خیلیا بودن معلومه.

خُب سال 35 آن موقع اصلاً ادامه تحصیل معنا نداشت و فقط افراد می رفتند یک سواد خوندن و نوشتن را یاد بگیرند و بعد از آن بروند سر زمین، سر مزرعه پدری و مادری کمک پدر و مادرشون بکنند اما پروفسور سمیعی با شهامت کامل این تصمیم را گرفتند، تصمیم گرفتند به ادامه تحصیلشان برای ادامه تحصیل به کشور آلمان بروند و دنیا امروز مدیون آن تصمیم حیاتی است و ایشان را لطفا تشویق کنید به خاطر تصمیمشان.

حالا یک سوال: اگر پروفسور سمیعی آن لحظه تصمیم دیگری می گرفتند و دنباله رو راه دیگران می شدند،کارهای دیگری را انجام می دادند چه اتفاقی می افتاد؟

به عنوان مثال فرض بکنید که ایشون آن موقع می رفتند توی آشپزخانه توی یک رستوران کار می کردند و در نهایت امروز سرآشپز مجید سمیعی بودند درسته؟

البته سرآشپزی شغل خیلی با افتخاری است و هرکسی می تواند توی شغل خودش یک پروفسور سمیعی باشد اما ایشان برای این کار ساخته نشده بودند ایشون امروز نابغه ترین و بهترین پزشکان را در رشته جراحی مغز و اعصاب از طریق شکافتن جمجمه دارند تربیت می کنند و ببینید چه خدمتی به دنیا دارد صورت می گیرد و تمام اینها مدیون یک تصمیم توی یک لحظه خیلی خیلی مهم بود که ما به ان می گوییم تصمیمِ؟ تصمیم حیاتی.

اما این تصمیم حیاتی که داریم در موردش صحبت می کنیم چیست؟ چیز عجیب و غریبی است؟ نه.

همه ما توی زندگی هایمان بارها و بارها لحظات حیاتی مختلفی را  داشتیم خیلی هایمان آن لحظه را درک کردیم تصمیم درستی گرفتیم و الان به آن تصمیمان افتخار می کنیم و خیلی های دیگرمان آن لحظه را از دست دادیم و الان افسوس آن لحظه را می خوریم چون آن لحظه دیگر بهمان بر نمی گردد.

پس می بینیم که لحظه حیاتی برای همه وجود دارد و فقط کافی است که ما درکش بکنیم و تصمیم درست و به جا را برای آن لحظه بگیریم.

اما برای این هواپیما چه اتفاقی افتاد؟

 

سخنرانی جذاب مهدی صادقلو

 

آن لحظه که صدای انفجار مهیب از هواپیما بلند شد تمام همکارای من از هواپیما فرار کردند و دور شدند ولی من تصمیم گرفتم که هواپیما را نجات بدهم و نجات هواپیما برابر بود با نجات جانِ همکارانم چرا که اگر هواپیما منفجر می شد همکاران من هم آنجا آسیب می دیدند چون همه اطراف هواپیما بودند. من زیر هواپیما بودم خودم را با شدت به کابین خلبان رساندم چون می دانستم روشن شدن هواپیما یعنی نجات پیدا کردن هواپیما از انفجار و توانستم با استارت زدن و روشن کردن هواپیما آن روز آن هواپیما را نجات بدهم و خوشجالم از اینکه امروز این هواپیما در حال پرواز است و مهم تر از همه اینکه همه همکارای من سالم هستند و به زندگیشان ادامه می دهند.

مرسی،متشکرم از شما.

اما یک تصمیم حیاتی خیلی مهم تر از این توی زندگی من اتفاق افتاد و آن درست سال گذشته همین موقع در همین سمینار، سمینار مدرسه استادی 1 بود زمانی که من هم جای شما روی همین صندلی ها نشسته بودم ببینید. دیدین؟

البته یه خرده یک تغییراتی کردم، درسته؟ بیشتر ریخته؟ بیشتر از یه خرده. مرسی که انقدر توجه دارید.

خُب اما این لحظه حیاتی چه مزایا و برآیندی برای من داشت؟

من زمانی که وارد سمینار مدرسه استادی شدم استاد بهرام پور همان موقع داشتند همین صحبت ها را به ما می گفتند و یک مسیر استادی را داشتند برای ما نشان می دادند و درست ان زمانی که داشتند ایشان صحبت هایشان را می کردند، من تصمیم گرفتم که با مسیر استادی ادامه بدم و اشتیاق و انگیزه من انقدر توی مسیر استادی زیاد بود، انقدر با جدیت و تلاش داشتم این مسیر را ادامه می دادم و سعی می کردم تمام منابع و تمام تمرین ها،تمام چیزهایی که استاد می گویند دقیقاً همانطور که خودشان می گویند انجام بدهم و خوشحالم که آن تصمیم حیاتی امروز منِ مهدی صادقلو را تغییر داد و تبدیل شدم به مهدی صادقلو یکی از مدرسان اصلی سخنرانی در مجموعه مثبت یک و نویسنده کتاب الفبای سخنرانی و خیلی خوشحالم از اینکه پارسال آن لحظه حیاتی را درک کردم و یک تصمیم درست و به جا را گرفتم.

ممنونم از همه ی شما و مطمئنم همین الان هم خیلی از شماها در این لحظه حیاتی قرار دارید.

همان طور که گفتم چیز عجیب و غریب و پیچیده ای نیست.همه ی شما هم الان یعنی خیلی از شماها توی این لحظه قرار دارید و فقط کافیه این لحظه حیاتی رو درک کنید و طبق صحبت پروفسور میشل اَلِن که استاد بهرام پور قسمت اول سمینار پخش کردند تصمیم به جا و درست را در لحظه مناسب و مکان مناسب بگیرید.امیدوارم که تصمیمات حیاتی موفقیت آمیزی بگیرید و امیدوارم بیشتر از یک نفر باشید.

برای دانلود متن کافیست اینجا کلیک کنید

مطالب محبوب سایت:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا